موری

/muri/

لغت نامه دهخدا

مؤری. [ م ُ ءَرْ ری ] ( ع ص ) نعت فاعلی از تأریة. سازنده آریه یعنی اخیه برای چهارپایان. آنکه اخیه می سازد برای چهارپایان. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || سازنده آتشدان برای آتش. ( از منتهی الارب ). || برافروزنده و بسیار مشتعل سازنده آتش. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || ثابت گرداننده و استوارسازنده چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

موری. ( ع ص ) نعت فاعلی از ایراء. رجوع به ایراء ( ماده وری ) شود. آنکه آتش برمی آورد از آتشزنه. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). موریة. || پیه ناک و استخوان پرمغز گرداننده فربهی شتر را. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ، ماده وری ). || آن که منضم گرداند دو ستور را و در یک جا علف خوراند. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

موری. [ م ُ وَرْ ری ] ( ع ص ) نعت فاعلی از توریة. بلندکننده و بردارنده نگاه از کسی. رجوع به توریة شود. || آتش برآورنده از آتش زنه. و رجوع به مؤری شود. || پوشنده حقیقت چیزی و ظاهر کننده غیر آن. و رجوع به مؤری شود. || زشتی جراحت که داروکننده را اندوهگین کند. ( از منتهی الارب ).

موری. ( ص نسبی ) منسوب به مور. || حرکت موری ، کوشش موری ، حرکت و کوشش چون مور، ضعیف و آهسته. ( از یادداشت مؤلف ). || ( اِ ) راهگذر آب باشد. ( از ناظم الاطباء ) ( جهانگیری ). آبراهه. رهابه. رهاب. راهگذر آب باشد در زیر زمین. ( برهان ). رهگذر آب صحن ، و این در فارسی و هندی مشترک است. ( غیاث ) ( آنندراج ). || لوله را گویند که کوزه گران از سفال سازند به جهت راه گذر آب و غیره. ( برهان ). تنبوشه و لوله سفالی که در راهگذر آب و جز آن گذارند. ( ناظم الاطباء ). گنگ. ( لغت فرس اسدی ). گنگ کاریزها باشد. ( صحاح الفرس ). تنبوشه. گنگ. کول و آن تنبوشه بزرگ است که در نقبهای کاریز یعنی قنات بکار برند. آبراهه. رهابه. رهاب. ( یادداشت مؤلف ). مُنگ ( در تداول مردم قزوین )؛ برنج ، موری آب خانه. ( بحر الجواهر ) :
... نت کاریز و... من موری است
آب موری من به رنگ چو دوغ.
طیان ( از صحاح الفرس ).
زنگی روی چون در دوزخ
بینی همچو موری مطبخ.
جامی ( از فرهنگ جهانگیری ).
|| لوله کوزه. ( غیاث ) ( آنندراج ). || ناودان. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). || نوعی از آش است. ( غیاث ) ( آنندراج ). || ( اصطلاح پزشکی ) مجرای بول و منی واقع در میان گرده و مثانه که به تازی برانح یا برانج گویند. ( از یادداشت مؤلف ). باید دانست که آلتهای بول گرده است و مثانه و مجراهایی که میان هر دوست و این مجراها را طبیبان به تازی برانح گویند و تفسیر برانح به زبان اهل خراسان موری است. ( ذخیره خوارزمشاهی ). ونوع جرم آن [ نوع جرم مجرای قضیب ] نه از نوع خایه است و همچون موری است میان خایه و بن قضیب نهاده و به تازی این موری ها را اوعیةالمنی گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || مورش مهره. ( ناظم الاطباء ). به معنی مورش هم هست که مهره های ریزه باشد که زنان بردست و گردن بندند. ( برهان ). || نوعی از پارچه ریسمانی. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). نوعی از بافته ابریشمی. ( غیاث ) ( آنندراج ). قسمی پارچه چون سمنقر. نوعی جامه نخی باریک و فراخ چشمه. ( یادداشت مؤلف ). || ناله و زاری آهسته و در زیر لب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به زنجه موره و زنجه موری و همچنین زنجه مویه شود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - معبر آب در زیر زمین . ۲ - لوله ای که کوزه گران از سفال سازند بجهت راهگذر آب : [ زنگیی روی چون در دوزخ بینیی همچو موری مطبخ . ] ( جامی ) ۳ - ناودان .
نام ولایتی است در ترکستان .

فرهنگ معین

(اِ. ) تنبوشه ، لولة سفالی که در زیر زمین یا میان دیوار برای ساختن راه آب به کار می بردند.

فرهنگ عمید

لولۀ سفالی که در زیر زمین یا میان دیوار برای ساختن راه آب به کار می برند، تنبوشه: ( زنگی روی چون دَرِ دوزخ / بینی ای همچو موری مطبخ (جامی۱: ۳۲۳ ).
نوعی پارچۀ نخی سفید و نازک.

گویش مازنی

/moori/ در لغت به معنی: مویه، در موسیقی آوایی است که از سوی بستگان متوفی در سوگ عزیز از دست رفته خواننداشعار موری فی البداهه سروده می شود & مویه کردن با صدای بلند & ساس

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( ت ) ( ط ) دورکی شامل تش های بَوری؛ بابایی؛ علی جانوند؛ اسهوند؛ اَوِروند؛ قریو گر؛ کیارسی؛ کرتلایی؛ عیدیوند؛ اودالوند؛ کریموند؛ قاسملیوند؛ خدروند؛ گرداگووی؛ و شعبی از للری؛ کتکی؛ سید سلطو برایم؛ منجزی؛ کمینه گندایی

دانشنامه عمومی

موری (بخش). موری ( به فرانسوی: Mory ) یک کمون ( فرانسه ) در فرانسه است که در پا - دو - کاله واقع شده است. [ ۱] موری ۷٫۳۹ کیلومتر مربع مساحت دارد و ۹۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس موری (بخش)عکس موری (بخش)عکس موری (بخش)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

cause (اسم)
سبب، جنبش، عنوان، هدف، جهت، علت، سرمایه، مرافعه، موجب، انگیزه، نهضت، باعی، موضوع منازع فیه، موری، منبع

devisor (اسم)
موری

legator (اسم)
موری، اری دنده، میرای گذار

پیشنهاد کاربران

بزرگترین سارقان احشام و دزدان کوهستانهای الپ تا تبت پامیر موری هستن
موری فَقد اَوَروَند
موری کلمه ای خاصِ
در کتب عهد عتیق
انجیل و قران مستقیمآ ذکر شده
موری کلمه ای خاص و در کتب عهد عتیق امده و حتی در انجیل و قران
تو اصلیتت معلوم نیس که کجایی هستی احتمالا بچه سر راهی باشی که توهین به موری ها می کنی
گرایران زمین بختیاری نداشت **گمانم که ازبخت یاری نداشت.
بختیاری یعنی اتحادیازده برادر۴ ۷
جناب اسه وند پدر بزرگ شما درست گفته جد شما بزرگ خان است و بزرگ خان برادر جمال خان و این جمال خان که گفتی خان دشتستان بوشهر هم بوده و شما یقینا خان زاده هستی
موری ( Mori ) : در زبان مغولی به معنی اسب
باسلام وادب
بنده بختیاری نیستم کلی ازعمق جان ودل به بختیاری ها ارادت ویژه دارم
درجواب دوستی که باادبیات نه چندان خوب درموردموری صحبت کردبایستی بگم که نبایدیک جمعیت روتحقیرکرد
ضمنآحداقلش درمورد طایفه علیجان وند این اطمینان رودارم که اصالتا لرستانی وازایل بزرگ پاپی ازنسل اسماعیل واسماعیل فرزندقربان پاپی هستند
...
[مشاهده متن کامل]

همانطورکه خوانین وایلخانان زراسوند درخدرسرخ نیر ازنسل حیدر ( حیدرکور ) ازایل پاپی لرستان بوده

بزرگترین ریشه موری عیدیوندی درود بر عیدیوندی ها و تمام ایل موری
خوانین بزرگ دهنوی بختیاری در گذشته های بسیار دوری به ایل بزرگ موری پیوسته اند ودا اصل دوری می با شند
پدر بزرگم می گوید اسه ( حسن ) پسر جمال الدین بود و در تپا زندگی می کرد جمال الدین خان زاده بود از ایل بختیاروند ( بهداروند ) کسی از جمال الدین شجرنامه کاملی در اختیار دارد
لهجه ی شیرین موری هابه طوایف بهداروندنزدیک است
طایفه کیارسی بهداروندتابع ایل موری بوده درگذشته،
موری بهدارونداست واین راپیران وکهن سالان موری
تاییدمیکنند؛موری وجه اشتراکی باایل دورکی ندارد
طایفه موری بهدارونداست ودرهمسایگی طوایف
...
[مشاهده متن کامل]

ایل دورکی زندگی میکنند. طایفه موری بهداروند باطوایف
ایل دورکی حین چوهستند. ماهمه ازیک نژادهستیم وآن
هم نژاد آریایی است

سلام خدمت گویل بختیاری اولا هیچ کسی حق توهین یا جسارت طایفه ای ندارد ماهمه برادریم و هیچ فرقی ندارد. ولی ایل منجزی خودش دارای 9 تیره میباشد جز طایفه های بزرگ بختیاری میباشد و چه ییلاق چه گرمسیر دارای املاک
...
[مشاهده متن کامل]
و روستاهای زیادی هستند ک خود نشان دهنده بزرگی این طایفه هست. و ایل موری طبق آمار خیلی قومی خویشی با ایل منجزی دارد مخصوصا تیره هلیلی ک الان بخشی از آنها در بازفت مالک و سکونت دارند. ودرحال حاضر منجزی و کیارسی ک بهداروند میباشند با ایل موری همسایه و قوم خویش هستند از چلو گرفته تا بازفت. لازم ب ذکر است جنگجویان رموری از 6 تیره از منجزی:روا. تاجنلایی. لوخرده. نیمبنیچه. بلحسنی. هلیلی. . . بنده درحال حاضر مادر بزرگ هام منجزی میباشند و تا جایی ک اطلاع دارم ایل موری با ایل منجزی و کیارسی برادری و قوم خویشی و همسایه ای دارد

شخصی که از دستمال پیچیده شده است
یکی موری رااصل بهداروند
نژادش چوبختش بلند
مابهداروندهاباکمک برادران موری خوددرجنگ منارپیروزشدیم
نام بختیاری از نام ایل بختیاروند بر ایل لر بزرگ گذاشته شده
تمام طوایف لر بختیاری از نژاد آریایی هستند
من سوسنی هستم با اینکه خود را موری می دانم ولی از نسل سام منجزی لوخرده هستم
...
[مشاهده متن کامل]

نیمی از حضرات کریم وند نیز خود را بلیوند می خوانند از نسل حسن عالی
حضرات صیدعلی وند خود را جدا شده از طایفه علاءالدین وند می دانند
حضرات جعفرزاده بوری خود از نسل جافر حسنکی بختیاروند می دانند
بعضی از حضرات کرتلایی خود را بختیاروند می خوانند
طوایف لر بختیاری در جنگ های صلیبی و فتح هندوستان و جنگ چالدران حضور پررنگی داشتند
تفرقه افکنی نکنید
شهر عرب نشین دورک ( شادگان ) روزی سرزمین بختیاری بود
آیا می شود گفت ایل دورکی همان عشیره دورقی ( دورکی ) عرب بوده
دروغ ننویسید
زنده باد لر بختیاری چه دورکی چه بختیاروند چه دینارونی

پدربزرگ من می گوید جد طایفه موری
شخصی به نام مرادی ( مورادی ) بود از ایل بختیاروند
موری یکی از خوانندگان رپ فارسی
قبلا نیز طوایف بلیوند و مش مرداسی از ایل بختیاروند *بهداروند * گفته بودند که طایفه موری برادر آنها است
اتحاد و گوگری بهتر از جنگ های بی فایده ی گذشته است
طایفه ما از دو تیره بردی باب و بوری باب تشکیل شده
...
[مشاهده متن کامل]

طایفه منجزی و بابادی هر دو نه تیره داشتند
و از بزرگترین طوایف لر بختیاری هستند
با رشد جمعیت تیره تبدیل به طایفه می شود
تیره راکی طایفه بابادی
تیره راکی ( تش ململی - تش گمار - تش نصیر - تش شهنی - تش مدملیل - تش برجویی )
طایفه راکی
حاتم خان مال احمدی منجزی در سیصد سال پیش حاکم کشمیر شده بود
12 هزار مال احمدی منجزی ساکن فلارد لردگان

تش کرتلایی طایفه موری
معنی کرتلایی ::جد کرتلایی ها چاقویی ( کارد ) داشت که دسته آن طلایی بود
کاردطلایی
تش کرتلایی با طایفه موری خواهرزاده است
تش کرتلایی اصالتا از نژاد ایل چهارلنگ کیانرثی است
مانند تش قریبگرد که قریب بودند و به گرد طایفه ی موری آمدند و زندگی می کنند

طوایف ایل دورکی
طایفه موری ( بردین باب - بوری باب )
طایفه گندلی ( ورناصری - هلیل وند - صالح بابری )
آسترکی ( گاهیوند - چهاربری - اسدی )
زراسوند ( کورکور - هیهاوند )
اسیوند ( تش پل - تش شهماروند )
...
[مشاهده متن کامل]

امامزاده بابا احمد ( ع ) ( کشکی - سراج الدین )
عرب کمری
تش علاسوند تیره هیهاوند طایفه زراسوند
******
سادات شیخ رباط ایل بابادی
تیره چهرازی طایفه لر کی قشقایی
تیره حموله طایفه سهونی چهارلنگ

اولین پشت از چه کسی شروع میشه؟پدربزرگ یا پدر پدربزرگ؟
موری=ماهرو, دشتی
ایل بزرگ دورکی به طوایف زیرتقسیم می شود
- طایفه موری
- طایفه اسیوند
- طایفه بابااحمدی
- طایفه گندلی
- طایفه آسترکی
- طایفه صالح بابری
- طایفه چهاربری
- طایفه علاسوند ( زراسوند )
...
[مشاهده متن کامل]

- طایفه عرب کمری
- طایفه شهماروند ( اسیوند )
- طایفه چهرازی
- طایفه مشایخ
طایفه شیخ روباط
- طایفه حموله
************
طایفه حموله یکی ازتیره های طایفه سهونی ایل چهارلنگ بودکه به ایل دورکی پیوست
طوایف مشایخ وچهرازی اصالتاترک هستند
طایفه عرب کمری اصالتا عرب هستند
طایفه صالح بابری اصالتادورکی است این طایفه به هشت تیره تقسیم میشودطایفه صالح بابری قبلادرمنطقه دشتگل بودند
پس ازترک این منطقه وقرارگرفتن درکنارطایفه گندلی بااین طایفه متحدشدندوزیرمجموعه ای ازگندلی به حساب آمدند
*****
طایفه صالح بابری دورکی هیچ ربطی به اولادصالح منجزی تیره رواکه بعضی آنهاراصالح بابری می نامندندارد

جناب صالح باوری من با کسی دعوا یا خصومت ندارم گاهی واقعیت تلخ است و این باعث نمیشود ما آن را نگوییم.
اگر کسی ناراحت شده ببخشید من از طایفه محترم موری عذر میخواهم.
سه تش تیره بردی ( تش کریم وند - تش حسن وند - تش اسدوند )
1 - حسن
( مهرعلی - صادق - خداوردی )
2 - مهر علی
( اسد - مهدعلی - دختر *زن کریم و مادر 5 کر کریم )
3 - اسد ( اسه )
4 - ملا کلبعلی
...
[مشاهده متن کامل]

5 - آ عبده علی
6 - ملا کریم
7 - ملا سهراب
8 - ظهراب
9 - ( - )
****
تش کریم وند
1 - کریم ( 5 کر )
( مراد - ملا ناصر - سمال - - - )
2 - مراد
3 - علی یار
4 - خونیار
5 - علی خو
6 - امیر
7 - ( - )

تیره پیروند طایفه چهاربری ایل دورکی
تیره پیروند از نسل خواجه باجول جد طایفه چهاربری
طایفه چهاربری متحد طایفه آسترکی بود
طایفه چهاربری یکی از خوانین بختیاری از نسل شیخ زاهد گیلانی را کشت
خوانین بختیاری از دوره صفوی تا زندیه از نسل جهانگیر خان بختیاروند ایلخان پسر شاه حسین خان بختیاروند منجزی
...
[مشاهده متن کامل]

همسر شاه حسین خان بختیاروند ، دختر شیخ اسماعیل گیلانی ( بابازاهد ) نواده شیخ زاهد گیلانی لاهیجانی بود
دهستان جهانگیری شمالی و جنوبی محل سکونت ایل منجزی ( گزستان - گندم ریز - کرمستان - لارم - جا جو علیا - جاجو سفلی - سلیران - سلریان - نرگسی - علمداری1 - علمداری 2 - پرشوشتری - پرنوشته بالا - پرنوشته پایین - بنه راک - سرپر - چاه خلیل - پرزرد - ابکاسه - چشمه شیرین - شیخ آباد - آبگاه - بردگپ - تلخاب تاج الدین *جهانگیری * - هارونی - مسملی آباد - بنه غلامحسین - شمس آباد - علی آباد - نعمتی - زولفعلی آباد زیلایی منجزی - خلیل - ابراهیم - آقلی - قلعه راک - بنه سلطان ( کرمپور ) - کنار هشت لک - آب زهلی - اکبرآباد - سربیشه - بنه محمد حسین - لاتان*خیرآباد* - بنه سلیمان - ده آکلبلی - کوشک خلف راه خدا - کوشک خلف عیا - کوشک خلف سفلی - کوشک خلف - دومده - چال گندلی - چالبطان - هفت شهیدان - پرچک - قلبه ایی - راکه - . . . . . . )
بخش آب ماهیک لالی ولات منجزی
رگ خلیل - تنگ خلیل - توه بزان - زیرکوه - رینه کوه - او مایک - بی بی سکینه - انجیر - لب رو - دم تنگ - تنگ مون - چم لند - سبز آباد - گارا - گلزار - گلزردان - گندمکار - آب زهلی بیرم - . چیتی - چم سور . هارونی کلا. . . . . .
******
در کتاب شرفنامه بدلیسی
ایل حصنکی ( حسنکی ) ایل بختیاروند
طوایف ::
شقاقی
شوهان
کردلی بزرگ
کردلی کوچک ( کردالو )
بجنوی
رشان
جلکی
کشکی
آسترکی
. .
. .
. .
شهر جلکان محل سکونت ایل بختیاروند
******
شجرنامه طایفه آسترکی ایل حسنکی بختیاروند
اویس
بردیا
فخرالدین
تاجمیرخان آسترکی ایلخان لر بزرگ
پسران ( احمد - محمد )
احمد خان
زمان خان
شیخ میر
پسران ( اسد - عبدالله )
دهباش اسد آسترکی ( نادرشاه افشار )
********
تاجمیرخان آسترکی به دلیل پرداخت نکردن مالیات توسط شاه صفوی کشته شد و
جهانگیر خان بختیاری منجزی پسر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان شدند
به دلیل شجاعت جهانگیر خان منجزی و جنگجویان ایل بختیاروند نام ایل لر بزرگ در زمان صفوی به ایل لر بختیاری تغییر نام داد

تش علیجان وند تیره بوری طایفه موری ایل دورکی
اولاد طهماسب
اولاد بهمن
اولاد هادی
اولاد عبده صالح
از چنارشاهیجان فارس و لردگان به طایفه موری کوچ کردند
و در محله مال جونکی مسجدسلیمان ساکن شدند
...
[مشاهده متن کامل]

تش علیجان وند ( علی جانکی وند ) از ایل جانکی ایل بختیاروند مستقل شده

شجرنامه تیره عیدی وند طایفه موری ایل دورکی
1 - عیدی
پسران ( علی - غالب. خدابخش )
2 - خدابخش
پسران ( حسین - حسن - عباس - مصطفی )
3 - عباس
پسران ( الله کرم - غولی )
4 - غولی
5 - غلامرضا
...
[مشاهده متن کامل]

6 - حاجت مراد
7 - احمد
8 - ( - )
9 - ( - )
10 - ( - )
****
4 - الله کرم
5 - ( - )
6 - ( - )
7 - امید
8 - پیمان
10 - محمد پرهام
***************************
شجرنامه تیره علی اکبر وند طایفه مال احمدی ایل منجزی ایل بختیاروند
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
قاسم خان بختیاروند ایلخان
پسران ( ابوالفتح خان بختیاری - احمد خان. . . )
احمد خان بختیاروند ایلخان
پسران ( جلال خان - بهرام خان - صادق خان . . . . . .
صادق خان
هادی خان
پسران ( مرتضی خان - مصطفی خان . . . . .
مرتضی خان
1 - علی اکبر خان
پسران ( نامدارخان - عیدی - داراب - علی )
2 - نامدار خان منجزی
پسران ( محمد حسن - محمد حسین. . . . . )
3 - محمد حسن
پسران ( عوض خان. . . . .
4 - عوض خان
5 - صفر خان
6 - احمد
7 - لطفی
8 - بابا
9 - یدالله نامداری
10 - جعفر
تیره های طایفه مال احمدی منجزی
( علی اکبروند - خواجه وند - جلال وند - سوند - کلاوند - دوستی - سهم الدینی - قوامی - پاگیروند - مصطفی وند - ویسی - نامداری - تیرگیر - سبزواری - باورشول - حاتم وند*کرمپور* - بهرامی. . . . )
شجرنامه تیره بهرامی و حاتم وند مال احمدی منجزی
احمد خان بختیاروند ایلخان
بهرام خان منجزی ایلخان
پسران ( جعفر خان - حاتم خان. . . . . . )
حاتم خان مال احمدی حاکم کشمیر
سلیمان خان
حاتم خان
کرم الله خان
در زمان بهرام خان بختیاروند ایلخان
طوایف موری و گندلی از ایل بختیاروند جدا و به ایل دورکی کوچ کردند ( روایت بزرگان ایل منجزی )
تیره گندلی وند طایفه عالی جمالی ایل بختیاروند

سلام دوستان طایفه ی موری نمیتواندهمان تیره ی رموری طایفه منجزی باشدچونکه جمعیت ایل موری چندبرابرطایفه منجزی است دستکم همین تیره ی بوری باب باچندین زیرشاخه خودباطایفه منجزی برابری میکنه - منحزی ایل نیست
...
[مشاهده متن کامل]
وجمعیتی درحدیک طایفه داره اخیرابرخی افرادنام تش هاواولادهارابه تیره ونام تیره هاراطایفه تبدیل کردندکه کاربسیاراشتباهی است این افرادبادستکاری تاریخ آینده گان رابه اشتباه وامیدارندتاریخ صحیح بختیاری همان تاریخی است که علیقلی خان سرداراسعدبه تحریردرآوردکه تقسیم بندی هرتیره وطایفه مشخص است

شاخه ای از تیره غریبگرموری در طایفه سهیددینارونی هستند
طایفه ی موری به ایل دورکی پیوست اماهمیشه درجنگ های دورکی وبهداروندازبرادران بهداروندخودحمایت میکردندوبرعکس دیگرطوایف دورکی که با بهداروندها درجنگ وستیزبودندطایفه موری همیشه بابهداروندها روابط خوبی داشتنددراصل
...
[مشاهده متن کامل]
طایفه موری هم یکی ازطوایف اصیل بهدارونداست و فقط به علت نزدیکی محل سکونت آنهابه ایل دورکی آنهارادورکی می نامند

تیره پیروند بوری بزرگترین تیره طایفه موری ایل دورکی
طوایف بلیوند. موری. مش مرداسی برادر هستند از ایل بزرگ بختیاروند
معنی کلمه موری
موری::مه ری. مهری، مهدی
روستای مهدی آباد در بازفت
روستای دهناش بازفت
در زبان لری بختیاری اسم مهدی به صورت زیر تلفظ می شود
مهدی::مه ری. میتی. مهری
mahri
****
...
[مشاهده متن کامل]

تیره هایی با نام مهدی در ایل لر بختیاری
1 - تیره مهدی وند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند
2 - تش مهدی پور در طایفه دهناشی
3 - اولاد مهری پور ایل بابادی
مهدی خان پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
*****
روستای تپایی1 و2 در بازفت
تیره تپایی طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند
****
روستای شیخ عالی بازفت
تیره شیخ عالی طایفه لملمی منجزی
****
طایفه بلی وند ایل بختیاروند
تیره بلی بیگیوند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند
بلی خان پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
روستای خلیل آباد خاکی بلیوند
دهستان های جهانگیری شمالی و
جنوبی مسجدسلیمان محل سکونت ایل منجزی بهداروند از ایل بزرگ لر بختیاروند
****
غریب خان پسر اردشیر خان پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
تیره غریبی طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ
طایفه کران منجزی بهداروند
تیره شیروند*شهروند. شروند*طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ
تیره غریبگر طایفه موری
****
تش اورامه طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ
تیره اوروند طایفه موری
***
تیره عیدیوند طایفه موری
تیره عیدیوند طایفه رواجهانگیری منجزی
**
تیره محمدی طایفه لوخرده منجزی
تیره محمدی طایفه تاج الدین عبداللهی منجزی
طایفه محمدی میلاسی منجزی ( محمد پسر
میرآقاسی پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان )
تیره محمدی طایفه موری
تیره بزرگ شاه منصور وند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی
روستای شاه منصور در بازفت

خانزادگانی از طایفه ی دهنوی بختیاری با نام خاندان موری مه=ماه - ری=صورت
طایفه موری ایل دورکی بختیاری
قوم لر آریایی
ساکن مسجدسلیمان
تیره ها
تیره بردین باب
تیره بوری باب
طایفه ای که امروزه جزیی از ایل دورکی است
ساکن در خوزستان. چهارمحال و بختیاری. اصفهان
شجرنامه طایفه ای
( مشری. بله. مه ری. سه پسر مرد اس از ایل بزرگ بختیاروند )
1 - طایفه مش مرداسی بختیاروند
...
[مشاهده متن کامل]

2 - طایفه بلیوند *بلیلوند. بهلولی*بختیاروند
3 - طایفه موری بختیاروند
طایفه موری در فتح هندوستان توسط نادرشاه و علی صالح خان بختیاروند
شرکت کرده بود
هم اکنون تیره هایی از این
طایفه بزرگ
در اسلام آباد پاکستان. و در افغانستان و کشمیر زندگی
می کند
تعدادی از آنها در سیستان
زندگی می کنند
طایفه موری در صالح آباد تربت
جام خراسان
این طایفه در زمان
نادرشاه به همراه سایر بختیاری ها به رهبری ابوالفتح خان بختیاروند و کایدعلی صالح
به خراسان کوچ داده شدند
طایفه بهمیدی*بابا احمدی *از ایل دور کی نیز در تربت جام
و کاشمر*کشمیر*خراسان
زندگی می کند
طایفه بامری درکی*بابا احمدی دورکی*در قلعه گنج. و سیستان. نیشابور.
بوحمه*بابا احمدی *در دشتستان بوشهر
دشت موری کهگیلویه
دشت مور موری

طایفه موری *مه ری*به لری بختیاری به معنی
مه::ماه
ری::صورت
شجرنامه ( مه ری. بله. مشری
پسران مرد اس بهداروند هستند.
این طایفه هم اکنون در ایل دورکی است
این طایفه به همراه ایل بختیاروند*بهداروند * در فتح قندهار
...
[مشاهده متن کامل]

و فتح هند به همراه نادر شاه شرکت کردند
هم اکنون طایفه ای به نام
موری در افغانستان زندگی می کند

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٩)

بپرس