مؤمن نهاد

لغت نامه دهخدا

مؤمن نهاد. [ م ُءْ م ِ ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) آنکه فطرتاً مؤمن است. مؤمن سرشت : این هیون هین و این جمل مؤمن نهاد موم سرشت لین را گناهی نیست. ( مرزبان نامه ص 371 ). و رجوع به مؤمن شود.

فرهنگ فارسی

آنکه فطره مومن است مومن سرشت : این هیون هین و این جمل مومن نهاد موم سرشت لین را گناهی نیست ...
آنکه فطرتا مومن است .

پیشنهاد کاربران

مومن نهاد : با ایمان اصیل .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 482 ) .

بپرس