معشوقا

لغت نامه دهخدا

معشوقا. [ م َ ] ( اِ ) جمست. ( از تحفه حکیم مؤمن ) ( از فهرست مخزن الادویه ). از احجار نام جمست. ( الفاظ الادویه ). || ماهودانه. ( از تحفه حکیم مؤمن ) ( از فهرست مخزن الادویه ). از نبات ماهودانه. ( الفاظ الادویه ).

پیشنهاد کاربران

بپرس