مسجد

/masjed/

مترادف مسجد: سجده گاه، عبادتگاه، مسکت، مسگت، مصلا، نمازگاه، نمازخانه

برابر پارسی: مزکت، مَزگِت

معنی انگلیسی:
mosque

لغت نامه دهخدا

مسجد. [ م َ ج َ ] ( ع اِ ) پیشانی. ( منتهی الارب ). پیشانی شخص که اثر سجده بر آن بماند. ( از اقرب الموارد ). در لغت به معنی سجده گاه ، و در اصطلاح علما، موضع سجود را گویند هر جا که باشد. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). هر یک از هفت جای مرد که گاه سجده بر زمین رسد. آنجا که بر زمین نشیند در سجود از پیشانی و نوک پا و زانو و کف دست. آنجای که بر زمین رسد از پیشانی گاه سجود. آنجا که بر زمین رسد از اندام آدمی گاه سجده و آن هفت است. ج ، مَساجِد. ( اقرب الموارد ). رجوع به مساجد و مساجد سبعة شود. || نماز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || مزگت و مَسجِد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به مسجِد شود.

مسجد. [ م َ ج ِ] ( ع مص ) سر بر زمین نهادن. ( تاج المصادر بیهقی ).

مسجد. [ م َ ج ِ ] ( ع اِ ) فراء گوید در باب نصر چه اسم و چه مصدر، بروزن مَفعَل است مگر لغاتی چند که با کسر آمده چون مسجد و مطلع و مشرق و... ( از منتهی الارب ). محل و موضعی که در آنجا سجده کنند و هر محلی که در آن عبادت کنند، و از آن جمله است اطلاق مسجد بر «جامع». و گویند مسجِد بالکسر.اسم است محل عبادت را. خواه در آنجا سجود بکنند یا نکنند، و هر گاه فعل و عمل آن موردنظر باشد، آن را طبق قیاس ، مسجَد گویند بفتح جیم ، و این عقیده سیبویه است. ( از اقرب الموارد ). مکان معین خاص که برای اداء نماز وقف کنند. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). مزگت و خانه ای که در آن نماز می خوانند. ( ناظم الاطباء ). مزگت. مزکت. ( منتهی الارب ). جای عبادت مسلمانان. خانه خدا. محل سجود. جای نماز خواندن. نمازگاه. نمازگه. خانه ای که برای گذاشتن نماز سکنه کوئی یا محلتی یا شهری سازند. بیت اﷲ. خانه خدا. ج ، مَساجد. ( منتهی الارب ).
مساجد اولیه مسلمین ، عبارت از قطعه زمینی وسیع و تقریباً مربعشکل بود که اطراف آن را چهار دیوار یا خندق احاطه می کرد، و در سمت قبله سقف کوچکی داشت که بر ستونهایی از تنه نخل و غیره استوار گشته بود، و در این زمان مساجد را مئذنه نبود و این نقشه اساس تمام مساجد اسلامی گشت. اکنون اغلب مساجد دارای قسمتی میانه است به نام صحن که روی آن باز است و گاهی مسقف و اطراف آن چهار رواق دارد که وسیعترین آنها رواق قبله است که محراب نیز در آنجا قرار دارد، و هر مسجدی دارای یک یاچند مئذنه است. از قرن پنجم هجری نظام جدیدی در استفاده از مسجد متداول شد و آن داخل شدن مدارس در آن است و برای تناسب با محیط تدریس مذاهب ، و مسکن دادن به طالبان علم ، در نقشه مساجد تغییراتی حاصل شد، در این هنگام مسجد از یک صحن روباز تشکیل می شد که اطراف آن را چهار ایوان عمود بر هم احاطه می کرد و در طبقه دوم این ایوانها اطاقهایی بود برای سکونت طلاب علم و استادان. ( از الموسوعة العربیةالمیسرة ). نخستین مسجد را حضرت محمد( ص ) در مدینه ( یثرب ) در کنار خانه خود ساخت. زمین آن خوابگاه شتران بود و پیغمبر آن را از صاحبش خرید. سپس خلفا و حاکمان و پادشاهان بر وسعت آن افزودند و در تزیین آن کوشیدند. در زمان امویان ( در فاصله قرن اول و دوم هجری ) با شرکت استادان بیزانس شیوه معماری یونانی در ساختمان مسجد به کار رفت. سپس مسلمانان شیوه مزبور را آموختند و تغییراتی در آن دادند و بمرور زمان برخی از کلیساها به مسجد مبدل شد. بدین طریق که جهت بنا را از مشرق بسوی مکه تغییر دادند. از آنجایی که برای بسیاری از مسلمانان رفتن به مسجد بزرگ پنج باردر روز دشوار و دور بود، و در آغاز امر در هر شهر بیش از یک مسجد بزرگ وجود نداشت ، پس از گذشت زمان به موازات مسجد بزرگ هر شهر که مخصوص برگزاری نماز جمعه بود، و مسجد مزبور را هم اصطلاحاً مسجد جمعه یا مسجدجامع می نامیدند، مساجد کوچک کویها حتی در روستاها بوجود آمد که اختصاص به نمازهای پنجگانه داشت. سابقاًدر ایران ، گذشته از مساجد جامع، هر کویی دارای مسجدی بوده که گذشته از محل برگزاری نمازهای پنجگانه ، محل اجتماع ساکنان کوی نیز بوده است. در دوران متأخر در هر شهر بزرگ چند مسجد جامع و صدها مسجد کوچک ، صرف نظر از مصلاهای خانگی که در املاک شخصی بزرگان و توانگران وجود داشته پدید آمد. مساجد جامع در آغاز فقط در شهرها وجود داشتند، ولی بعدها، یعنی از حدود قرن ششم هجری ، در برخی روستاهای بزرگ هم احداث گشتند. هر جا که مسجد جامع نداشت نماز جمعه را ( در صورت وجود حداقل چهل نمازگزار ) می توانستند در مسجد کوی ، و یا در صورت فقدان آن در هوای آزاد برگزار کنند. صحرانشینان که غالباً فاقد مسجد بودند، نماز جمعه را عادةً در هوای آزاد می گزاردند و البته روی بسوی قبله می کردند. در هر مسجدی اعم از جامع یا مسجد کوی و یا دهکده ، در جدار خلفی آن که همیشه بطرف مکه یا قبله است «محراب » وجود دارد. بعضی مساجد بزرگ چندین محراب دارند. محراب طاقنما گونه ای است و معمولاً به آیات قرآن مزین است. بعد از نیمه دوم قرن دوم هجری در برابر محراب ، چراغدان گذاشتند، و بعدها شمع و قندیل پدید آمد و مسجد را با قالی مفروش کردند. سمت راست محراب ، منبر قرار دارد و آن کرسی مرتفعی است با چند پله برای استفاده امام و واعظ و به هنگام نماز جمعه خطبه از بالای آن خوانده می شود. منبر فقط در مسجدهای جامع وجود داشت و مسجدهای کوی فاقد آن بودند و امتیاز اصلی مساجد جامع در برابر مساجد کوی در همین بود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

جای سجده، محل عبادت، درفارسی مزگت هم گفته شده، مساجد جمع
(اسم ) ۱- جای سجده. ۲- محلی که مسلمانان در آن ناز گزارند مزکت : در مسجد و میخانه خیالت اگر آید محراب و کمانچه زدو ابروی تو سازم . ( حافظ ) یا مسجد آدینه . مسجد بزرگی در هر شهر که روزهای جمعه در آن نماز جمعه برگزار شود مسجد جامع : تا نشنوی ز مسجد آدینه بانگ صبح یا از در سرای اتابک غریو کوس ... ( سعدی )
دهی در شهرستان جیرفت

فرهنگ معین

(مَ جِ ) [ ع . ] (اِ. ) جای سجده ، محل عبادت . ج . مساجد.

فرهنگ عمید

محل عبادت مسلمانان.
* مسجد جامع (آدینه ): مسجدی که روزهای جمعه در آن نماز جمعه می خوانند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی ار مکان های مقدس اسلامی، مسجد است.
مسجد، به معنای محل سجده، برگرفته از سجود به معنای به خاک افتادن و خضوع و کرنش کردن است.
معنای اصطلاحی مسجد
در اصطلاح، مسجد به محلی اطلاق می شود که جایگاه عبادت و خضوع در برابر حق تعالی است.کاربرد واژه مسجد یکی در مورد، چهاردیواری خاصی است که برای عبادت ساخته می شود و دیگر این که بر اساس روایت رسول خدا(صلی الله علیه وآله)مسجد بر سراسر زمین اطلاق می گردد.چرا که همه سطح کره خاکی می تواند سجده گاه انسان مسلمان باشد. این دومین کاربرد که اطلاق عام مسجد است، از اختصاصات امت اسلامی است.
← محل سجده در ادیان
مهمترین نقش مسجد، مرکزیت بخشی به عبادت مسلمانان در زمینی پاک و مطهّر و تعریف شده برای خداوند است.محیطی که انسان ناپاک نباید وارد آن شود و فضا و زمینش بایستی از هر گونه پلیدی مصون باشد. مسجد، علاوه بر مرکزیت عبادی، مرکز جماعت نیز هست.این جماعت، هم برای عبادت است و هم برای یک پارچگی امّت و تمسّک جمعی آنان به حبل الله.
اقسام مساجد
...

[ویکی شیعه] مَسْجد، مکانی خاص در اسلام برای عبادت خدا که ممکن است ساختمان یا زمین باشد. مسجد قبا نخستین مسجدی است که در اسلام ساخته شد. در شریعت اسلامی، مسجد آداب و احکامی ویژه دارد. از مسجد غالبا برای عبادت جمعی و فعالیتهای دینی گروهی استفاده می شود و مهمترین عبادتی که در آن به جا می آورند، نماز جماعت است. مسجد جز این، کارکردهای اجتماعی، سیاسی، آموزشی و قضایی برای مسلمانان داشته که برخی از این کارکردها تاکنون باقی مانده است. مساجد در ایران، نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ش ایفا کردند.
«مسجد» در زبان عربی، از ماده «س-ج-د» به معنای نهادن پیشانی بر زمین و به خاک افتادن به نشانه کمال خضوع است و مسجد، اسم مکان و به معنای جایی است که در آنجا سجده می کنند. برخی معتقدند کلمه مسجد از واژه ای غیر عربی «msgď» به معنای محل عبادت گرفته شده است که در متون زبان آرامی مربوط به قرن پنجم پیش از میلاد مسیح وجود دارد. در دوره پیش از اسلام این کلمه برای اشاره به هر مکان و معبدی بوده که در آن خدا را عبادت می کرده اند. برخی معتقدند کلمه «مساجد» در آیه چهلم سوره حج در همین معنا به کار رفته است.
دهخدا با استناد به منابع کهن و ذکر نمونه های بسیار از آنها نوشته است که کلمه عربی مسجد، در اصل، به صورت کلمه «مَزگِت» از زبان آرامی وارد عربی و فارسی شده است. او به نقل از این منابع آورده است که حروف «ز»، «گ» و «ت» در عربی به «س»، «ج» و «د» تغییر کرده و مسجد در عربی یعنی جای سجده کردن. به نقل این منابع، مزگت به معنای نمازخانه، خانۀ خدا، «خانه ای که برای پرستش پروردگار بسازند و هرکس خواست در آن عبادت کند» و نظائر آن می آمده است.

[ویکی اهل البیت] مسجد محلی خاص برای عبادت خدا و یکی از مکان های مقدس اسلامی و مکانی برای گردهمایی مسلمانان است. مسجد در اسلام احکامی ویژه به خود دارد. به عنوان نمونه نجس نمودن مسجد حرام است و در صورت نجس شدن باید بلافاصله آن را تطهیر نمود.
مسجد در لغت به معنای محل سجده، برگرفته از سجود به معنای به خاک افتادن و خضوع و کرنش کردن است. در سایر ادیان، تنها در اماکن خاصی در برابر خداوند سجده می کنند و نماز می خوانند؛ اما از منظر اسلام، زمین پاک بوده و سجده گاه و مسجد است چنانچه بر اساس روایت رسول خدا صلی الله علیه و آله مسجد بر سراسر زمین اطلاق می گردد و این از اختصاصات امت اسلامی است.
اما در اصطلاح، مسجد به محلی ویژه ای اطلاق می شود که برای عبادت و خضوع در برابر حق تعالی وقف گردیده است.
در عصر آغازین اسلام، مسجد افزون بر عبادت، مرکزی برای اداره حکومت نیز بود. پس از آن، به عنوان مدرسه نیز مورد استفاده قرار گرفت. بعدها وقتی دارالحکومه و مدرسه ساختند، مسجد به عبادت اختصاص داده شد؛ گرچه گه گاه از آن به عنوان مدرسه یا جای تبلیغ اعتقادات و احکام اسلام نیز استفاده می شده است. در حال حاضر نیز علاوه بر برگزاری نمازهای جماعت و مناسک مربوط به مسجد همچون اعتکاف از مسجد به عنوان محلی برای تبلیغ در بین تمامی مسلمانان و برای برگزاری مراسم های مربوط به شهادت یا ولادت ائمه علیهم السلام در بین شیعه استفاده می شود. همچنین گروه های مذهبی بسیاری در سرتاسر جهان مسجد را پایگاه خود قرار داده اند.
واژه مسجد در ۲۸ جای قرآن بکار رفته و در بیشتر موارد، اشاره به مسجدالحرام است. مسجدالحرام همان محیط اطراف خانه کعبه می باشد که سجده گاه بوده است.
به طور کلی چهار نوع مسجد برای یک مسلمان قابل تصور است:
نخستین خانه ای که برای مردم ساخته شد تا در آن به عبادت خدا بپردازند، بیت الله الحرام بود. بنابراین، باید مسجدالحرام و کعبه را قدیمی ترین محل عبادت دانست. قرآن علاوه بر مسجدالحرام از مسجدالأقصی نیز یاد کرده است. این ها مساجدی است که پیش از اسلام نیز وجود داشت. به علاوه، اهل کتاب نیز مراکز عبادت خاص خود را داشته اند.

