ناژوان

لغت نامه دهخدا

ناژوان. [ ناژْ ]( اِخ ) دهی است از دهستان ماربین بخش سده شهرستان اصفهان ، در 10هزارگزی جنوب شرقی سده ، متصل به راه نجف آباد به اصفهان ، در جلگه معتدل هوائی واقع است و 478 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و محصولش غلات و پنبه و تنباکو و میوه است. مردمش به زراعت مشغولند، صنعت دستی زنان کرباس بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ص 194 ).

پیشنهاد کاربران

نام پسرانه - واژه پهلوی ( فارسی میانه ساسانی )
ناژ: نوژ، ناز، نوج، نوز -
ناژویان: نام رده ای از چیدمان درختان که در دسته مخروطیان قرار دارند و به تیره ی درختان: سرو ( سروِناز ) ، کاج، صنوبر ( سِنابَر ) ، سپیدار و. . . می رسند که همیشه سرسبز هستند!
...
[مشاهده متن کامل]

تَر و تازه، با طراوت، شاداب، خوش و خرّم، سر سبز، دلپذیر، با صفا، نَزِه -
بُرنا، باوه، شاب، رسیده، نُونَوار، تازه
وان ( بان ) : پسوند نگهبانی و نگهداری -
مانند: باغبان، دربان، پاسبان، آسیابان، کشتی بان، سَروان، فراوان و. . .
معنی: سَپنَدارمذ، نگهبانِ سرسبزی و سرزندگی، پاسبانِ دلخوشی و شادمانی، جانپاسِ شادابی و نشاط -
هوکرپ، خوش اندام، هیکلی، خوش قد و بالا، بالابلند ( بلندبالا ) ، شاخِ شمشاد!

سرو کوهی، کوکلان

بپرس