مسحور شدن


مترادف مسحور شدن: سحرشدن، جادو شدن، فریفته شدن، مجذوب شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - جادو شدن سحر زده شدن : چنان مسحور زیبایی او شده بودم که حال خود را نمی فهمیدم . ۲ - فریفته شدن .

مترادف ها

enchant (فعل)
افسون کردن، فریفتن، جادو کردن، سحر کردن، طلسم کردن، بدام عشق انداختن، مسحور شدن

فارسی به عربی

اسحر

پیشنهاد کاربران

بپرس