مصراباد

لغت نامه دهخدا

( مصرآباد ) مصرآباد. [ م ِ ] ( اِخ ) از قرای بلوک خرقان در قزوین. ( یادداشت مؤلف ). دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین واقع در 24هزارگزی خاور آوج با 1191 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه بزرگی به نام علی بلاغی ( چشمه علی ) تأمین می شود که آبش بسیار گواراست. در تابستان از دیه های مجاور برای هواخوری به این ده می آیند و این چشمه را نظر کرده دانسته خوردن مشروبات الکلی را در آنجا گناهی بزرگ می دانند. راه این ده مالرو است ولی از طریق آب گرم می توان ماشین برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

مصرآباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بزینه رود بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 52هزارگزی باختر قیدار با 394 تن جمعیت. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

( مصر آباد ) دهی است جزئ دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین . در ۲۴ کیلومتری خاور آوج. کوهستانی سردسیر. دارای ۱۱۹۱ تن سکنه . رودخانه اوروق آنرا مشروب میسازد. محصول : غله سیب زمینی میوه . شغل : کشاورزی . صنایع دستی : قالیبافی و جاجیم بافی است.
دهی است از دهستان بزینه رود بخش قیدار شهرستان زنجان .

پیشنهاد کاربران

بپرس