مهر و موم کردن


معنی انگلیسی:
seal

مترادف ها

seal (فعل)
بستن، بتونه کاری کردن، مهر زدن، درزگیری کردن، مهر و موم کردن، مهر کردن، محکم چسباندن، صحه گذاشتن

stamp (فعل)
سکه زدن، مهر زدن، منگنه کردن، مهر و موم کردن، نشان دار کردن، کلیشه زدن، نقش بستن، تمبر زدن، تمبر پست الصاق کردن

seal off (فعل)
محاصره کردن، مهر و موم کردن

فارسی به عربی

ختم، عود

پیشنهاد کاربران

فاتحه چیزی را خوندن
مهر و موم عبارت است از فهرست برداری از همه اموال، دارایی، حساب های بانکی، وجوه نقد، ماشین آلات، مواد اولیه و کالاها و قطعات در خط تولید، همه انواع موجودی های انبار، اسناد، اوراق، دفاتر، نوشته جات، اشیا، اسباب و اثاثیه، بستانکاری ها و بدهی های تاجر ورشکسته و ممانعت از دخل و تصرف تاجر ورشکسته و بستانکاران و سایر اشخاص در آنها به منظور حفظ نظم عمومی، حفظ حقوق بستانکاران، حفظ حقوق بازرگان ورشکسته و حفظ حقوق دولت از طریق سپردن آنها به مدیر تصفیه به منظور استفاده از آنها در اداره امور ورشکسته و انجام امر تصفیه.
...
[مشاهده متن کامل]

https://www. raesikia. com/
صادق رئیسی کیا

بپرس