مستامن

لغت نامه دهخدا

مستأمن. [ م ُ ت َءْ م ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استئمان. اعتمادکننده. ( منتهی الارب ). || امین یابنده. ( منتهی الارب ). امین به شمارآرنده کسی را. ( اقرب الموارد ). || زنهارخواهنده. ( منتهی الارب ). امان خواهنده. ( اقرب الموارد ). زنهارخواه. زینهاری. زینهارخواه. رجوع به استئمان و استیمان شود. || هر یک از افراد حربی که در بلاد اسلام باشند. ( اقرب الموارد ). کافری که در بلاد اسلام امان مطلق یافته باشد یعنی طبق عقد مهادنه بعنوان تجارت یا سفارت و یا حاجت دیگر با اذن حکومت اسلام یا افراد مسلمین ، وارد قلمرو اسلامی شود و آن غیر از «معاهد» است چه معاهد کافری است که امان موقت یافته باشد نه امان مطلق. ( از فرهنگ حقوقی ).

مستأمن. [ م ُ ت َءْ م َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از مصدر استئمان. در امان درآمده. زینهار داده شده. رجوع به استئمان و استیمان شود. || آنکه در امان وی درآیند.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - اعتمادکننده امین یابنده . ۲- زنهارخواهنده جمع : مستامنین .
در امان در آمده

فرهنگ معین

( مستأمن ) (مُ تَ مِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - اعتمادکننده . ۲ - زنهار خواهنده .

فرهنگ عمید

دارای امنیت، غیر مسلمانی که وارد سرزمین اسلامی شده و دارای امنیت و مصونیت است.

پیشنهاد کاربران

مُستأمِن یک طبقه بندی تاریخی اسلامی برای یک غیر مسلمان خارجی است، یک حربی ( از دارالحرب، خانه جنگ، یعنی مناطق تحت حکومت غیرمسلمانان ) که فقط به طور موقت در سرزمین های اسلامی ( دارالاسلام ) از طریق یک امان
...
[مشاهده متن کامل]
نامه کوتاه مدت اقامت دارد که به مستأمنین بدون نیاز به پرداخت جزیه وضعیت حفاظت شده ذمی ها ( رعایای غیر مسلمان ساکن دائمی سرزمین تحت حکومت مسلمانان ) را اعطا می کند. این شامل بازرگانان، پیامآوران، و دانش آموزان و سایر گروه هایی می شود که می توان به آنها امان یا تعهد امنیت داد. فرستادگان و فرستادگان خارجی به طور خودکار توسط امان محافظت می شوند. امام اجازه دارد به هر تعداد اعم از کل جمعیت ها امان بدهد. هر فرد مسلمان از این صلاحیت حقوقی برخوردار است که برای تا ده نفر که از اهالی دارالحرب هستند درخواست امان کند.

بپرس