مستحدثه

/mostahdese/

لغت نامه دهخدا

( مستحدثة ) مستحدثة. [ م ُ ت َ دَ ث َ ] ( ع ص ) مؤنث مستحدث. نوآورده. نوآمده : این رسم از جمله رسمهای مستحدثه است. ( تاریخ قم ص 166 ). رجوع به مستحدث و استحداث شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مستحدث : شیوع فرزکه از فواکه مستحدث. این مملکت و بنام توت فرنگی نیز مشهوراست ... جمع : مستحدثات .
نو آورده

پیشنهاد کاربران

احداث جدید
نوین
حادث شده ، جدید و بدون سابقه
مستحدثه به معنی احداث شده میباشد

بپرس