ممنون

/mamnun/

مترادف ممنون: سپاسگزار، قدردان، متشکر، منت پذیر، نمک شناس

متضاد ممنون: کفور

برابر پارسی: سپاس، سپاسگر، سپاسگزار، سپاسمند

معنی انگلیسی:
obliged, grateful, thankful

لغت نامه دهخدا

ممنون. [ م َ ] ( ع ص ) مرد سست. || مرد توانا. از اضداد است. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بهترین و اقصی از هر چیزی که نزد کسی باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). بهترین از هر چیزی که نزد کسی باشد. || بریده شده. قطعشده. ( از ناظم الاطباء ). مقطوع. ( اقرب الموارد ) :
پر من بگشای تا بیرون پرم
در حدیقه ذکر ناممنون پرم.
مولوی ( مثنوی ).
- اجر غیرممنون ؛ پاداش ابدی و سرمدی و همیشگی. ( ناظم الاطباء ) : ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم اجر غیرممنون. ( قرآن 8/41 ).
- اجر ناممنون ؛ اجر غیرممنون :
بعداز این از اجر ناممنون بده
هرکه خواهد گوهر مکنون بده.
مولوی ( مثنوی ).
|| نعمت داده شده و منت نهاده شده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). احسان کرده شده. ( ناظم الاطباء ). سپاسدار. سپاسگزار. سپاس پذیر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- غیرممنون ؛ بی منت :
کریمانه بخشی و منت نخواهی
عطای کریمان بود غیرممنون.
سوزنی.
غیرممنون شناس بخشش او
گرچه بخشش کند بغیر حساب.
سوزنی.
- ممنون شدن ؛ منت دار شدن و احسان و نیکویی پذیرفتن. ( ناظم الاطباء ).
- ممنون کردن ؛ احسان و نیکویی کردن و منت نهادن. ( ناظم الاطباء ).
- امثال :
دارم و نمی دهم ممنون هم باش . ( امثال و حکم ص 679 ).

فرهنگ فارسی

شاهزاده شجاع و اساطیری دنیای قدیم پسر تیتون و اورور . وی بتوسط پدرش پادشاه کشور ترو آد مامور شد نزد پادشاه مصر و حبشه برود و از آنان برای شکستن محاصره شهر ترویا پایتخت ترو آد کمک بخواهد ( یونانیان تروا را محاصره کرده بودند ) .
نعمت داده شده، منت نهاده شده ، ونیزبه معنی بریده شده ومنقطع
( اسم ) نعمت داده و منت نهاده : [ ... مراحم صاحبقران پاک اعتقاد خواست تربیت او بنوعی فرماید که مجموع اهل آن دیار ممنون منت باشند . ] ( ظفرنامه یزدی . چا . امیر کبیر ۳۹۸ : ۲ )

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) نعمت داده شده ، منت نهاده شده .

فرهنگ عمید

۱. هنگام تشکر به کار می رود.
۲. (صفت ) سپاسگزار.
۳. (صفت ) [قدیمی] نعمت داده شده، منت نهاده شده

واژه نامه بختیاریکا

مَمنُو دار

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَمْنُونٍ: قطع شده - منّت گذاشته شده (کلمه ممنون از ماده "من "، به معنای قطع و اسم مفعول آن است البته باید توجه داشت از طرفی کلمه ممنون اسم مفعول از منت نیزمی باشد و منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــر آن شخص سنگین سازی ....
ریشه کلمه:
منن (۲۷ بار)

«مَمْنُون» از مادّه «منّ» در اینجا به معنای قطع، یا نقص است، بنابراین «غَیْرُ مَمْنُون» یعنی «غیر مقطوع» و بدون نقص، بعضی واژه «مَنُون» (بر وزن زبون) به معنای مرگ را، نیز از همین ماده دانسته اند و همچنین «منّت گذاردن با زبان» را، چرا که اولی قطع و پایان عمر است، و دومی نعمت و شکر را قطع می کند.
بعضی از مفسران، نیز گفته اند: منظور از «غَیْرُ مَمْنُون» در اینجا این است که، هیچگونه منتی بر مؤمنان در این اجر و پاداش گذارده نمی شود (ولی معنای اول مناسب تر به نظر می رسد).
و ممکن است همه این معانی در سوره «انشقاق» جمع باشد; زیرا نعمت های آخرت بر عکس نعمت های دنیا که ناپایدار و هم نقصان پذیر، و غالباً آمیخته با عوارض نامطلوب، و یا منت این و آن است، هیچ گونه منت، نقصان، فناء و عوارض نامطلوب در آن راه ندارد، جاودانی، نقصان ناپذیر است، خالی از هرگونه ناملایمات و هرگونه منّت است.

دانشنامه عمومی

ممنون ( به یونانی: Mέμνων ) بر پایهٔ اساطیر یونانی پادشاه حبشه و پسر تیتون و ائوس بود. او در جنگاوری همسنگ آشیل بوده است. در هنگامهٔ جنگ تروآ او به یاری مدافعان تروایی بدان شهر لشکرکشید. او در نبرد با آشیل کشته می شود.
با اینکه پاره ای نویسندگان رومی و یونانی وی را از آفریقا دانسته اند، برخی نویسندگان یونانی مانند آشیلوس و کتزیاس او را یک کاسی و بنیادگذار شهر شوش در خوزستان دانسته اند. هرودوت شهر شوش را شوشِ ممنون می خواند، ولی میان حبشهٔ آفریقا و زادگاه ممنون اختلاف قائل شده و زادگاه او را حبشهٔ آسیا و یکی از ساتراپیهای هخامنشی می داند.
عکس ممنون
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مِمْنون (Memnon)
مجسمه کوه پیکر در اساطیر یونان، شاه اتیوپی. در لشکر عمویش، پریام، شاه تروا، برضد یونانیان جنگید، اما به دست آشیل کشته شد. او را با آمِنحوتپ سوم، فرعون مصر، همانند دانسته اند.

مترادف ها

grateful (صفت)
قدردان، سپاسگزار، ممنون، حق شناس، متشکر، نمک شناس

obliged (صفت)
مجبور، ممنون

thankful (صفت)
سپاسگزار، ممنون، متشکر، شاکر

فارسی به عربی

متشکر , مدین , ممتن

پیشنهاد کاربران

واژه ممنون
معادل ابجد 186
تعداد حروف 5
تلفظ mamnun
نقش دستوری صفت
ترکیب ( شبه جمله ) [عربی]
مختصات ( مَ ) [ ع . ] ( اِمف . )
آواشناسی mamnun
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان عامیانه
ممنون در عربی و در یونانی ریشه داره
ریشه اون بنظر در عربی منت هست که نزدیک ترین معنی رو بهش داره و در یونانی نیز اسامی مثل اقاممنون دیده میشود یا پادشاه حبشه که گویند ریشه memory از memnun یعنی خاطره یونانیست
هنگام تشکر کردن از کسی می گوییم
ممنون کاملا یک واژه پارسی هست ریختش پارسی هست ، ممنون از منیت آمده و هم ریشه با منش که از منیت و من گرفته شده است ، ممنون به معنی منت سرما گذاشتی است. داستان های منمون یونانی که به ایران کمک کرده خودش
...
[مشاهده متن کامل]
بسی جای سئوال دارد که چرا باید یک یونانی به ایران کمک کند و اسمشم پارسی هست که برش نهادن ، واژه های من در واژه نامه های پارسی و اوستایی دیده میشود.

ممنون از ماده من به معنی قطع آمده است ، یعنی اجر و پاداشی که هرگز قطع نمی شود و دائما باقی است بعضی گفته اند ریشه این معنی از منت گرفته شده زیرا منت باعث قطع نعمت است .
ممنون ( بر وزن مفعول ) واژه ای در زبان عربی به معنای کسی است که انجام سپاس ( تشکر ) می کند.
برابر پارسی: سپاسگزار
وارون پارسی آن: ناسپاس
زمانی که میگوییم ممنون یعنی می گوییم ممنونم ( سپاسگزار هستم / متشکر هستم ) که ساده تر می شود �سپاسگزارم یا سپاس دارم / تشکر می کنم )
...
[مشاهده متن کامل]

چه خوب است برای همیشه از واژگان زیبای زبان پارسی میهن کهنی خود یعنی �سپاسگزارم و با سپاس� در بیان مان به کار ببریم!

ممنون - واژه یونانی ( memnon )
ممنون در عربی به معنی:
نعمت داده شده یا منت ( مَن: سنجیدن با سنگی ویژه ) نهادن و به رخ کشیدن نیکی خود به کسی
ممنون در یونانی: یادداشت، یاد و خاطره کسی
در فارسی به یاد "ممنون رودسی، Memnon of Rhodes" برای سپاسگزاری از او بکار می رود!
...
[مشاهده متن کامل]

معنی : دستِت درد نکنه، دست مریزاد، دستِت درست، ایول داری، کارِت درسته، حرف نداری،
گُل کاشتی، کارِستون کردی، دست خوش، دمت گرم - شاباش ( شادباش ) ، درود، آفرین، باریکلا، زنده باد، سَرِت سلامت! -
احسنت، مرحبا، ماشالله ( ماشاالله ) ، بِنازم ( نازِ شستت ) ، یاشاسین ( ترکی ) -
خوش باشی، به سلامتی ( به هنگام نوشیدن باده به یاد عزیزی یا دوستی گویند ) - متشکر ( مچکر ) ، سپاس!
داستان آن:
ممنون رودسی یکی از فرماندهان یونانی داریوش سوم که در پیشگاه ( در خدمت ) هخامنشیان بود و رهبری گروهی از یونانیان ایرانی را بر عهده داشت
( ( به گوش باشید: ممنون پادشاه حبشه بود که بیشتر تاریخ نویسان از جمله هرودوت آن را یک کاسی و بنیان گذار شهر شوش در خوزستان می دانستند!
همچنین واژه یونانی"مَمنون: یاد و خاطره" را با واژه یونانی"مَنمون: باهوش، هوشمند" باید سنجش کرد که ناهمسان است ( فرق می کنند ) با هم!
مَنمون، فرنام ( لقب ) یونانیِ اردشیر دوم بود زیرا از حافظه خوبی برخوردار بود! ) )
ممنون بخاطر پیش بینی های سنجیده ( حساب شده، دقیق ) و سواره نظام جنگنده خود همیشه مورد ستایش و سپاسگزاری هخامنشیان بود و از نیروهای ارتش اسکندر آگاهی بُوَنده ( کامل ) داشت!
( ( ممنون با بارسین"دختر آرتاباز یا دختر سپهبد داریوش سوم" ازدواج کرد و پس از شکست شورش آرتاباز به پِلا"پایتخت مقدونیه" گریخت و در آنجا با فیلیپ دوم و شاهزاده جوان اسکندر که در آن زمان هفت سال داشت، دیدار کرد!
آنجا از شگردهای یونانیان آگاهی پیدا کرد و چیزهای بسیاری هم به اسکندر جوان آموخت
و چون همسرش ( بارسین ) را دوست می داشت به ایران وفادار ماند و دوباره با کمک برادرش مِنتور به ایران بازگشت و در برابر اسکندر ایستادگی کرد و در نبردی که در برابر یونانیان داشت، کیفیت و عیار اش را بیش از اندازه به ایرانیان نشان داد!
آنگاه که دشمنانش برای تاج و تخت می جنگیدند، او برای چیزی فراتر؛یعنی، عشق به خانواده و پیمان سازش بین یونان و ایران تلاش می کرد! ) )
یکی از پیش بینی های ممنون در برابر هجوم اسکندر ( الکساندر ) که داریوش سوم پیشنهاد او را پذیرفت:
او پیشنهاد کرد که ارتش ایران در جنگ گرانیک ( گرانیکوس ) به ظاهر برگردد ( عقب نشینی کند ) و اسکندر ( الکساندر ) را به درون قلمرو هخامنشی بکشاند تا سرگرم جنگ با ارتش هخامنشی شود و چون آگاهی داشت که ارتش اسکندر بیشتر از یکماه آذوقه ندارد؛در راه برگشت به قلمرو هخامنشیان، دستور داد که بیشتر آذوقه و خوراکی ها را از سر راه خود به قلمرو بیاورند یا نابود سازند ( سیاست زمین سوخته! )
سپس ارتش اسکندر با کمبود آذوقه و توان بدنی روبرو می شود و به نبرد تن به تن می پردازد!
ارتش ایران بیش از ۲۰هزار سوار نظام و پیاده و گروهی سرباز کارکشته یونانی داشت
در جنگ گرانیک ( گرانیکوس ) ، شمار زیادی از یونانیان به دست تیراندازان و پیاده نظام هخامنشیان کشته شدند و سرگرم جنگ شدند
آنگاه ممنون به همراه گروهی ( نزدیکه یکصد تَن ) از سربازان هخامنشی و یونانی خود، در یک هجوم غافلگیرانه و با یک هجوم دریایی سنجیده و پیاده شدن در مقدونیه، به یونانیان پاتک زدند و اسکندر را وادار به برگشتن ( عقب نشینی ) کردند و پیش بینی کرد که با انجام این شگرد می تواند، سپاه اسکندر را به عقب براند
که این پیش بینی ممنون انجامید! ( به تحقق پیوست )
ممنون سپس با پشتگرمی داریوش سوم و به همراه جمعی ( نزدیک به صد نفر ) از سپاهیان ایران، با بهره مندی از ناوگان دریایی هخامنشیان، آهنگ ( عزم ) سفر به جزایر اژه را کرد!
ممنون یک راست به مقدونیه یورش برد و توانست جزایر خیوس و بیشتر لِسبوس را فراگیرد ( دوره کند، محاصره کند ) و به دست آورد ( تسخیر کند )
آنگاه هخامنشیان به پیش بینی های او ایمان آوردند و او را ارج نهادند و از آن پس فرنام ( لقب ) ممنون را برای سپاسگزاری بکار می بردند تا از او قدردانی کرده باشند
همچنین نام او گرامیداشتی بود در برابر کارهایی که انجام داده بود
ولی دیری نپایید ( زمانی نگذشت ) که ممنون در موتیلِنه بر اثر زخم شمشیر، بیماری سختی گرفت و از پای درآمد!
بیشتر پژوهشگران و تاریخ نگاران بر این باورند:
اگر ممنون در نمی گذشت و کشور گشایی های او ادامه می داشت، شاید اسکندر شکست جانانه ای می خورد و ایران هرگز به دست اسکندر ( الکساندر ) نمی افتاد و ویران نمی گشت!
( ( ممنون رودسی برادر مِنتور رودسی بود!
مِنتور هم یکی از سرداران بزرگ اردشیر سوم هخامنشی بود که کمک های زیادی در گرفتن دوباره مصر داشت!
ولی چون ممنون جان خود را در راه ایران داد، برای همین، ایرانیان برای بزرگداشت آن، ممنون را برگزیدند! ) )
نیاکان ما این واژه را برگزیدند و هنوز هم یاد و خاطره دلاوری های او بین ایرانیان برجا مانده است و هنگامی که کسی برایمان کاری انجام می دهد، از او سپاسگزاری می کنیم و به او می گوییم: ممنونم!
این جُستار با کمک از:
"سایه های صحرا" نوشته: دکتر کاوه فرخ و گزارش: شهربانو صارمی
و داستان ( رُمان ) "مِمنون" نوشته: اِسکات اُدِن ( memnon: scott oden ) برگرفته شده است!

باو Thanks مخفف Thank you همون ممنون هس چرا دقت نمیکنن بعضیا
انگلیسی: thank you or thank, s
معنی فارسی: سپاس، متشکرم
ممنون - واژه یونانی ( memnon )
ممنون در عربی به معنی:
نعمت داده شده یا منت ( مَن: سنجیدن با سنگی ویژه ) نهادن و به رخ کشیدن نیکی خود به کسی
ممنون در یونانی: یادداشت، یاد و خاطره کسی
در فارسی به یاد "ممنون رودسی، Memnon of Rhodes" برای سپاسگزاری از او بکار می رود!
معنی : دستِت درد نکنه، دست مریزاد، دستِت درست، ایول داری، کارِت درسته، حرف نداری،
گُل کاشتی، کارِستون کردی، دست خوش، دمت گرم - شاباش ( شادباش ) ، درود، آفرین، باریکلا، زنده باد، سَرِت سلامت! -
احسنت، مرحبا، ماشالله ( ماشاالله ) ، بِنازم ( نازِ شستت ) ، یاشاسین ( ترکی ) -
خوش باشی، به سلامتی ( به هنگام نوشیدن باده به یاد عزیزی یا دوستی گویند ) - متشکر ( مچکر ) ، سپاس!
داستان آن:
ممنون رودسی یکی از فرماندهان یونانی داریوش سوم که در پیشگاه ( در خدمت ) هخامنشیان بود و رهبری گروهی از یونانیان ایرانی را بر عهده داشت
( ( به گوش باشید: ممنون پادشاه حبشه بود که بیشتر تاریخ نویسان از جمله هرودوت آن را یک کاسی و بنیان گذار شهر شوش در خوزستان می دانستند!
همچنین واژه یونانی"مَمنون: یاد و خاطره" را با واژه یونانی"مَنمون: باهوش، هوشمند" باید سنجش کرد که ناهمسان است ( فرق می کنند ) با هم!
مَنمون، فرنام ( لقب ) یونانیِ اردشیر دوم بود زیرا از حافظه خوبی برخوردار بود! ) )
ممنون بخاطر پیش بینی های سنجیده ( حساب شده، دقیق ) و سواره نظام جنگنده خود همیشه مورد ستایش و سپاسگزاری هخامنشیان بود و از نیروهای ارتش اسکندر آگاهی بُوَنده ( کامل ) داشت!
( ( ممنون با بارسین"دختر آرتاباز یا دختر سپهبد داریوش سوم" ازدواج کرد و پس از شکست شورش آرتاباز به پِلا"پایتخت مقدونیه" گریخت و در آنجا با فیلیپ دوم و شاهزاده جوان اسکندر که در آن زمان هفت سال داشت، دیدار کرد!
آنجا از شگردهای یونانیان آگاهی پیدا کرد و چیزهای بسیاری هم به اسکندر جوان آموخت
و چون همسرش ( بارسین ) را دوست می داشت به ایران وفادار ماند و دوباره با کمک برادرش مِنتور به ایران بازگشت و در برابر اسکندر ایستادگی کرد و در نبردی که در برابر یونانیان داشت، کیفیت و عیار اش را بیش از اندازه به ایرانیان نشان داد!
آنگاه که دشمنانش برای تاج و تخت می جنگیدند، او برای چیزی فراتر؛یعنی، عشق به خانواده و پیمان سازش بین یونان و ایران تلاش می کرد! ) )
یکی از پیش بینی های ممنون در برابر هجوم اسکندر ( الکساندر ) که داریوش سوم پیشنهاد او را پذیرفت:
او پیشنهاد کرد که ارتش ایران در جنگ گرانیک ( گرانیکوس ) به ظاهر برگردد ( عقب نشینی کند ) و اسکندر ( الکساندر ) را به درون قلمرو هخامنشی بکشاند تا سرگرم جنگ با ارتش هخامنشی شود و چون آگاهی داشت که ارتش اسکندر بیشتر از یکماه آذوقه ندارد؛در راه برگشت به قلمرو هخامنشیان، دستور داد که بیشتر آذوقه و خوراکی ها را از سر راه خود به قلمرو بیاورند یا نابود سازند ( سیاست زمین سوخته! )
سپس ارتش اسکندر با کمبود آذوقه و توان بدنی روبرو می شود و به نبرد تن به تن می پردازد!
ارتش ایران بیش از ۲۰هزار سوار نظام و پیاده و گروهی سرباز کارکشته یونانی داشت
در جنگ گرانیک ( گرانیکوس ) ، شمار زیادی از یونانیان به دست تیراندازان و پیاده نظام هخامنشیان کشته شدند و سرگرم جنگ شدند
آنگاه ممنون به همراه گروهی ( نزدیکه یکصد تَن ) از سربازان هخامنشی و یونانی خود، در یک هجوم غافلگیرانه و با یک هجوم دریایی سنجیده و پیاده شدن در مقدونیه، به یونانیان پاتک زدند و اسکندر را وادار به برگشتن ( عقب نشینی ) کردند و پیش بینی کرد که با انجام این شگرد می تواند، سپاه اسکندر را به عقب براند
که این پیش بینی ممنون انجامید! ( به تحقق پیوست )
ممنون سپس با پشتگرمی داریوش سوم و به همراه جمعی ( نزدیک به صد نفر ) از سپاهیان ایران، با بهره مندی از ناوگان دریایی هخامنشیان، آهنگ ( عزم ) سفر به جزایر اژه را کرد!
( ( در زمان پهلوی: خیابانی با نام 100 بود! که یادگار یکصدتن از یاران، ممنون رودسی است!
امروزه نام آن خیابان را دگرش دادند >>> به یادگار امام!
خارجیا از پهلوانانِ کوچکشون فیلم ساختن:
لئونیداس، تنها توانست با سیصد تن در جنگ ترموپیل، اندکی در برابر خشایارشا ایستادگی کند!
فیلم 300: داستان زندگی لئونیداس ( لئونداس ) ) )
پس از آن، ممنون یک راست به مقدونیه یورش برد و توانست جزایر خیوس و بیشتر لِسبوس را فراگیرد ( دوره کند، محاصره کند ) و به دست آورد ( تسخیر کند )
آنگاه هخامنشیان به پیش بینی های او ایمان آوردند و او را ارج نهادند و از آن پس فرنام ( لقب ) ممنون را برای سپاسگزاری بکار می بردند تا از او قدردانی کرده باشند
همچنین نام او گرامیداشتی بود در برابر کارهایی که انجام داده بود
ولی دیری نپایید ( زمانی نگذشت ) که ممنون در موتیلِنه بر اثر زخم شمشیر، بیماری سختی گرفت و از پای درآمد!
بیشتر پژوهشگران و تاریخ نگاران بر این باورند:
اگر ممنون در نمی گذشت و کشور گشایی های او ادامه می داشت، شاید اسکندر شکست جانانه ای می خورد و ایران هرگز به دست اسکندر ( الکساندر ) نمی افتاد و ویران نمی گشت!
( ( ممنون رودسی برادر مِنتور رودسی بود!
مِنتور هم یکی از سرداران بزرگ اردشیر سوم هخامنشی بود که کمک های زیادی در گرفتن دوباره مصر داشت!
ولی چون ممنون جان خود را در راه ایران داد، برای همین، ایرانیان برای بزرگداشت آن، ممنون را برگزیدند! ) )
نیاکان ما این واژه را برگزیدند و هنوز هم یاد و خاطره دلاوری های او بین ایرانیان برجا مانده است و هنگامی که کسی برایمان کاری انجام می دهد، از او سپاسگزاری می کنیم و به او می گوییم: ممنونم!
این جُستار با کمک از:
"سایه های صحرا" نوشته: دکتر کاوه فرخ و گزارش: شهربانو صارمی
و داستان ( رُمان ) "مِمنون" نوشته: اِسکات اُدِن ( memnon: scott oden ) برگرفته شده است!
بازم ممنون از این که نوشته ام را خواندید!
سپاس، تشکر
به انگلیسی میشه thankyou

به فرانسوی میشه Merci. همون مرسی خودمون
به جای مرسی که فرانسویست .
سپاس، تشکر و در اسطوره به پادشاه حبشه که پسر تیتون و ائوس بوده اساره می شود.
او در جنگاوری هم مایه و هم سنگ آشیل بوده است و در جنگ تروآ به یاری مدافعان تروایی پرداخته و در نبرد با آشیل کشته می شود.
هردودت او را بنیادگذار شهر شوش در خوزستان دانسته اند.
تشکر. . . . . . . . . . . thanks. . . متشکر تشکر سپاس شاکر قدر دان. . . . . . . . . . . . . . . . . thankyou. . . . ممنون مرسی
سپاس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس