مشتقات


معنی انگلیسی:
derivatives, derivations

لغت نامه دهخدا

مشتقات. [ م ُ ت َق ْ قا ] ( ع اِ ) ج ِ مشتق. و آن در عربی ده است : ماضی ، مضارع ، امر، اسم فاعل ، اسم مفعول ،صفت مشبهه ، اسم تفضیل ، اسم زمان ، اسم مکان ، اسم آلة. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به مشتق شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مشتقه ( مشتق ) توضیح در فارسی از یک ریشه چهارده صیغ. مشابه و غیر مشابه مشتق میگردد بطریق ذیل : ۱ - اسم مصدر ۲ - مصدر ۳- امرحاضر ۴ - ماضی ۵ - مضارع ۶ - دعا ۷ و ۸ - اسم فاعل و صفت فاعلی ۹ - اسم مفعول ۱٠- مصدر مخفف ۱۱ - حاصل مصدر ۱۲ - صیغ. مبالغه ۱۳ - صفت مشبهه . ۱۴ - چندقسم اسم و حاصل مصدر و صفت .

پیشنهاد کاربران

برآمد ها
مشتقات چیزی عوارض و عواقب و نتایج آن است که از آن حاصل می شود.
خلاصه کلان حاصل هر چیز
هرآنچه از یک ریشه واحد اخذ شده،
هر آنچه از ریشه مشترک گرفته شده باشد،
مانند : مشتقات نفتی که به محصولات بدست امده از نفت خام گفته می شوند .
مشتقات مالی ؛ در بازارهای مالی به ابزارهای قراردادی گفته می شوند که در کاهش ریسک استفاده می شود. مانند: سوآپ، سلف، قراردادهای آتی و. . .
به دست امده
مقتبس شده ، متأثر، نشأت گرفته، اقتباس، مأخوذه
مشتقات
فرامده ها
بدست امده
برگرفته ها
به دست امده

به دست آمده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس