مکالمه

/mokAleme/

مترادف مکالمه: تکلم، صحبت، گفت وگو، گفت وشنود، محاوره

متضاد مکالمه: مکاتبه

برابر پارسی: گفت و شنید، گفت و شنود، گفتگو

معنی انگلیسی:
conversation, dialogue, converse, dialog, talk

لغت نامه دهخدا

مکالمه. [ م ُ ل َ م َ / ل ِ م ِ ] ( از ع ، اِمص ) مأخوذ از تازی ، گفتگو و گفت و شنید و جواب سؤال و محاوره و مذاکره و گفتار. ( ناظم الاطباء ). مکالمة: به گاه آنکه شراب طرب افزای دماغها را گرم کرد مخدره دهشت نقاب حیا از چهره مکالمه و محاوره برانداخت. ( سلجوقنامه ظهیری ص 27 ). فی الجمله زبان از مکالمه او درکشیدن قوت نداشتم. ( گلستان ). پس غبنی عظیم بود... که از مشاهده پادشاه و مکالمه او و مطالعه بارگاه و نزلش محروم ماند. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 299 ). و رجوع به مکالمت و مکالمة شود.
- مکالمه کردن ؛با یکدیگر سخن گفتن. با همدیگر حرف زدن.

فرهنگ فارسی

باهم سخن گفتن، بایکدیگرگفتگوکردن
۱ - ( مصدر ) سخن گفتن با یکدیگر . ۲ - ( اسم و مصدر ) گفتگو : [ وبگاه آنکه شراب طرب افزای دماغها را گرم کرد مخدره دهشت نقاب حیا از چهره مکالمه و محاوره بر انداخت . ] ( سلجوقنامه ظهیری . چا. خاور . ۲۷ ) جمع : مکالمات .
با کسی سخن گفتن . همدیگر را جواب دادن و سخن گفتن .

فرهنگ معین

(مُ لَ مَ یا مِ ) [ ع . مکالمة ] (مص ل . ) با یکدیگر گفتگو کردن .

فرهنگ عمید

با هم سخن گفتن، با یکدیگر گفتگو کردن.

واژه نامه بختیاریکا

مکاوری

دانشنامه عمومی

مکالمه (فیلم). مکالمه ( به انگلیسی: The Conversation ) فیلمی آمریکایی به نویسندگی و کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا محصول سال ۱۹۷۴ با بازی جین هکمن است.
این فیلم در جشنواره فیلم کن ۱۹۷۴ برندهٔ نخل طلایی شد. [ ۱]
هری کاول ( جین هکمن ) یک جاسوس خصوصی است و در کار خودش یک نابغه و منحصربه فرد است. وی مردی تنهاست و از اینکه بارها به خاطر فروش اطلاعات افراد بیگناه باعث کشته شدن آن ها شده دارای عذاب وجدان است. در پروندهٔ جدیدش او مکالمهٔ زوج جوانی را که در میدانی شلوغ در سانفرانسیسکو در حال قدم زدن هستند ضبط می کند. وی در طول فیلم بارها و بارها این مکالمه را گوش می کند و متوجه خطری می شود که آن زوج جوان را تهدید می کند. وی تصمیم می گیرد که تحویل نوارها را به تعویق بیندازد یا اصلاً از دادن آن ها خودداری کند ولی رئیس ( رابرت دووال ) با حقه ای قدیمی نوارها را از وی می دزدد. روز بعد کاول برای گرفتن دستمزدش به دفتر رئیس می رود که در آنجا متوجه میشود زن همسر رییس می باشد. او تصمیم می گیرد که آن زن و مردی که شنود میشدند را از مرگ نجات دهد. او در کنار اتاقی از هتلی خاص که در مکالمه بدان اشاره شده اتاق کرایه می کند. در آن لحظه صداهایی از دعوا و فریاد زن میشنود که با خود فکر میکند رییس شرکت زن را به قتل میرساند. پس از آن برای ملاقات با رییس به شرکت مراجعه میکند که موفق به ملاقات نمیشود. در آن هنگام زن را در اتومبیلی میبیند که زنده و سالم هست. تیتر روزنامه ها خبر از تصادف و مرگ رییس میدهند و وقتی کاول مجددا به شرکت مراجعه میکند متوجه میشود صداهایی که در هتل شنیده بود در آخر منجر به قتل رییس شده و در ابتدا زن و مردی که استراق سمع میشدند در حال نقشه کشیدن برای قتل رییس بودند که این نقشه را در هتل عملی کردند و آن را تصادف جلوه داده اند. در آخر فیلم معاون رییس ( هریسون فورد ) با کاول تماس میگیرد و با تهدید از او می خواهند که دنبال کردن ماجرا را رها کند به او می گویند که ما تمام حرف های تو را می شنویم. هری دیوانه وار تمام خانه اش را زیرورو می کند تا میکروفون مخفی را پیدا کند اما موفق نمی شود.
جین هکمن . . . در نقش هری کاول
جان کازال. . . در نقش استن
رابرت دووال. . . در نقش رئیس
آلن گری فیلد. . . در نقش برنی موران
فردریک فارست. . . در نقش مارک
سیندی ویلیامز. . . در نقش آن
مایکل هیگینز. . . در نقش پاول
عکس مکالمه (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

talking (اسم)
مکالمه

talk (اسم)
حرف، گفتگو، مکالمه، صحبت، مذاکره، سخن

palaver (اسم)
هرزه درایی، وراجی، مکالمه، گفتگوی مفصل

conversation (اسم)
گفتگو، محاوره، مکالمه، صحبت، گفت و شنید، سخن

colloquium (اسم)
کنفرانس، محاوره، مکالمه

فارسی به عربی

محادثة

پیشنهاد کاربران

Wow my dear . i'm always wanted to have a friend iniranian
گفتگو، مکالمه
قبلاً دیالوگ هم چنین امروزه خیلی کم گفته میشه و همچنین امروزه در کتاب ها زبان متوسط اول کانورستیشن میگن
دیالوگ
مکالمه مصدر باب مفاعله و به معنای مشارکت 2 نفر در سخن گفتن است. و لفظ کلمه هم از کلمه ( به معنای گفته ) و خود کلمه از کَلِم به معنای جراحت که اثر ظاهر و ملموسی دارد و وجه اشتراکش با کلمه اینه که بعضی از سخنان هم همان طور که زخم و یا جراحت اثری بر جا می گذاره سخن هم تاثیر معنوی بر دل مخاطب مگذاره یعنی بر دلش جراحت ناملموس داره.
...
[مشاهده متن کامل]


گویش یا گفتمان واژه جایگزین خوبی میتواند باشد. مانند� امروز باید گویشی با هم داشته باشیم�

بپرس