میکروب

/mikrob/

معنی انگلیسی:
microbe, bacteria, bug, germ

لغت نامه دهخدا

میکروب. [ رُ ] ( فرانسوی ، اِ ) رجوع به میکرب شود.

فرهنگ فارسی

جانورذره بینی که درهمه جاپیدامی شودوباعث تولیدمرض یاسرایت بیماری درانسان وحیوان می شود
(اسم ) هریک از موجودات زنده یک سلولی و ذره بینی ( اعم از موجودات یک سلولی گیاهی یا حیوانی ) که غالبابیماری زا میباشد . میکربهارا معمولا به سه دسته میکربهای جانوری و میکربهای گیاهی و ویروس ها تقسیم میکنند . دسته اول جزو جانوران یک سلولی یا آغازیان اند دسته دوم جزو گیاهان یک سلولی ( باکتریها قارچ های یک سلولی ) میباشند ولی ویروس ها با وجود آنکه جزو عوامل زنده محسوبند در تقسیم بندی جانوری یا گیاهی محل آنها مشخص نیست .

فرهنگ معین

(رُ ) [ فر. ] (اِ. ) = میکرب : جانداران ریز ذره بینی که در آب ، هوا و خاک و غیره وجود دارند و تولید بیماری های گوناگون می کنند.

فرهنگ عمید

جانور ذره بینی که در همه جا پیدا می شود و باعث تولید یا سرایت بیماری در انسان و حیوان می شود.

دانشنامه عمومی

میکروب، ( به فرانسوی: Microbe ) ریزسازواره، ریزاندامگان[ ۱] یا میکروارگانیسم ( به فرانسوی: Microorganisme ) جاندارانی اند که با چشم غیرمسلح دیده نمی شوند. [ ۲] ریزاندامگان شامل باکتریها، آغازیان، ویروسها و برخی قارچها هستند. [ ۲] ریزاندامگان ها در همه جا، از آب وهوا گرفته تا خاک، روی پوست بدن و مخاط بدن انسان و جانوران به میزان فراوان وجود دارند. می توانند بیماری زا یا مفید باشند. به گونه ای که زندگی برای جانوران و گیاهان، بدون وجود میکروب امکان پذیر نیست؛ یعنی این میکروب ها فلور نرمال بدن ریزاندامگان همزیست انسان بدن جانوران و موجودات زنده هستند.
میکروارگانیسم ها به دو گروه مفید و مضر تقسیم می شوند. دانش میکروب شناسی به بررسی ریزاندامگان می پردازد. [ ۳]
به طور کلی در طبیعت ۳ نمونه ریزاندامگان ( میکروارگانیسم ) وجود دارد:
• تجزیه ( فاسد ) کننده های تدریجی ( به انگلیسی: Degenerative Microorganisms )
• خنثی ها، سازشکارها، فرصت طلب ها ( به انگلیسی: Neutral Microorganisms )
• سازنده ها با احیاکننده ها ( به انگلیسی: Regenerative Microorganisms )
میکروارگانیسم های سازنده و ( ریزاندامگان کارآ ) همان طور که از نام شان پیداست کار سازندگی و احیا را بر عهده دارند.
میکروارگانیسم های فاسدکننده برخلاف راه و روش میکروارگانیسم های سازنده رفتار می کنند.
میکروارگانیسم های خنثی، بزرگ ترین گروه را تشکیل می دهند. آن ها در محیط، به گروهی که حاکم و چیره است می پیوندند؛ بنابراین هنگامی که در محیطی میکروارگانیسم های سازنده و احیاکننده بیشتر می شوند خنثی ها به روند سازندگی می پیوندند.
ریزاندامگان برای سوخت وساز و انجام فرایندهای زیستی خود از منابع آلی و معدنی موجود در محیط تغذیه می کنند. این ارگانیسم ها طی فرایندهای متفاوت، هنگامی که در معرض یون های فلزی قرار می گیرند، آن ها را در درون یا بر روی دیوارهٔ سلولی خود انباشته می کنند. این انباشتگی اغلب منجر به تولید ذراتی است که در اندازه های نانو دسته بندی می شوند. [ ۴]
ابن سینا دانشمند ایرانی سده های دهم و یازدهم میلادی به این موضوع پی برده بود که موجودهای ریزی موجب بیماری می شوند. ابوبکر زکریای رازی، دانشمند دیگر ایرانی نیز پیش از ابن سینا، به وجود این اجرام ریز پی برده بود و از الکل به عنوان ضد عفونی کننده، استفاده می کرد. البته کشف دقیق و قطعی میکروب ها توسط آنتونی فان لیوونهوک انجام شد. هوک با میکروسکوپ ابتدایی اش به مشاهده آب برکه پرداخت و دریافت که موجودهای ریزی در آن وجود دارد. از دیگر افراد مهم این زمینه می توان به رابرت کُخ اشاره کرد که باکتری بیماری سل را کشف نمود.
عکس میکروبعکس میکروب
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

میکروب (microbe)
واژه ای عام برای موجودات ذره بینی، ازجمله باکتری ها و ویروس ها. این موجودات عمدتاً موجب بیماری می شوند. واژه میکروب از میکرو به معنی ریز و بیوس به معنی زنده ساخته شده و آن را جرثومهنیز می گویند.

پیشنهاد کاربران

پَدیدَک
باکتری، یک چیزالوده🌺🌺
میکروب به پارسی ( دُشزی ) می باشد. دُش در واژگانی همچون دشنام، دشمن و دشخواری ( دشواری ) بکار می رود و زی هم از زیستن می آید. می تواند دُشریز ( دش ریز ) و یا دُشتن ( دش تن ) نیز باشد.
میکروب
microbe: micro - be
micro = ریز
be = زیست ، زیو ، زی
پیش نهاد دیگر : ریزتَن
میکروب
خُردو ، ریزو ، خَسو ، کَهو
میکروب
میکروب : میکرو - ب
میکرو = ریز ، خُرد ، کوچک ، کِهین
ب = بی : بود ، بودن ، زیست ، زیو
میکروب = ریزبود ، ریززیو ، ریززیست
خُردبود، خُردزیست، خُردزی
کهبود ، کهزی، کهزیست
چِرکوله
...
[مشاهده متن کامل]

زیروب، زیستروب ( روب<روبیدن )="">
دُشزی، دُشبود، دُشزیست ، دُشریز
بَدزی، بَدزیست، بَدریز، بَدبود

باکتری

بپرس