[ویکی الکتاب] معنی مَسْجِدِ: مسجد - سجده گاه - محل سجده (کلمه مسجد اسم مکانی است که سجده در آن انجام میشود ، مانند خانهای که بخاطر سجده برای خدا ساخته میشود ، و اگر اعضاء سجده را که عبارتند از پیشانی و دو کف دست و دو سر زانو و نوک شست پاها ، مسجد مینامند برای این است که اینها نی...
معنی مَسْجِدِ ﭐلْحَرَامِ: نام مسجد پیرامون کعبه
معنی شَطْرَ: بعض - قسمتی (منظور از بعض مسجد الحرام همان کعبه است ، واینکه صریحا نفرمود فول وجهک الکعبة و یا فول وجهک البیت الحرام برای این بود که مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد چون شطر مسجد اقصی نیز منظور صخره ای معروف در آنجا بود ، نه همه آن مسجد )
معنی شَطْرَهُ: بعض آن - قسمتی از آن (منظور از بعض مسجد الحرام همان کعبه است ، واینکه صریحا نفرمود فول وجهک الکعبة و یا فول وجهک البیت الحرام برای این بود که مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد چون شطر مسجد اقصی نیز منظور صخره ای معروف در آنجا بود ، نه همه آن مسجد )
معنی مِحْرَابَ: محراب (محراب مسجد را بقول بعضی از این جهت محراب خواندهاند که آنجا جای حرب و ستیز نمودن با دشمن و با هوای نفس است و بعض دیگر گفتهاند : بدین جهت محراب خوانده شده که انسان جا دارد که در آنجا حریب یعنی بریده از کارهای دنیا و پراکندگی خاطر باشد . بعضی دیگ...
معنی مَسَاجِدَ: مسجدها - سجده گاه ها- محل سجده ها (کلمه مسجد اسم مکانی است که سجده در آن انجام میشود ، مانند خانهای که بخاطر سجده برای خدا ساخته میشود ، و اگر اعضاء سجده را که عبارتند از پیشانی و دو کف دست و دو سر زانو و نوک شست پاها ، مسجد مینامند برای این است که ا...
معنی بَکَّةَ: مکه - زمین مکه - مسجدالحرام - محل طواف در مسجد الحرام (مراد از کلمه بکه زمین مکه است ، و اگر آن را بکه خوانده ، برای این است که مردم در این سرزمین ازدحام میکنند ، و چه بسا گفته باشند که بکه همان مکه است . و بکه خواندنش از باب تبدیل میم به با است بعضی...
ریشه کلمه:
سجد (۹۲ بار)

دانشنامه آزاد فارسی

ساختمان جدید مسجد قبا، نخستین مسجد در اسلام
ساختمان جدید مسجد قبا، نخستین مسجد در اسلام
مهم ترین فضای دینی و عبادی مسلمانان. مسجد الگوی معماریِ فضای دینی ـ اجتماعی اسلام است، که به جاآوردن عباداتی همچون نماز جماعت، و نیز تعامل و تبادل فرهنگی، اجتماعیِ بین مسلمانان، عملکرد اصلی آن محسوب می شود. مسجد در قرآن کریم، گاه به معنای مصطلح آن، و گاه به معنای مطلقِ محل عبادت به کار رفته است. نخستین مسجد را پیامبر اسلام (ص) در مدینه بنیاد نهاد؛ لیکن غالباً، نخستین مسجد را عبادتگاهِ موقتِ قُبا، در بین راه مهاجرت پیامبر از مکه به مدینه، می دانند. مسجد پیامبر (ص) در مدینه، بنایی است ساده با نقشۀ مستطیل، دیوارهایی با مصالح بنّایی، و سقفی ـ که بعدها افزوده شد ـ از تنۀ درخت و الیاف گیاهی که ارتفاع چندانی نداشت؛ این مسجد در سال ها و قرون بعد به تدریج توسعه یافت. برخی از قدیم ترین مساجد در نقاط مختلف عبارت اند از مسجد الاقصی در فلسطین، مسجد ابن طولون در مصر، مسجد جامع فَهْرَج در ایران، مسجد قیروان در تونس، مسجد عمروعاص در مصر، و مسجد جامع دمشق. طرح مساجد، نخست ساده و کم پیرایه بود، و پلان مستطیل، و حیاط یا صحنی در میان داشت. دورتادور صحن، فضاهای سرپوشیده ای ساخته می شد که شبستانِ اصلی مهم ترینِ آن ها به شمار می رفت و مساحت بیشتری داشت. معمولاً ورودی اصلی مسجد، ورودی شبستان اصلی، و محراب داخل شبستان اصلی، هر سه بر روی یک محور (محور قبله) قرار داشتند. بعدها ساخت مناره ای در کنار ورودی، بر روی همین محور اصلی رواج یافت. در ساخت نخستین مساجد ایران، در چهارطاقی هایِ پیش از اسلام، تغییراتی اعمال گردید؛ مسجد جامع فَهْرَج، و تاری خانۀ دامغان، همان شیوۀ کلی مساجد اولیه را دارند، لیکن در سازۀ آن ها از برخی دستاوردهای معماری قدیم ایران، به ویژه معماری دورۀ ساسانی، استفاده شده است. مساجد ایرانی به تدریج در کیفیت و تناسبات فضا و حجم، تزیینات، و نیز نظام سازه ای و فنی هویت خاص خود را یافتند. ظهور گنبد در مسجد، از احداث گنبدی کوچک بر روی محراب آغاز شد، اما دیری نگذشت که اهمیت بیشتری یافت، و در مقیاس بزرگ تر، و با تفصیل و غنای افزون تر، فضای بزرگ تری از بخش اصلی شبستان، و گاه همۀ آن را فراگرفت. بدین سان، از حدود قرن ۵ق، گنبدخانه به بخش های فضایی مسجد اضافه شد. همچنین استفاده از ایوان، که از ابداعات ایرانیان در دورۀ اشکانی بود، در مساجد فزونی یافت. پس از قرن ۷ق، مساجد دوایوانی ساخته شد، همچون مسجد زوزَن در خراسان و مسجد فَرْیومَد. سپس مساجد چهارایوانی رواج یافت، که شیوه ای شاخص در معماری ایران است؛ مسجد جامع اصفهان، و مسجد امام اصفهان از آن جمله اند. ازجمله ویژگی های مساجد اصیل، به ویژه در ایران، عبارت اند از وحدت کلی مجموعه در عین کثرت عناصر، توجه به مبانی زیباشناسی معنوی با صور انتزاعی و رها از تقلید از عناصر طبیعی و یا وهمی، هماهنگی هنرهای وابسته به معماری با شیرازۀ طرح، انطباق اهداف فنی و سازه ای با کارکردهای زیبا شناسانه و شکلی، پاسخ گویی کامل به نیازهای مرتبط، مردمی بودن، و رابطۀ زنده با زندگی جاری جامعه. تعداد مساجد در ایران، طبق اعلام سازمان اوقاف، در سال ۱۳۸۹ش بیش از ۶۰هزار مسجد است و برای احداث بیش از ۲هزار مسجد نیز برنامه ریزی شده اشت. در فقه اسلامی مسجد احکام خاصی دارد. نجس کردن مسجد و ماندن جنب و حائض در آن حرام است. ازالۀ نجس از مسجد واجب است. خرید و فروشو اقامۀ حدود در آن مکروه است. خواندن دو رکعت نماز تحیت هنگام ورود به مسجد مستحب است. در روایات فراوان، به ساختن مسجد توصیه شده و ثواب فراوان برای آن وعده داده شده است.

جدول کلمات

مزگت

مترادف ها

mosque (اسم)
مسجد

فارسی به عربی

مسجد

پیشنهاد کاربران

مسجد: این واژه ی عربی از ریشه ی سجد گفته شده و بر وزن مَفعِل اسم مکان از آن ساخته شده است مانند جلس مجلس، حفل محفل، نزل منزل و. . .
پس ریشه ی پارسی ندارد؛ گرچه آهنگ امروزی آن آن با واژه ی مزگت ( کردی: mezgoti ) یکی است؛ ولی مزگت در پهلوی مَزگَت mazgat بوده که پارسی زبانان آن را mazget خوانده اند تا آهنگش با مسجد یکی شود؛ چون در پارسی اسم مکان بر وزن مفعل ساخته نمی شود. مزگَت در پهلوی از دو بخش ساخته شده است: مز maz ( بالیدن، رشد کردن، کمال یافتن ) و پسوند مکان ساز گَت که در پارسی دری گاه شده است؛ پس مزگَت یعنی جای بالیدن، محل رشد کردن ـ کمال یافتن. مانند هَنگت ( مجتمع ) .
...
[مشاهده متن کامل]

مسجد و معبد هر دو به یک معنی است و همتای پارسی آنها، اینهاست:
مسجد: مَزگَت mazgat ( پهلوی ) ، بغزان baqzAn ( سغدی: baqżAni ) ، بغن baqan ( سغدی ) ، فرخار farxAr ( سغدی ) ؛
بوتان butAn، اسپادانا aspAdAnA ( پهلوی ) ،
پرستشگاه، نیایشگاه ( دری )
معبد: ایزدکده ( دری )

واژه مسجد
معادل ابجد 107
تعداد حروف 4
تلفظ masjed
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: مساجد]
مختصات ( مَ جِ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی masjed
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان مترادف و متضاد
واژگان عامیانه
الهه آتش نفس ( سبا ) : تشریح کلمه ی مسجد به سبک سبا
مسجد : ( م ، س ، ج ، د )
* م :
1 - مکانی امن برای ارتباط با خدا و عبادت
2 - مکانی معنوی برای معراج روح مومن
* س :
...
[مشاهده متن کامل]

1 - سمبل معنویت ، امنیت ، پاکی و سلامتی ( سلامت معنوی و اجتماعی )
2 - سمت خدا ( قرار گرفتن در حوزه ی ارتقاء ایمان ، اخلاق ، همیاری و همکاری با سایر مومنان برای کمک و دستگیری از نیازمندان ( نیازمندان مادی و معنوی ) و غیره
* ج :
1 - جذب کننده ی دلهای عاشق ( عشق به خدا ، عشق به سایر انسان ها ( بشر دوستی : Humanitarianism )
2 - جدا کننده ی مسیر حق از باطل
* د :
1 - دار المومنین ( خانه ی آرامش مومنان )
2 - دار العافیت ( خانه ی سلامتی دنیوی و اخروی و عاقبت به خیری )
3 - دار العلم ( خانه ی کسب دانش معنوی و علمی )

عبادتگاه
جای سر بر زمین نهادن
کردی مرکزی: مِزگِوت
کردی جنوبی: مَچِد، مَچِت
مسجد، را می توان نهادی فراتر از معبد و نمازخانه دانست چرا که مدیریت در آن اهمیت زیادی دارد. مسجد، نخستین محل رسمی تنظیمات، مدیریت و مشورت مسلمانان درباره مسائل مهم است.
امروزه شمار مساجد در هر گوشه فراوان است اما مساجد اولیه، با وجود انگشت شمار بودن، کاربرد جدی تری داشتند. چین، نخستین کشور بزرگی بوده است که به صورت صلح آمیز به مسلمانان اجازه می دهد که مسجد دایر کنند. این مسلمانها در زمان عثمان بن عفان، تاجرپیشه بودند و مساجد آنها از نخستین مساجدی هستند که چندان فعالیت مدنی نداشتند و بیشتر محدود به یک نمازخانه بودند.
...
[مشاهده متن کامل]

مساجد برجسته مخصوصا در شهرهای مدینه، کوفه، . . به محیط اجتماعی و زیستبوم توجه داشته و دارای پلان و برنامه مدنی بلند، میانه و کوتاه برای شهرها و روستاها بودند.
برپایی نخستین مساجد مسلمانان، همزمان با موسم مهرگان سال یکم هجری از محله قبا اغاز شد و به یثرب آرایش و نظم دیگری داد که بزودی به مدینةالنبى مشهور شد اما از دید قرآن، نخستین مساجد از زمان آدم ابوالبشر و مخصوصا ابراهیم خلیل پدید آمده اند.
امروزه مساجد را معمولا به عناصر نمادین آن در معماری چون محراب، گنبد و گلدسته می شناسیم اما چنین عناصری، با وجود ارزش جانبی در کارکردها و زیبابخشی خود، مقدم و بنیادی نیستند و بعدها به تدریج پدیدار شده اند. رکن اصلی مسجد، توحید است و نوع کارکرد مسجد بیش از عناصر ساختمان، به ساختار بستگی دارد. بر اساس آیات قرآن، اینکه بانیان مسجد و متولیان آن، موحد، عادل و عالم باشند و با تلاش خود از شرک، ظلم، نادانی، فساد و اسراف دوری کنند، بسیار اهمیت دارد.
در مقابل مسجد اسلامی و مدنی، مسجد ضرار وجود دارد که بانیان یا متولیان آن، منافق و ریاکار هستند و کارکرد آن هم برای درون تهی کردن اسلام و مدنیت دینی می باشد. این نوع مسجد نیز اولین بار در مدینه دایر گردید. با ارزیابی کارکرد مساجد، می توان به جهان بینی بانیان و متولیان آن، پی برد.
مساجد همیشه نیاز به بازسازی دارند و در بسیاری موارد، بازسازی آنها محدود به درون ساختمان یا جابجایی ساختمان در همان محل است.
ظرافت و دقت زیادی، از گزاره بسترسازی و بنیان تا مرحله مرمت و زیباسازی درون مساجد، نیاز می باشد. از اینرو در محرمات، بایدها و نبایدها دارای حساسیت بیشتری هستتد. مساجد نباید روی زمین های غصبی برپا شوند. باید به منابع آب دسترسی داشته باشند و امکان وضو و حتی غسل را برای نمازگزاران فراهم نمایند. کاربرد مال دزدی در مسجد، حرام است و اشیای طلایی و نقره ای در آن مکروه می باشد و اشیای آلوده و نجس، باید تطهیر و پاک شوند. برخی مساجد، با وجود بانیان موحد، با گذشت زمان، دچار متولیان غیرموحد می شوند. بر اهل چنین مساجدی واجب است که اولویت را به بازسازی ساختاری از درون خود بدهند نه تزئینی و ساختمانی. مساجدی نیز هستند که بنیان آنها بر اساس نفاق و ریاست و اگر بدست متولیان موحد بیفتند، تغییرات آنها بنیادی خواهد بود و ممکن است کاملا برچیده شوند. برچیدن یک مسجد، نیاز به درنگ بسیار دارد و شاید دشوارتر از ساختن آن باشد. تخریب مسجد ضرار حتی برای پیامبر اسلام، تردیدآمیز بود و آیه قرآن ( در سوره توبه ) برای وجوب سوختن این مسجد صادر شد.
مساجد نباید پیرو احزاب سیاسی باشند بلکه لازم است فارغ از گرایش های فرقه ای، به نظارت موثر بر کارکردها و سوءرفتار رهبران و فعالان سیاسی و اجتماعی بپردازند

عبادتگاه مسلمانان
واژه ( مسجد ) از واژگانِ ایرانیِ ( مزگیت، مزگت، مزکت ) برگرفته شده است؛
چنانکه در رویه هایِ55 و 168 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچکِ پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی ) آمده است:
مسجدمسجد
کلمه ( مسجد ) اسم مکانی است که سجده در آن انجام می شود، مانند خانه ای که بخاطر سجده برای خدا ساخته می شود، و اگر اعضأ سجده را که عبارتند از پیشانی و دو کف دست و دو سر زانو و نوک شست پاها، مسجد می نامند برای این است که اینها نیز بنوعی با سجده ارتباط دارند.
مزگت یا مزکد
مز = خدا
کد = خانه که از واژه کند در زبانهای آریایی گرفته شده
عبادت گاه
مسجد از واژه�مزگت� گرفته شده که:
مز یا مزد بیانگر �مزدا�
گت یا کت هم بیانگر: کده یه خانه یا سرای
و در کل به معنای خانه خدا
مسجد معرب واژه مزگت اوستایی است، که سپس واژه های مساجد و ساجد و سجود و سجده و سجد از این واژه ساخته شده است. همانند چنین واژه هایی که از پهلوی به تازی رفته و بر وزن آن واژه های دیگر ساخته شده زیاد است.
مسجد معرب واژه مزکت یا مزگت یا مزکد در پهلوی میباشد و به معنای خانه خدا معنی میدهد، ساده تر بخوایم بگیم مزکت یا همون مزدا کده یا به پهلوی مزدَه کدَه بوده که اشاره به مکان مزدا داره، و چون زبان عربی یک
...
[مشاهده متن کامل]
زبان تصریفی هست یعنی برای ساخت واژگان جدید باید ریشه واژگان استخراج شده و سپس در باب های مختلف و در وزنهای مختلف بره تا واژه ساخته بشه ریشه سجد از ان استخراج شده، این خاصیت زبان عربی هست، دوستانی که میگن چرا این واژه ها در عربی از پهلوی رفته و چرا بسیاری از اعمال دین اسلام شبیه زرتشتی هست مانند نمازهای پنجگانه باید عامل این موارد رو در نقش سلمان فارسی در شکل گیری و شکل دهی به دین اسلام جستجو کرد، سلمان فارسی مردی دانشمند و اشنا با تمام ادیان روز مانند یهودی, مسیحی، زرتشتی، مانوی، مزدکی بوده، و اگر جدا جدا به هر قسمت از دین اسلام بپردازید میبینید از این ادیان بهره برده

