ملا علی کنی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در یکی از روزهای سال ۱۲۲۰ هجری قمری در محله «کَن» واقع در شمال غرب تهران ملاعلی کنی دیده به جهان گشود. پدر او، میرزا قربانعلی آملی نامش را «علی» نهاد تا میراث امام خواهی و علی دوستی را با گوشت و پوست نسل خویش درآمیزد.
او پس از سعی و تلاش در مکتب، در اندیشه حضور در حوزه علوم دینی بود، لیکن با مخالفت خانواده اش روبرو گردید و در آغاز به صورت مخفیانه به درس مشغول شد و سپس با کسب رضایت آنان راهی حوزه تهران گردید و از آنجا به اصفهان رفت و در آن شهر از محفل درس استادی چون سید اسدالله اصفهانی (متوفی ۱۲۹۰ ق.) استفاده کرد.
مکارم الاثار در احوال رجال دوره قاجار، میرزا محمد علی معلم حبیب آبادی ج۳، ص۶۹۶.
اساتید بنام و معماران علمی و معنوی «کنی» در حوزه نجف عبارت بودند از: شیخ محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر (متوفی ۱۲۶۶ ق.)، شیخ حسن کاشف الغطاء (متوفی ۱۲۶۲ ق.) شیخ مشکور حولاوی نجفی (متوفی ۱۲۷۳ ق.).
نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی ج۳، ص۱۵۰۴.
ملاعلی کنی در ۱۲۶۲ به ایران بازگشت و در تهران ساکن شد. به تدریج در آن جا ریاست دینی یافت و به عنوان عالمی با نفوذ، مقبول عام و خاص و حتی دربار ناصرالدین شاه شد، چنان که بیش تر مردم ایران مقلد او شدند. بیشتر عالمان آن زمان تهران از تربیت یافتگان او بودند.
حاج ملاعلی کنی، توضیح المقال فی علم الرجال، ج۱، ص۳۰۳، چاپ محمدحسین مولوی، قم ۱۳۷۹ش.
...

[ویکی شیعه] حاج ملاعلی کنی (۱۲۲۰ ۱۳۰۶ ق.)، فقیه امامی قرن سیزدهم و چهاردهم قمری بود. او مرجعیت دینی ایران را عهده دار بود و به عنوان عالمی با نفوذ، مقبول عام و خاص و حتی دربار ناصرالدین شاه، به دفاع از دین و ترویج آن می پرداخت. ملاعلی کنی با قرارداد رویتر مخالفت کرد و تلاش هایش از جمله عوامل لغو این قرارداد بود. ملا علی کنی بسیار متمول بود، اما ساده می زیست و در کارهای خیر و دستگیری از ستمدیدگان پیشقدم می شد. وی در شاخه های مختلف علوم اسلامی آثاری از خود به یادگار گذاشت که شرح بر جواهر الکلام و توضیح المقال از جمله آن هاست. «کلمه قبیحه آزادی» واژه ای است که در یکی از نامه های وی به شاه دیده می شود.
وی در ۱۲۲۰ق در روستای کن، در شمال غرب تهران، به دنیا آمد. و در ۱۳۰۶ق در تهران درگذشت و در حرم عبدالعظیم حسنی در شهرری به خاک سپرده شد. در تشییع جنازه او، پیروان ادیان دیگر نیز شرکت داشتند. در شهرهای مختلف برای او مجالس یادبود برپا گردید و اشعار بسیاری در رثایش سرودند.
پدرش، قربانعلی آملی، کشاورز بود. پس از آنکه علی خواندن و نوشتن را فراگرفت، خانواده اش نزدیک بیست سال با ادامه تحصیل او مخالفت کردند.

[ویکی اهل البیت] مجتهد و عالم ربانی آیت اللّه حاج ملا علی کنی از جمله شخصیت های بزرگ و نامی جهان تشیع در عصر قاجار به شمار می آید.
ملا علی کنی فرزند میرزا قربانعلی آملی در سال 1220 هجری قمری در محله «کَن» واقع در شمال غرب تهران دیده به جهان گشود.
او پس از سعی و تلاش در مکتب، در اندیشه حضور در حوزه علوم دینی بود، لیکن با مخالفت خانواده اش روبرو گردید و در آغاز به صورت مخفیانه به درس مشغول شد و سپس با کسب رضایت آنان راهی حوزه تهران گردید و از آن جا به اصفهان رفت و در آن شهر از محفل درس استادی چون سید اسدالله اصفهانی (متوفی 1290 ق) استفاده کرد.
سپس آماده سفر به نجف اشرف شد و از ذخایر گران سنگ آن حوزه بهره برد. اساتید بنام و معماران علمی و معنوی «کنی» در حوزه نجف عبارت بودند از: شیخ محمدحسن نجفی معروف به صاحب جواهر (متوفی 1266 ق)، شیخ حسن کاشف الغطاء (متوفی 1262 ق) شیخ مشکور حولاوی نجفی (متوفی 1273 ق).
در کنار حوزه نجف، حوزه علمیه کربلا نیز جایگاه پرورش دانش طلبان بود. شیخ علی کنی در جوار آستان مقدس حضرت امام حسین علیه السلام از محضر دو استاد برجسته ای چون شریف العلماء مازندرانی (متوفی 1245 ق) و سید ابراهیم قزوینی معروف به صاحب ضوابط (متوفی 1262 ق) کسب فیض کرد و دوره عالی فقه و اصول را گذراند.
دوستان هم حجره ای او در حوزه علمیه نجف عبارت بودند از ملا علی خلیلی (متوفی 1297 ق)، شیخ عبدالحسین تهرانی (متوفی 1286 ق) و سید زین العابدین طباطبایی حائری (متوفی 1292 ق).
آقای طباطبایی حائری از دوران سخت تحصیل چنین یاد می کند: «در ایام طلبگی که به نجف اشرف آمده بودم من و آقای شیخ عبدالحسین شیخ العراقین و آخوند ملا علی کنی در یک حجره از مدارس حوزه علمیه در نهایت فقر و فاقه بسر می بردیم و فقیرتر از همه حاجی کنی بود که هر هفته یک شب به مسجد سهله می رفت و از گوشه و کنار مسجد ـ بدون این که کسی بفهمد ـ نان خشک جمع می کرد و به مدرسه می آورد و گذران هفته را از آن ها می کرد!».
حاج شیخ علی کنی در سفری که به مکه مکرمه و مدینه منوره انجام داد در راه بازگشت، به همراه میرزا محمدحسن شیرازی (میرزای بزرگ) به سوی شام آمده، تا بارگاه حضرت زینب علیهاالسلام را زیارت کند و آن دو وقتی به حرم مطهر وارد شده از غربت آن مکان بسیار متأثر گردیدند زیرا گرد و غبار زیادی بر آستان مبارک و اطراف ضریح نشسته بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس