مناظره فضال بن حسن با ابوحنیفه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مناظره فضال بن حسن با ابوحنیفه، مناظره ای در مورد جانشین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) و برتری امام علی (علیه السّلام) بر ابوبکر و عمر رخ داده که با فضاحت ابوحنیفه به پایان رسید.
عصر امام صادق (علیه السّلام) و ابوحنیفه (رئیس مذهب حنفی) بود، ابوحنیفه در مسجد کوفه برای شاگردانش تدریس می کرد. یکی از شاگردان هوشمند امام صادق (علیه السّلام) به نام «فضّال بن حسن» با یکی از دوستانش گردش می کردند تا به آن مسجد رسیدند، دیدند جمعی در اطراف ابوحنیفه حلقه زده اند، و او برای آن ها درس می گوید، فضّال به دوست خود گفت: «من از این جا نمی روم مگر این که ابوحنیفه را وادار کنم تا مذهب تشّیع را بپذیرد.»، آن گاه به طرف مجلس ابوحنیفه رفتند و در کنار شاگردان ابوحنیفه نشستند، در این هنگام فضّال مناظره و سؤالات خود را به ترتیب ذیل شروع کرد:
سوال و جواب اول
فضّال: ای پیشوا! من برادری دارم که از من سالمندتر است، ولی پیرو مذهب شیعه است، من هرچه برای او دلیل بر افضلیّت ابوبکر می آورم، تا او را به مذهب خودم (تسنّن) جذب کنم دلائل مرا رد می کند، اکنون از شما استمداد می کنم، بفرمائید دلیل برتری ابوبکر و عمر بر علی (علیه السّلام) چیست، تا آن را به برادرم بگویم و او را قانع کنم.ابوحنیفه: به برادرت بگو چگونه علی (علیه السّلام) را بر ابوبکر و عمر مقدّم می داری با این که: در جنگ ها ابوبکر و عمر در حضور پیامبر (صلّی الله علیه وآله) نشسته بودند، و پیامبر (صلّی الله علیه وآله) علی (علیه السّلام) را به جبهه می فرستاد، و این خود دلیل است که پیامبر (صلّی الله علیه وآله) آن ها را بیشتر دوست داشت و به حفظ جان آن ها توجّه داشت.فضّال: اتفاقاً همین سؤال را به برادرم تذکّر دادم، او در پاسخ من گفت: مطابق قرآن، علی (علیه السّلام) که به جهاد و جنگ با دشمن می رفت، برتر است، زیرا در قرآن می خوانیم: «وَفَضّلَ اللهُ الْمَجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ اَجْراً عَظِیماً:» «خداوند، مجاهدان را بر نشستگان برتری بزرگ عطا کرد»
سوال و جواب دوم
ابوحنیفه: به برادرت بگو چگونه علی (علیه السّلام) را بر ابوبکر و عمر برتر می دانی، با این که آن دو در کنار قبر پیامبر (صلّی الله علیه وآله) دفن شده اند، ولی قبر علی (علیه السّلام) فرسخ ها از قبر پیامبر (صلّی الله علیه وآله) فاصله دارد! و این موقعیّت و افتخار، برای برتری آن ها کافی است.فضّال: اتّفاقاً همین دلیل را به برادرم گفتم، برادرم در پاسخ گفت: خداوند در قرآن می فرماید: «لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النّبِیِّ اِلاّ اَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ:» «بدون اجازه پیامبر (صلّی الله علیه وآله) وارد خانه او نشوید» روشن است که قبر پیامبر (صلّی الله علیه وآله) در خانه ملکی خودش بود، قطعاً آن حضرت چنین اجازه ای به آن ها نداده، و وارثین آن حضرت نیز اجازه نداده اند.ابوحنیفه: به برادرت بگو: عایشه و حفصه، مهریّه ای را که از همسرشان پیامبر (صلّی الله علیه وآله) طلب داشتند، به جای آن از زمین آن حضرت گرفتند و هر کدام به پدر خود بخشیدند.فضّال: اتّفاقاً همین پاسخ را به برادرم گفتم، او گفت: مگر قرآن نخوانده ای که خداوند به پیامبرش می فرماید: «یا اَیّهَا النّبِیّ اِنا اَحْلَلْنا اَزْواجَکَ الّتیِ آتَیْتَ اُجُورَهُنّ:» «ای پیامبر! ما همسرانت را که مهریّه های آن ها را پرداخته ای بر تو حلال کردیم». بنابراین پیامبر (صلّی الله علیه وآله) در زمان حیات خود، مهریّه همسرانش را داده است.
سوال و جواب سوم
...

پیشنهاد کاربران

بپرس