مکاشفات

/mokASefAt/

مترادف مکاشفات: مکاشفه ها، کشف وشهود

لغت نامه دهخدا

مکاشفات. [ م ُ ش َ / ش ِ ] ( ع اِ ) اسرار و امورغیبی کشف و هویدا شده. ( ناظم الاطباء ). ج ِ مکاشفه : موسی در آن حقایق مکاشفات از خم خانه لطف شراب محبت چشید. ( کشف الاسرار ج 3 ص 732 ). با ایشان شریک بود در آنچه ایشان را بدان مخصوص گردانیده اند بدان از مکاشفات غیب. ( ترجمه رساله قشیریه چ فروزانفر ص 727 ). بایدکه اسرار مرید نگاه دارد و آنچه از مکاشفات. و کرامات او معلوم کند اظهار و اذاعت آن ننماید. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 231 ). خشیت و هیبت صفت اهل مکاشفات و مشاهدات و معاینات است. ( مصباح الهدایه ، ایضاً ص 392 ). از این جهت اهل اتصال را در مکاشفات و مشاهدات هیچ ضعف طاری نشود. ( مصباح الهدایه ، ایضاً ص 429 ). و رجوع به مکاشفه شود. || دشمنیها. مخاصمات : هیچ سبب مخالفت و محاربت و منازعت و مکاشفات میان ایشان ناشی و ظاهر نمی شد. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 97 ). و رجوع به مکاشفت و مکاشفة شود.

فرهنگ فارسی

آخرین کتاب عهد جدید که یوحنا در زندان جزیره پطمس آنرا نوشت . یوحنا بدستور امپراطور روم [ دومیسین ] در این جزیره محبوس شده بود . اغلب مورخین عقیده دارند که در سال ۹۶ میلادی بعد از انهدام اورشلیم نوشته شده است .
( مصدر اسم ) جمع مکاشفه : [ وساوس شیطانی مانع مکاشفات است .]
ماخود از تازی اسرار و امور غیبی کشف و هویدا شده .

پیشنهاد کاربران

بپرس