مهریه

/mehriyye/

مترادف مهریه: صداق، کابین، مهر

لغت نامه دهخدا

( مهریة ) مهریة. [ م َ ری ی َ ] ( ص نسبی ) گندمی است سرخ رنگ. ( منتهی الارب ). و یا منسوب است به مهرة که شهری است در عمان. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). || ابل مهریة؛ شتران منسوب به مهرةبن حیدان ، که حیی است از قضاعه از عرب یمن ، و یا منسوب به شهر مهرة است. ج ، مهاری [ م َ / م َ ی ی ] و مَهار. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). در ویژگیهای این شتران گویند که از اسب نیز سبقت میگیرند و نیز بسبب نیروی فهم خود با اندکی آموزش آنچه را از آنها بخواهند انجام میدهند. ( از اقرب الموارد ): امهار؛ مهریه گردانیدن ناقه را. ( منتهی الارب ).

مهریة. [ م ُ هََ رْ ری َ ] ( ع ص ) مخفف مهرئة.
- قوه هاضمه مهریة ؛ قوه ای که غذا را گوارد و مهرا کند. ( یادداشت مؤلف ).
مهریه. [ م َ ری ی َ /ی ِ ] ( از ع ، اِ ) مَهر. کابین. آنچه دهد داماد عروس را برای نکاح. دست پیمان. شیربها. رجوع به مهر شود.

مهریه. [ م ِ ی َ ] ( اِخ ) فرقه ای از مانویه ، منسوب به مهر رئیس این فرقه که در خلافت ولیدبن عبدالملک میزیسته است. ( از الفهرست ابن الندیم ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) مقدارمال یا وجهی است که بهنگام عقد از دواج یا پس از آن شوهر در عوض تمتع بزن میدهد و باید مقدار آن معلوم باشد مهر کابین . توضیح باین معنی در عربی مهر بر وزن شهر مستعمل است .
فرقه ای از مانویه منسوب به مهر رئیس این فرقه که در خلافت ولید بن عبدالملک میزیسته است .

فرهنگ معین

(مَ یُِ ) [ ع . ] (اِ. ) مقدار مال یا وجهی است که به هنگام ازدواج یا پس از آن شوهر در عوض تمتع به زن می دهد و باید مقدار آن معلوم باشد، مهر، کابین .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پس از تحقق عقد نکاح، رابطه زوجیت بین طرفین ایجاد و حقوق و تکالیفی برای طرفین مقرر می شود از جمله آن تکالیف پرداخت نفقه، مهریه، اجرة المثل، نحله، تنصیف اموال می باشد که بعضی از این ها با عقد ازدواج به عهدۀ شوهر است مثل نفقه و مهریه و بعضی از آن ها منوط به تحقق طلاق و جدایی میان آن هاست مثل اجرة المثل، که هر کدام در واژه های جداگانه توضیخ داده می شود. مهریه در لغت به معنای کابین و جنسی که در وقت نکاح بر عهدۀ شوهر است می باشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن می باشد.
اجر ( مهر )، حِباء، صداق، صدقه ( مهر )، طول ( مهر )، عُلْقه، عطیه ( مهر )، عقر، علائق، علیقه، فریضه ( مهر )، کابین، مَهر، نحله ( مهر )

انواع مهر
مهریه بر حسب اینکه در زمان عقد تعیین شود یا تعیین آن به بعد موکول شود انواعی دارد.

← مهر المسمّی
أ ) موردی که در عقد، مهر معین شده یا بعد از عقد تعیین شده است و قبل از نزدیکی طلاق صورت گیرد زن مستحق نصف مهر المسمی خواهد بود. (۱۰۹۲ قانون مدنی)
ب ) در صورتی که مهر تعیین نشده و عقد بعلت عیب عنن (عدم توانایی جنسی مرد) فسخ شود، زن مستحق نصف مهر المثل است.

نحوه وصول مهریه
...

[ویکی شیعه] مَهر یا مهریه مالی است که مرد به هنگام ازدواج، برای پرداخت به زن بر عهده می گیرد. مهریه حق زن است و او می تواند بلافاصله پس از عقد آن را مطالبه کند، این حق پس از فوت زن به ورثه او می رسد و آنان می توانند آن را از مرد مطالبه کنند.
تعیین نشدن مهریه قبل از ازدواج موقت (به فتوای بیشتر مراجع) باعث بطلان آن می شود. قرآن به مردان توصیه می کند مهریه زنان را با رضایت کامل پرداخت کنند و حق ندارند در صورت دلزدگی، زن را آزار دهند تا از مهریه خود صرف نظر کند یا بخشی از آن را بازگرداند.
در سالهای اخیر مهریه های سنگین، مشکلات متعدد اجتماعی به وجود آورده و مردان زیادی را به زندان افکنده است. در احادیث، زیادی مَهر از بد قدمی زن دانسته شده و توصیه به مهریه پایین و مَهر السُّنه(مهریه حضرت زهرا(س)) شده که حدود ۱۲۵۰ تا ۱۵۰۰ گرم نقره است(که در آن زمان معادل حدود ۱۷۰ تا ۲۲۳ گرم طلا بوده است).

[ویکی اهل البیت] پس از تحقق عقد نکاح، رابطه زوجیت بین طرفین ایجاد و حقوق و تکالیفی برای طرفین مقرر می شود از جمله آن تکالیف پرداخت نفقه، مهریه، اجرة المثل، نحله، تنصیف اموال می باشد که بعضی از این ها با عقد ازدواج به عهده شوهر است مثل نفقه و مهریه و بعضی از آن ها منوط به تحقق طلاق و جدایی میان آن هاست مثل اجرة المثل که هر کدام در واژه های جداگانه توضیخ داده می شود.
مهریه در لغت به معنای کابین و جنسی که در وقت نکاح بر عهده شوهر است می باشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن می باشد.
مهریه بر حسب این که در زمان عقد تعیین شود یا تعیین آن به بعد موکول شود، انواعی دارد.
اگر مهر، ضمن عقد نکاح یا بعداً به تراضی معین شود مهر المسمی گفته می شود. حال اختیار تعیین مهر ممکن است حسب مورد به زوج یا زوجه یا شخصی سومی سپرده شود. میزان مهریه ای که در مهر المسمی تعیین می شود منوط به تراضی طرفین یا شخص ثالث است: «تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است». (مفاد ماده 1080 قانون مدنی)
ولی اگر اختیار تعیین مهر به زن داده شده باشد «در صورتی که این حق به زن داده شده باشد، زن نمی تواند مهر را بیش از مهرالمثل تعیین کند». (مفاد ماده 1090 قانون مدنی)
از نظر قانون مدنی محدودیتی برای تعیین مهر نیست ولی طبق روایات ما مستحب است که مهرالسّنه ملاک قرار بگیرد.
مهری که بر حسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن از لحاظ سن، زیبایی، تحصیلات، موقعیت خانوادگی و اجتماعی و مقتضیات زمان و مکان در موارد زیر تعیین می گردد:

دانشنامه آزاد فارسی

مَهریه
(یا: مَهر؛ کابین) مالی از قبیل پول، طلا، مِلک و مانند آن ها که هنگام عقد نکاح، مرد به زن می پردازد یا منتقل می کند و یا متعهد می شود که بپردازد. مهر در واقع پیشکشی است که مرد در آغاز ازدواج تقدیم همسر خود می کند و به این وسیله خواست و ارادت قلبی خود را نسبت به همسر آیندۀ خود آشکار می سازد. هر چیزی که در بازار اقتصادی ارزش معاوضه داشته باشد و نیز قابل تملک باشد را می توان مهر قرار داد. مهر باید بین طرفین معیّن و معلوم باشد. معلوم بودن مهر به مقدار، جنس و وصف آن است. طبق مقررات قانون مدنی، تعیین مقدار مهر منوط به رضایت طرفین است، لذا زوجین آزادند هر مقداری که بخواهند به عنوان مهر قرار دهند که در این صورت بدان «مَهرُالْمُسَمّی» گویند. عدم تعیین مهر ضمن عقد نکاح دائم موجب بطلان عقد نیست و در این صورت زوجه مستحق «مَهرالمثل» خواهد بود که میزان آن با توجه به شأن و وضعیت زن از حیث سن، سلامتی مزاج، زیبایی، دانش، موقعیت اجتماعی و خانوادگی تعیین می شود. ولی عدم ذکر مهر در نکاح منقطع یا موقت، طبق مادۀ ۱۰۹۵ قانون مدنی موجب بطلان آن خواهد بود. زن می تواند تا مهر به او داده نشده از تمکین از شوهر امتناع کند، مشروط به آن که پرداخت مهریه حال باشد. این امتناع، حق او بر دریافت نفقه را ساقط نمی کند. در اصطلاح به این اختیار زن «حق حبس» گفته می شود. چنانچه زن قبل از وصول مهریه به اختیار خود به ایفای وظایفی که در قبال شوهر دارد عمل کند، حق حبس او ساقط می شود. به مجرد عقدِ نکاح، زن مالک کل مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید، ولی هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن را طلاق دهد، باید نصف مهریۀ او را پرداخت کند. پس از عقد نکاح مهریه به ذمۀ شوهر مستقر می شود؛ بنابراین چنانچه پیش از پرداخت مهریه بمیرد، بایستی مهریه از ماتَرَک او به زوجه تأدیه شود. همچنین، چنانچه زوجه فوت کند، مهریه جزو ماترک اوست و به وُرّاث حین الفوت او منتقل و از زوج مطالبه می شود. به موجب تبصرۀ الحاقی به مادۀ ۱۰۸۲ قانون مدنی مصوبِ ۱۳۷۶ش، چنانچه مهریۀ زوجه پول رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت زمان تأدیه، نسبت به زمان اجرای عقد، که نرخ آن همه ساله توسط بانک مرکزی تعیین می شود، محاسبه و پرداخت خواهد شد.

جدول کلمات

کابین

مترادف ها

dowry (اسم)
جهاز، کابین، جهیزیه، مهریه، جهیز، ژنی

فارسی به عربی

مهر

پیشنهاد کاربران

مهریّه یعنی ابراز مهر ومحبّت وعشق به زوجه با اعطائی هدیه ( وبهترین هدیه قرآن مجیداست ) .
یعنی؛ تکریم به مقام زن.
در قرآن "اجورهنّ" ذکر شد: أجرت مراقبت از خانواده وتربیت فرزند وحفظ وآلایش زندگی مادی ومعنوی همسر. واین اجرت هرچی باشد کم است!
...
[مشاهده متن کامل]

آُجرت تربیت الحسن والحسین ( علیهم السلام ) را چقدر میرزه؟؟!!
أجرت أمّ البنین ( علیها السلام ) از کلّ زمین وآسمان بیشتراست.
. . .
أُجرت به معنیه دستمزد نیست بلکه پادداشت ( باداش ) معنوی یا مادی هست.
"آجرکم الله" ( عربی ) = "الله أجرت بده" ( فارسی ) = متداول "خدا اجرت بده"

معنی مهریه چیست
marriage portion
marriage endowment
صداق . . . .
صداق، کابین، مهر
کابین صداق
Marriage settlement
Dower of Bride
Man doupt to his spouse
wedding proportion
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس