مو باف

لغت نامه دهخدا

موباف. ( نف مرکب ) بافنده مو. کسی که از موهای تاب داده ، فرش ، جوال ، و مانند آن ببافد. || ( اِ مرکب ) بندی که بدان موها را بافند. موبند. ( ناظم الاطباء ). آنچه که از آن زنان موی بندند. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - بندی که بوسیله آن موها را بافند . ۲ - مو بند.

پیشنهاد کاربران

بپرس