مکتحل

لغت نامه دهخدا

مکتحل. [م ُ ت َ ح ِ ] ( ع ص ) آن که چشم او سرمه کشیده باشد. ( آنندراج ). آن که در چشمها سرمه کشیده باشد. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) :
از ذره های خاک که برخیزد از صبا
گردد بیاض دیده اجرام مکتحل.
سیف اسفرنگ.
|| در شدت و سختی افتنده. ( آنندراج ). کسی که در شدت و سختی افتاده باشد. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || زمینی که گیاه برآوردن گرفته باشد. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اکتحال شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - سرمه بچشم کشیده ۲ - آنکه در شدت و سختی افتاده . در شدت و سختی افتنده .

فرهنگ معین

(مُ تَ حِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - سرمه به چشم کشیده . ۲ - کسی که در سختی افتاده باشد.

فرهنگ عمید

کسی که به چشم خود سرمه کشیده، سرمه کشیده.

پیشنهاد کاربران

بپرس