میگساری

/meygosAri/

مترادف میگساری: باده پیمایی، باده گساری، باده نوشی، مشروب خواری، شراب خواری، قدح خواری، نبیدخواری

معنی انگلیسی:
wine-drinking, carousal, dissipation, drunk

لغت نامه دهخدا

می گساری. [م َ / م ِ گ ُ ] ( حامص مرکب ) می گساردن. حالت و صفت می گسار. باده خواری. شرابخواری. باده گساری :
ز می گساری مه پیکری که گویی هست
بدیع صورت آن می گسار از آتش و آب.
مسعودسعد.
|| ساقیگری. آن که شراب به دور درآرد. و رجوع به می گسار شود.

مترادف ها

debauchery (اسم)
هرزگی، عیاشی، میگساری، فسق

dipsomania (اسم)
میگساری، جنون الکلی، میل مفرط به نوشابه های الکلی

vinosity (اسم)
میگساری، حالت و خصوصیات شراب، باده گساری

elbow-bending (اسم)
میگساری

فارسی به عربی

انهض , حفلة

پیشنهاد کاربران

نوشیدن می یا شراب خواری یا میگساری یا جَلْد، به صورت دست جمعی یا انفرادی.
قدح نوشی
- رکاب گران کشیدن ؛ باده پیمودن. قدح درکشیدن :
می کشد عقل را به زیر رکاب
چون رکاب گران کشند احرار.
خاقانی.

بپرس