معلقات

لغت نامه دهخدا

معلقات.[ م ُ ع َل ْ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ معلقة. ( اقرب الموارد )( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به معلقة شود.
- معلقات سبع ؛ سبعه معلقه. رجوع به معلقة و «سبعه معلقات » شود.

فرهنگ فارسی

نام هفت قصیده منسوب به هفت تن از شاعران دوره جاهلیت عرب است که در نوع خود بی نظیر بودند. گویند این قصائد را بخاطر بلاغت و فصاحتی که داشته است از دیوار خانه کعبه آویخته بودند. نام سراینده و مطلع این قصائد بترتیب زیر : ۱ - از امرو القیس ابوالحارث حندج بن حجر کندی در ۸۶ بیت با مطلع : قفانبک عن ذکری حبیب و منزل بسقط اللوی بین الدخول فحومل ۲ - از الحارث بن حلزه الیشکری با مطلع: آذنتنا ببینها اسمائ رب ثاو یمل منه الثوائ ۳ - از زهیر بن ابی سلمی ربیعه بن ریاح المزنی با مطلع : امن ام اوفی دمنه لم تکلم بحومانه الدراج فالمتثلم ۴ - از غنتره بن شداد بن عمر و العبسی با مطلع ۶ هل غادر الشعرائ من متردم ام هل عرفت الدار بعد توهم ۵ - از عمرو بن کلثوم بن مالک بن عتاب ابوالاسود تغلبی با مطلع : الاهبی بصحنک فاصبحینا و لا تبقی خمور الاندرینا ۶ - از طرفه بن العبدالبکری با مطلع : لخوله اطلال ببرقه ثهمد تلوح کبا قی الوشم فی ظاهر الید ۷ - از ابوعقیل لبیدبن ربیعه العامری با مطلع : عفت الدیار محلها فمقامها بمنی تابد غولها فرجامها

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع . ] (اِ. ) سبعة معلقه ، هفت قصیده ای که در زمان جاهلیت در خانة کعبه آویزان کرده بودند.

فرهنگ عمید

= معلقه

پیشنهاد کاربران

بپرس