مرکز جاسوسی برای حکومت ها در کل جهان و مذهبها
مسجد کلیسا کنیسه مغ همه به معنی سیاه رنگ
کلیسا برابر کله سیا
کنیسه خانه سیاه
مسجد . ماسکیو برابر مشکی
چون تناه محل تحصیل در گذشته بوده و وجود مشک و مرکب که همگی مشکی هستن
مسجد به روایت ساده محلی برای عبادت و سجده کردن مسلمانان
مسجد به معنی محلی برای یافتن ماه است. زیچ ماه، ماه زیچ.
مه دیچ، مه ذیچ ، مه سیت،
مسجد به معنی رصدخانه ماه است.
به زبان بلوچی مه سیت می گویند سیsee یا سیل کردن همان نگاه کردن است.
در زبان کردی مه زگیت ( sight دیدن )
...
[مشاهده متن کامل]

در عربی با کلمات وجد و تجد به معنی یافتن و پیدا کردن ترکیب شده و مسجد ساخته شده است.

عشق و حال
عشق حال
مزگت در اصل واژه ای آرامی ست که به زبان پهلوی راه یافته و پس از درونشُد به عربی، به ریخت مسجد در آمده که پس از آن تازیان از روی واجهای س ج د، واژگان دیگری در بابهای گوناگون عربی ساخته اند.
مسجد در اصل محل تجمع . برای حل مشکلات شهر یا روستا و بد محل عبادت شناخته شده
مزگت به پینگلیش ( m�zget ) می گفتند
مسجد واژه عربی آن است
حتی در اپاختر ( شمال ) کشور مسجدی با نام اسپی مزگت اسپی در پارسی چمش می شود سپید
و مزگت چمش واژه ی عربی مسجد است
و ریشه تالشی دارد اسپی

معنی مسجد ب ساسانی میشه مزگد ک معرب شده مزگد جایگاه پرستش بوده
مسجد واژه ی عربی هست . مسجد برریتم مفعل هست .
یعنی محلی یا جایی که در ان سجده بکنند یا عبادت بکنند .
براهمین در عربی اسم مکان هست . وچون سجده کردن یا
عبادت کردن در زمان مشخصی رخ می دهد . براهمین در عربی
اسم زمان نیز هست . جمع :مساجد برریتم مفاعل؛
مسجد=mosque
مسجد: مسیت ( بلوچی ) masit
ستایشگاه
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان ( اربان ) آن را از واژه پهلوى مَزْگِت Mazget ( در کردى میزگَت - میزگیت Mizgit - Mizgat ) برداشته و معرب نموده و ساخته اند: المسجد . . . برخلاف چیزى که غالب مردم فکر میکنند این واژه از ریشه سَجَدَ نیست بلکه کاملاً برعکس
...
[مشاهده متن کامل]

، تازیان ( اربان ) وقتى این واژه را گرفته و مسجد را ساختند آن را بر وزن مَفعِل تصور کردند و ریشه س. ج. د را از آن بیرون کشیدند و ساخته اند: مسجد ، مساجد، سجدة ، سجود ، سجّاد ، ساجد ، أسجدَ إسجاد ، سواجد ، سَجَدَ یسجدُ و . . . !!!!! دیگر همتایان این واژه در پارسى
اینهاست: اَسْپادانا Aspadana ( پهلوى: پرستشگاه ، عبادتگاه ، سجده گاه ) ، کَرتَکمان Kartakman ( پهلوى: پرستشگاه، معبد ، محل سجود ) ، پرستشگاه Parasteshgah - پرستشکده Parasteshkadeh ، ستایشگاه Setayeshgah - ستایشکدهSetayeshkadeh ، یَزِشگاه - یسناگاه Yazeshgah - Yasnagah
( پیشنهادى: جاى ستایش ، جاى عبادت، عبادتگاه ) ، شیدونگاه Shidungah ( پهلوى: شیتون کاس : شیتون/شیدون ( شیتونتن: عبادت کردن، پرستش کردن ) + گاه: عبادتگاه، معبد ، محل عبادت )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس