نخ کردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
به صف کردن، کشیدن، رشته کردن، به نخ کشیدن، زهدار کردن، نخ کردن، زه انداختن به
نخ کردن، نخ کشیدن به، موجی کردن، دارای خطوط برجسته کردن، حدیده و قلاویز کردن، رشته رشته شدن، مثل نخ باریک شدن، بند کشیدن
فارسی به عربی
( نخ کردن (باسوزن و غیره ) ) خیط
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید