مند
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
مند. [ م َ ] ( اِ ) نام نوعی از عنبر بود که سیاه و گران بود. ( فرهنگ جهانگیری ).نام نوعی از عنبر است و آن سیاه و سنگین و گران می باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).... در قرابادینها یافته نشد و سراج اللغات گوید: «و بعضی به معنی نوعی از عنبر سیاه و گران قیمت نیز نوشته اند و ظاهراً به «مید» به یای مجهول که نوعی از عطریات است واز گربه زباد حاصل می شود اشتباه کرده اند و حال آنکه بدین معنی هم هندی است نه فارسی ». ( فرهنگ نظام ).بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
پساوندکه در آخرکلمه درمی آیدومعنی صاحب ودارنده رامیرساندمثل ارجمند، خردمند، دردمند، برومند
پسوند دارایی و تصاحب و اتصاف : آزمند ارجمند حاجتمند خردمند دانشمند دردمند دوستمند سودمند شرافتمند علاقه مند هنرمند هوشمند.
رودی است در جنوب ایران که از رود های مهم حوضه خلیج فارس محسوب می گردد . دارای دو شعبه مهم است : یکی از کوههای برفی واقع در شمال غربی شیراز سر چشمه گرفته به قراقاچ و دیگری از کوه بزپار تجاری شده در پسی رودک به آن متصل می گردد و رود های دیگر مانند شور رود و غیره به آن ملحق شده در شمال زیارت وارد دریا می شود .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
( مِند ) مدفوع برّه
پیشنهاد کاربران
واژه مند=چیزی که دارای واژه است.
در پارسی پهلوی این پسوند به شیوه اومَند بوده است یا به گونه ای دیگر پیش از مند، یک "او" بوده است که رفته رفته برای گویش آسانتر از میان رفته است.
در پارسی پهلوی این پسوند به شیوه اومَند بوده است یا به گونه ای دیگر پیش از مند، یک "او" بوده است که رفته رفته برای گویش آسانتر از میان رفته است.
با دوستی که گفت مند کردیه موافق ترم چراکه اگه مند فقط به معنی دارا و صاحب باشه در واژه هایی مانند مستمند چندان رسا و گویا نیست مگر اینکه بگیم مستمند یعنی مانده در مُستی و بیچارگی که در این صورت مند به معنی مانده در بیچارگیه و در همین صورت وقتی بگیم هنرمند و دانشمند یعنی کسی که چنان مانده و غرق در هنر و دانشه که هیچ جوره نمی شه درش آورد. کوتاه اینکه مند کوتاه شده مانده س .
... [مشاهده متن کامل]
سپاس از آبادیس
و سپاس از دوستان
... [مشاهده متن کامل]
سپاس از آبادیس
و سپاس از دوستان
در آخر کلمه می آید و صاحب و دارا بودن را می رساند مثلا دردمند یعنی کسی که درد دارد و صاحب درد است یا ثروتمند یعنی کسی که دارا و صاحب ثروت است
سمند نام یک ماشین
ستون های چوبی کپر در زبان ملکی گالی بشکرد
گلمند
خواهش منو
خواهش منو
هنرمند، توانمند، علاقه مند، سال مند
سود گرفته