مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز تالیف عارف سلسله نوربخش شمس الدین محمد اسیری لاهیجی در قرن دهم هجری قمری است . کتاب مفاتیح الاعجاز کتابی حجیم و از شروح مهم بر مثنوی گلشن راز تالیف شیخ محمود شبستری است . مفاتیح الاعجاز با زبان فلسفی دشوار نگارش شده است . دانش ادبی اسیری لاهیجی و علم قرآن و حدیث او در شرح عرفانی ابیات مثنوی گلشن راز کامل است . شمس الدین محمد اسیری لاهیجی این کتاب را با اصطلاحات دقیق و احاطه کامل بر فلسفه اسلامی نگارش و از واژگان عربی استفاده فراوان کرده است . مفاتیح الاعجاز شامل بیش از صد و پنجاه عنوان فلسفه و عرفان اسلامی در شرح عرفانی مثنوی گلشن راز است .

[ویکی نور] معروف ترین و پرآوازه ترین شرحی که بر گلشن راز نوشته شده، همین«مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز»، نوشته محمد لاهیجی از صوفیان قرن نهم هجری است. این شرح بنا به خواهش مریدان و دوستان وی به رشته تحریر درآمده است. شارح، در ذیل هر بیت، با زبان فارسی، به شرح آن پرداخته است.
1. در تطبیق کتاب عالم با کتاب منزل: چون سالک بعد از فناء در تجلی ذاتی به بقای سرمدی که بقاء باللّه است، متحقق شد و سریان وجود حق در جمیع ذرّات کاینات مشاهده نمود و حق را در هر شیء، متجلی به اسمی و صفتی خاص می بیند، پس مجموع عالم نسبت با سالک صاحب تجلی کتابی شد، کلی که مشتمل بر جمیع احکام اسماء و صفات الهی است.
2. فکر در آفاق: سالک باید به نظر اعتبار در افلاک و انجم و اختلاف سیر و اشکال ایشان و اثرها که از ایشان به عالم سفلی می رسد، نگاه کند تا کمال قدرت الهی و حکم تدبیر او در انتظام عالم و حکمت کامله او و اتقان و احکام در عالم و فعل او مشاهده شود تا سبب ارتقاء بر مدارج کمال گردد، چون تقید بر عالم سفلی موجب حرمان از مراتب کمال می شود.
3. تفکر در نفس: ذات احدیت به اعتبار حب ظهور و اظهار، مقتضی تعیّن اول شد که برزخ جامع است، میان احکام وجوب و امکان و محیط طرفین است و آن تعیّن اول را قلم اعلی و روح اعظم و روح محمدی(ص) می نامند و حقیقت انسانی عبارت از این مرتبه است و میان این حقیقت و حضرت الوهیت هیچ واسطه ای نیست و هر چه در حضرت الوهیت است، همه در نسخه جامعه انسان مسطور و مرقوم است.
4. حقیقت معنی«انا» و مراد از سفر در خود: چون هست مطلق که وجود مطلق است، به واسطه نسبتی از نسب، متعیّن به تعیّن خاص، خواه تعیّن روحانی یا تعیّن جسمانی گردد و مشار به اشاره شود، از آن مطلق متعیّن، تعبیر به لفظ«انا» می کنند. اطلاع تمام بر اسرار و احاطه بر کمالات و نشئه انسانی جز به طریق سیر در نفس و وصول به دریای توحید حاصل نمی شود.

دانشنامه عمومی

مفاتیح الاعجازفی شرح گلشن راز یکی از جامع ترین و کامل ترین شرح های مثنوی گلشن راز است که در سال ۸۷۷ هجری قمری توسط شمس الدین محمدبن یحیی لاهیجی از عرفا و مشایخ سلسله نوربخشیه نوشته شده است.
مزیت این شرح به شرح های مختلف دیگر، ذکر یکایک ابیات گلشن راز و تفسیر همه آن هاست، همچنین نویسنده توضیحات و شرح مفصلی در مبانی و اصول علمی و عملی عرفان و تصوف ارائه می کند. این کتاب از کتب مرجع در عرفان اسلامی است.
شمس الدین محمدبن یحیی بن علی گیلانی لاهیجی متولّد ۸۴۰ متوفی ۹۱۱ هجری قمری از عرفای به نام سلسله نوربخشیه و مرید سید محمد نوربخش بوده و این شرح را در سال ۸۷۷ بنا به درخواست مریدان خود نگاشته است.
در قسمتی از گلشن راز که مربوط به مشخصات مرد کامل است و سؤال کننده می پرسد «کرا گویم که او مرد تمام است؟» نویسنده شرح می دهد:
و غایت کمال ولّی کامل آنست که در جمیع علوم ظاهره و باطنه از عقلیات و حکمیات و نقلیات و حقایق و معارف یقینیه، عالِم و عارف و ماهر باشد تا وارث ظاهر و باطن حضرت پیغمبر ( ص ) باشد و آن ولی باید که به زهد و تقوی معروف و مشهور باشد و زهد عبارت از بیرون آمدن از دنیا و آرزوهائی که بدو تعلق دارد مثل مال و ملک و جاه و ناموس است و تقوی ترسیدن از حق است.
• این کتاب با مقدمهٔ غلامرضا کیوان سمیعی در شرح حال نویسنده و بحث مبانی و اصول عرفان و تصوّف چاپ شده است. [ ۱]
• تصحیح دیگر توسط محمّدرضا برزگر خالقی و عفّت کرباسی توسط انتشارات زوّار منتشر شده است. [ ۲]
عکس مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

مرکز دایره وجود : از آنجائیکه هستی مطلق یا وجود مطلق، لایه تناهی یا نامتناهی یا بیکران و یا بی نهایت است، لذا نمی تواند دارای یک مرکز واحد و یگانه و منحصر بفرد باشد . چرا ؟ زیرا مرکز داشتن هر چیزی نشانه بارز یا آشکار محدود بودن و محیط و مرز داشتن آن چیز می باشد. اما دایره وجود بیکران است و فاقد هرگونه کرانه و ساحل و حد و حصر و مرز و محیط ، لذا بدون یک مرکزیت واحد و یگانه و منحصر بفرد می باشد. اما هستی یا وجود مطلق و بیکران می تواند دارای مراکز محلی متناهی و بیشمار باشد. هرکدام از این محلات یا محله های محدود و متناهی را میتوان یک گیتی یا یک کیهان و یا یک جهان نامید. در نامگذاری این محله های محدود و متناهی ، میتوان از کلمات دنیا و عالم هم استفاده کرد. همانطور که عدد یک واحد کلیه اعداد صحیح می باشد، یکی از این گیتی ها یا دنیاها یا عالم ها یا کیهان ها و یا جهان ها ، واحد کلیه آنها می باشد. خداوند متعال بطور مطلقا همزمان و همسان در محتوا و محیط این واحد ها در لحظه حال هم ظهور دارد و هم حضور ؛ ظهور در قالب علم شهود و حضور در قالب عالم غیب . در محتوای هرکدام از این واحد های متناهی و فراوان، خداوند متعال وجود های متناهی خویش را در فواصل کاملا معین و از پیش تعیین شده منقبض می نماید و در مراکز آنها به دمای محض و بسیط و ساده و همگن تبدیل می شود و سپس وجود خودرا منبسط می نماید و به کثرت می رساند. این نوسانات باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوا را فقط یک بار انجام نمی دهد بلکه بطور فراوان و با مراتب یا درجات مختلف تکاملی بین دو سر حد؛ یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال ایده آل. و این دو سرحد در طول سفر بی پایان تکاملی ( و نه سفر بسوی بینهایت ) همیشه محدود و محصور اند بین دو نظام احسن آفرینش مبداء و معاد و پس از آن بین نظام های احسن آفرینش معاد های متوالی و بیشمار. و تعداد واحد های جهانی هم در کلیه جهات بسوی بیکرانی از لحاظ شماره و عدد هرگز به پایان نخواهند رسید. نتیجه اینکه ما انسان ها بهمراه کیهان و خداوند در طول دو سفر بی پایان در سفر و حرکت و سیر و سلوک می باشیم ، بدون اینکه تاکنون به موجود بودن این دوحرکت و دوسفر کلی واقف و آگاه گردیده باشیم. یکی سفر تکاملی بی پایان در محتوای هرکدام از جهان ها بطور همسان و همزمان از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های متوالی بر اثر نوسانات باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان ها یا جهان ها و دیگری سفر افزایشی بی پایان از لحاظ عددی بسوی بیشماری و بیکرانی از طریق آفرینش جهان های نو در کلیه جهات در اطراف مجموعه وسیع جهان های اولیه و قدیمی . عالم شهود و غیب یکی می باشند نه دوتا . زیرا اگر دوتا باشند، آنگاه با پدیده ثنویت یا دوگانگی مواجه خواهیم بود. خداوند متعال حقیقت مطلق و بیکران است و هیچ چیز دیگری غیر از او وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد. دو سر زمین و پیشگاه دین مسیحیت ؛ یکی آسمانی و دیگری زمینی نشانه بارز و آشکار ثنویت و دوگانه انگاری می باشد و سه عالم دنیا و برزخ و آخرت دین اسلام نشانه بارز و آشکار تثلیث یا سه گانه انگاری. دو جهان مانوی و مینوی یا مادی و معنوی زرتشت؛ دو عالم ایده ها و محسوسات یا عوالم اعلا و سفلا یا ماوراء طبیعت و طبیعت افلاطون و دو جهان فانی و باقی ادیبان و شاعران و عارفان خودمان هم ثنویت و دوگانه انگاری محسوب می شوند. اما عالم شهود فقط ظهور یکی از مراتب یا درجات تکاملی ( ونه درجات ضعف و شدت صدرایی ) عالم غیب می باشد و بقیه مراتب و درجات تکاملی در باطن خمیر مایه عالم شهود بصورت طرح و برنامه و امکانات استعلائی یا بالقوه موجود اند و نه به شکل موجودات مجرد و مستقل و مجزا و جدا از خمیر مایه واحد و یگانه عالم شهود ( وجود خود خداوند ) . جدا نمودن امکان و واجب و هیولای اولی از واجب الوجود هم نشانه بارز و آشکار ثنویت و دوگانه انگاری می باشند. تا اینجا اشاره ای کوتاه به سفر در آفاق نمودم که امیدوارم موجب سردرد نشده باشد و حال اشاره ای کوتاه و مختصر به سفر در انفاس یعنی شناخت نفس مجرد یا خود: این سفر صعب العبور و سنگلاخی و پر از مخاطره بدون توجهات ژرف و عبور از محتوای بسیار غنی و پربهای گنجینه غریزه جنسی تک تک افراد انسانی و شناخت آن بطور حقیقی و منطبق بر واقعیت مقدور و میّسر و امکان پذیر نمی باشد. تقسیم نفس توسط بعضی حکیمان و عارفان دینی به چهار نوع اماره و لوامه و ملامه و مطمئنه بدون شک و ترید اشتباه می باشند. پیشنهاد مبارزه با نفس به عنوان جهاد اکبر و یا مبارزه بزرگ یکی دیگر از کج روی ها و گمراهه روی ها در سیر و سلوک حکیمان و عارفان دینی بخصوص مسلمان و به ویژه ایرانی بسوی معرفت الله و احیانا فنای آنان در الله و بقاء و پنای آنان به خدا، می باشد. یکی پنداشتن جان و روح و روان و نفس یکی دیگر از اشتباهات یا خطاهای بزرگ این حضرات بوده و هست. تنها روح را امر خداوند پنداشتن و ماده را امر شیطان دانستن یکی دیگر از اشتباهات یا خطاهای بزرگ این حضرات. چه کار کنیم در مقابل این اشتباهات و خطاها و کج روی و گمراهه روی های تاریخی این حضرات؟
...
[مشاهده متن کامل]

پیشنهاد این حقیر در این زمینه این است که در پیشگاه والای هرکدام از آنان بدون رودر بایسی و رک و پوست کنده ، مغز حقیقت را از درون دو پوسته طریقت و شریعت در آوریم و آنرا به حضور مبارک آن بزگواران جهت تناول و تغذیه و هضم و جذب و درک و فهم روی یک سینی زرین یا طلائی تعارف نمائیم. معانی نهفته در پشت صورت آن مغز های لذیذ و حقیقی و خوش مزه بطور اختصار به شرح زیر می باشند :
الف - هرکدام از حاجی آقا ها و حاجیه خانم ها درست مثل بقیه افراد انسانی تنها دارای یک میل جنسی نمی باشند بلکه پنج تا که چهارتا از آنها فرعی و مخفی و پنهانی اند و یکی از آنها اصلی و آشکار و ظاهری. لذا هر کدام از آنان تنها داری یک سرنوشت جنسی به شکل 《 یا مرد و یا زن 》 نمی باشند بلکه پنج نوع گوناگون .
ب - هرکدام از آن بزرگواران شریف و ارجمند مثل بقیه افراد انسانی تنها دارای یک من یا یک خود و یا یک نفس مجرد نمی باشند بلکه ده تا مشتمل بر پنج نفس مردانه و پنج نفس زنانه.
بر اساس معانی نهفته در پشت پرده یا صورت این مزه ها و لذایذ چشیدنی، حاجی آقا ها و حاجیه خانم ها درست مثل بقیه افراد انسانی تنها دارای یک حیات یا زندگی دنیوی بین دنیا و آخرت نمی باشند بلکه حیات های فراوان دنیوی با درجات مختلف تکاملی فراوان بین دو سر حد؛ یکی نهایت نقصان یا امکان اخَس و دیگری نهایت کمال یا امکان اشرف.
لذا توصیه این حقیر خدمت حکیمان و عارفان دینی این است که احساس و فکر و خیال شان راحت و خاطر مبارکشان امن و جمع باشد که تا رسیدن به معاد یعنی برپایی مجدد نظام احسن آفرینش مبداء در پایان این سفر مقطعی نزولی و صعودی، راهی بس طولانی از لحاظ زمانی در پیش پا و روی ما انسان ها بهمراه طبیعت یا کیهان قرار دارد. و این راه فقط از طریق وقوع مهبانگ های متوالی طی می شود و نه از راه های دیگر از قبیل حلول و تناسخ روان و یا قبض و جدایی روح از کالبد به اصطلاح مادی به هنگام فرا رسیدن لحظه اجل مرگ و عروج آن به عالم برزخ و یا پریدن جان از قفس تنگ خاکی و مهاجرت آن به جهان باقی و یا رهایی من یا نفس مجرد از چاه طبیعت و پراوز و فرار آن به ماوراء طبیعت.
در پایان : یک خبرنامه کوتاه از دو سفر در آفاق و انفاس بهنگام بازگشت :
پیاده شدن از این دو سلسله ؛ یکی چرخه یا زنجیره و نوسان تولد و مرگ انسانی در بطن و در طول دیگری یعنی چرخه یا گردش و یا تسلسل تولد و مرگ کیهانی ، مطلقا محال و غیر ممکن می باشد.

بپرس