مهمانداری

/mehmAndAri/

لغت نامه دهخدا

مهمانداری. [ م ِ ] ( حامص مرکب ) دارای مهمان بودن. || مهمان نوازی. || عمل و شغل مهماندار. || میزبانی : از قعر دریا نجات دادی به برکت مهمانداری. ( قصص الانبیاء ص 109 ). و تا بدانی که مهمانداری چگونه است. ( قصص الانبیاء ص 109 ). باغ و بوستانها دیدیت و از هر چیزی چشیدیت و مهمانداری کردیم شما را. ( کتاب المعارف ).

فرهنگ فارسی

۱ - دارای مهمان بودن . ۲ و ۳ - شغل و عمل مهماندار . ۴ - مهمان نوازی .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مهمان داری، یکی از صفات پسندیده است که ریشه در فرهنگ دینی و باورهای مذهبی دارد. در مهمانی اگر آداب و سنن اسلامی مراعات شود، دیگر مهمان، اسباب زحمت نخواهد شد، بلکه مایه برکت و سبب خوشحالی خواهد بود.
روان انسان در این دریای متلاطم زندگی به آرامش نیاز دارد، چه آرامشی بهتر از این سراغ دارید که گروهی از دوستان و خویشان باوفا در انجمنی گرد هم آیند، مشکلات زندگی را به طور موقت فراموش نمایند و با سخنان شیرین و دلپذیر محفل انسشان را با صفا سازند بدین ترتیب هم تفریح و تجدید نیرو کنند و هم پیوند دوستی را مستحکم تر سازند. و با مشکلات هم آشنا می شوند و در حد توان سعی در رفع آن می کنند.
معنای ضیف
ضیف به معنی میل است و علت نامیدن مهمان به ضیف آن است که به طرف میزبان میل می کند و به منزل او وارد می شود.
جایگاه مهمان در شرع
در مهمانی اگر آداب و سنن اسلامی مراعات شود، دیگر مهمان، اسباب زحمت نخواهد شد، بلکه مایه برکت و سبب خوشحالی خواهد بود. مهمان حبیب خدا و مایه برکت است، هدیه ای از سوی پروردگار و عامل افزایش رزق و سبب آمرزش گناهان صاحب خانه و سبب نزول مغفرت الهی است. رسول خدا (صلوات الله علیه) می فرماید: «هنگامی که خداوند اراده کند نسبت به جمعیتی نیکی نماید هدیه گرانبهائی برای آن ها می فرستند، عرض کردند ای رسول خدا چه هدیه ای؟ فرمود: میهمان، که با روزی اش وارد می شود و گناهان خانواده را با خود می برد و بخشوده می شوند.»
موارد سفارش به ولیمه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس