نرگس

/narges/

مترادف نرگس: عبهر، نرجس

معنی انگلیسی:
narcissus, daffodil

فرهنگ اسم ها

اسم: نرگس (دختر) (فارسی، یونانی) (طبیعت، گل) (تلفظ: narges) (فارسی: نَرگِس) (انگلیسی: narges)
معنی: نام نوعی گل خوش بو، به مجاز چشم معشوق، ( از یونانی )، ( در گیاهی ) گل زینتی با گلبرگ های سفید یا زرد معطر و کاسه ای به رنگ سفید یا زرد در وسط، گیاه این گل که علفی، پیاز دار و از خانواده ی سوسن است، خودرو یا زینتی است و در زمستان گل می دهد، ( در قدیم ) ( به مجاز ) چشم، [چشمان معشوق را نیز به نرگس تشبیه کرده اند]، ( در عرفان ) طرب و فرح نتیجه ی علم که در عمل یافت شده است، چشمان معشوق را نیز به نرگس تشبیه کرده اند، از یونانی، گلی خوشبو و زینتی با گلبرگهای سفید و زرد
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم دختر، اسم فارسی، اسم یونانی، اسم طبیعت، اسم گل

لغت نامه دهخدا

نرگس. [ ن َ گ ِ ] ( اِ ) پهلوی : نرکیس ، از یونانی : نرکیسس ، معرب آن نرجس ، لاتینی : نرسی سوس ، فرانسه : نرسیس . ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). نرجس. ( بحر الجواهر ) ( منتهی الارب ). عبهر. ( آنندراج ) ( ازمنتهی الارب ) ( السامی ). از اسفرم هاست. ( ذخیره خوارزمشاهی ). نام گلی است خوشبو که ته و ساقه اش مانند پیاز است و بر سر گلی می آورد زرد یا بنفش. ( از فرهنگ نظام ). گیاهی است دارای پیاز و گلی خوشبوی و معطر دارد. ( ناظم الاطباء ). و آن چند نوع است : شهلا و مسکین و صدپر. ( انجمن آرا ). گلی است از تیره نرگسیها که در وسط گلش حلقه ای زرد دیده می شود و آن را نرگس شهلا گویند و در بعضی جنس ها خود گل نیز زرد است یا گل سفید است ولی در وسط آن گلبرگ های کوچک سفید است و آن را نرگس مسکین گویند. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 286 ) :
دانش و خواسته است نرگس و گل
که به یک جای نشکفند به هم.
شهید.
خم و خنبه پر ز انده دل تهی
زعفران و نرگس و بید وبهی.
رودکی.
نظر چگونه بدوزم که بهردیدن دوست
ز خاک من همه نرگس دمد به جای گیاه.
رودکی.
پر از غلغل رعد شد کوهسار
پر از نرگس و لاله شد جویبار.
فردوسی.
خورش ها فرستاد و لختی نبید
همان بوی ها نرگس و شنبلید.
فردوسی.
دوصد مرد برنا ز فرمانبران
ابا دسته نرگس و زعفران.
فردوسی.
تا به ایام خزان نرگس بود
تا به هنگام بهاران ارغوان.
فرخی.
تا نرگس اندرآید با کانون
تا سوسن اندرآید با نیسان.
فرخی.
مجلسی سازم با بربط و با چنگ و رباب
با ترنج و بهی و نرگس و با نقل و کباب.
منوچهری.
ماه فروردین به گل چم ماه دی بر بادرنگ
مهرگان بر نرگس و فصل دگر بر سوسنه.
منوچهری.
سرو را سبز قبائی به میان دربندند
بر سر نرگس نو سازند از زر کلاه.
منوچهری.
حشم سوی این باغچه کشید که بهشت را مانست از بسیاری یاسمین ودیگر ریاحین و ورد و نرگس. ( تاریخ بیهقی ص 245 ).
نگه کن که ماند همی نرگس نو
ز بس سیم و زر تاج اسکندری را.
ناصرخسرو.
بگریم من بدین نرگس که بر عارض پدید آمد
مرا زیرا که بفزایدچو نرگس را بیابد نم.
ناصرخسرو.
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نام دریاچه ای است مجاور دریاچه بختگان که بوسیله ترعه طبیعی بدریاچه بختگان متصل میشود و هنگام تابستان قطعات نمک مانند یخ بر روی آن شناور است .
گلی سفیدوکوچک وخوشبوکه پیاز آن کاشته میشود، بلندی بوته اش تا۴٠مترمیرسد، ودرازاست
(اسم ) ۱ - گیاهی است ازرده تک لپه ییها که سردسته گیاهان تیره نرگسی هامیباشد. این گیاه مانندزعفران دارای پیازاست و برگهایش طویل وازریشه خارج میشوند.گلهایش منفردودرانتهای ساقه قراردارند.تعداد گلبرگهایش سه عددوسفیدرنگندوکاسبرگهایش نیزسه عددندکه همرنگ گلبرگهامیباشند.دروسط گل نرگس معمولاحلقه ای زردرنگ دیده میشود که زیبایی خاصی به گل این گیاه میدهد.در بعضی گونه های نرگس خودگل نیززردرنگ است نرگس شهلانرجس عبهر.۲ - چشم معشوق : ازفریب نرگس مخمورولعل می پرست حافظ خلوت نشین رادرشراب انداختی . ( حافظ .۳٠۱ ) یانرگس بیمار.چشم خمار.یانرگس بینا.چشم : زدودی گنبدخضراکنداو زپیهی نرگس بیناکنداو. ( اسرارنامه عطار.چا.دکترگوهرین ص ۱ درتوحید ) یانرگس دژم .چشم خشمگین : چه سحرهاست که آن نرگس دژم داند. چه لعبهاست که آن مشک گل سپردارد. ( عثمان مختاری .چا.همائی .۵۴ ) یانرگس زرد.نسرین .یانرگس ژوزفین .یکیاز گونه های نرگس که بنام برونسویجی نیزموسوم است .یانرگس نیم خواب .چشم معشوق .یانرگس وگل .چشم وگوش معشوق .یانرگس یعقوبی .یکی ازگونه های نرگس که بنام زنبق یعقوبی نیز مشهوراست .۳ - نوعی پارچه نرگسی : مراوسروچمن رابخاک راه نشاند زمانه تاقصب نرگس قبای توبست . ( حافظ .۲۳ )

فرهنگ معین

(نَ گِ ) [ په . ] (اِ. ) ۱ - گیاهی است از ردة تک لپه ای ها و گل هایش منفردند. تعداد گلبرگ هایش سه عدد و سفید رنگند و کاسبرگ هایش نیز سه عدد هستند که به رنگ گلبرگ ها می باشند. ۲ - کنایه از: چشم معشوق .

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) گلی سفید، کوچک، و خوش بو با کاسه ای در وسط، برگ های سبز و دراز که پیاز آن کاشته می شود، نرجس.
۲. [قدیمی، مجاز] چشم معشوق: شب از نرگسش قطره چندی چکید / سحر دیده بر کرد و عالم بدید (سعدی۱: ۹۴ ).
* نرگس شهلا: (زیست شناسی ) گل نرگس بزرگ و به رنگ سفید با کاسه ای زرد در میان آن.

دانشنامه عمومی

سردهٔ نرگس ( نام علمی: Narcissus ) گیاهی از خانواده نرگسیان ( Amaryllidaceae ) و راسته مارچوبگان و گیاهی دائمی و پیازدار است. پیازهای آن درشت و دارای ورقه های فلسی و یا مطبق است. به عبارت دیگر پیاز آن می تواند چندین سال متوالی گل دهد و گل آن همه ساله درشت تر] کم رنگ و پُر رنگ هستند. برگ های این گیاه از بن ریشه به صورت صاف یا شیاردار بیرون می آیند و در طول ساقه قرار می گیرند. نرگس ها به اندازه های مختلف یافت می شوند از گل های ۵ اینچی روی ساقه های ۲ فوتی گرفته تا گل های ۵/۰ اینچی روی ساقه ۲ اینچی.
نرگس ها از میان خانواده تمام گل ها نگهداری ساده تری دارند و برای افراد مبتدی در باغبانی ایدئال هستند. پیاز و برگ ها حاوی کریستال های سمی هستند که فقط حشرات اصلی می توانند بدون آسیب رساندن به گل از آن مصرف کنند هر چند ممکن است جانوران آن ها را از زیر خاک بیرون بیاورند. گل و ساقه این گیاه سمی نیست و فقط پیاز این گیاه بسیار زهرآگین است. نوع زرد رنگ آن از نوع سفید رنگش سمی تر است. سقراط این گیاه را به دلیل سمی بودن «گردنبند خدایان دوزخ» می نامید. روستای بانزرکه بومی ترین و قدیمی ترین مزارع گل نرکس کشور را داراست.
رده بندی یک گونه کشت شده ( قابل کشت ) نرگس بر پایه توصیف و سنجش یا از یک رده بندی ارائه شده توسط فردی که گونه ها را به ثبت می رساند، پایه گذاری شده است.
کد رنگ های استفاده شده برای توصیف رنگ نرگس ها به قرار زیر است:
W - سفید ( سفید گونه ) G - سبز Y - زرد P – صورتی O - نارنجی R - قرمز
در توصیف گل نرگس هر نرگس را به دو بخش تقسیم می کنیم
• گلبرگ ها
• تاج گل
نرگس دو نوع است. یک نوع آن تاج بزرگی دارد و تک گل است و نوع دیگر تاج کوچک و گل هایش به صورت خوشه ای هستند. بیشتر نرگس های ایرانی از دسته دوم هستند . معروف ترین نوع گل نرگس در ایران، گل نرگس شهلا که به گل نرگس شیراز معروف شده است. در روایتی از میرزا لطفعلی صدرالافاضل نصیری امینی در زمان احمد شاه ، برای اولین بار پیاز این گل را وارد ایران کرد و در منطقه شیراز و اطراف آن شروع به کاشت و پرورش این گل کردند.
بیشترین سطح زیر کشت گل نرگس در بخش جره و بالاده استان فارس واقع شده است. گل نرگس در دیگر نقاط کشور مثل بهبهان ( استان خوزستان ) [ ۱] ، خَفر ( استان فارس ) و خراسان جنوبی هم یافت می شود، این در حالی است که در برخی نواحی ایران گیاه نرگس به صورت خودرو وجود دارد.
عکس نرگسعکس نرگسعکس نرگسعکس نرگسعکس نرگسعکس نرگس

نرگس (گیاه). نرگس ( نام علمی: Narcissus tazetta ) نام یک گونه از سرده نرگس است.
عکس نرگس (گیاه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

عبهر

مترادف ها

asphodel (اسم)
بوتهء سریش، نرگس، سوسن سفید

narcissus (اسم)
نرگس

پیشنهاد کاربران

در توصیف گل نرگس هر نرگس را به دو بخش تقسیم می کنیم:
گلبرگ ها
تاج گل ( شیپور )
هر گل نرگس دارای یک ساختار فنجانی شکل در مرکز است که به آن تاج گفته می شود و شش گلبرگ در اطراف تاج، آن را احاطه می کنند. گل های نرگس معمولا زرد یا سفید هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

دو نوع عمده ی گل نرگس در ایران، نرگس شیراز و نرگس شهلا هستند
نرگس شیراز گلی است که اکثرا دارای گلبرگ های سفید و بسیار معطر و خوشبو می باشد در اواخر پاییز تا اواسط بهار گل می دهد ، نرگس شهلا که گلبرگ های زردی دارد و دارای شیپور بزرگی دروسط گلبرگ هاست در اواخر زمستان تا اوایل بهار گل می دهد.
در ادبیات فارسی از گل نرگس به عنوان چشم یا چشم زیبا تحت عناوینی همچون چشم نرگس یاد شده است. شش گلبرگ سپید نرگس همراه با دایره ی زرد میانی و گاه تیرگی قعر آن مجموعا شکل چشم رابه ذهن متبادر می کند و بخش زرد رنگ میانی گل، حالت بیمار گونه به چشم نرگس می دهد و از این رو چشم بیمار و خمار آلود را به نر گس تشبیه کرده اند.
نام لاتین نرگس نارسیس است.

منابع• http://adabiatrah.blogfa.com/post/8
واژه نرگس
معادل ابجد 330
تعداد حروف 4
تلفظ narges
نقش دستوری اسم خاص اشخاص
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: narkis]
مختصات ( نَ گِ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی narges
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژه نامه آزاد
فرهنگ فارسی معین
نرگس اسمی ایرانی پارسی اصیل هست که در عرب زبانان چون گاف ندارند به نرجس تبدیل شده و خیلی قبلترش هم در یونان نرگس ایرانی به نارسیس تبدیل شده. مانند کوروش که یونانی ها بهش سیروس یا سیریوس می گویند. داریو ش یونای شده اسم دارا یا دارب هست.
...
[مشاهده متن کامل]

مهراب ایرانی در عرب شده محراب
مزدگه یا مزدگاه ( محل عبادت مزدا ) به مرور در عرب زبان شده مکه
شوگر=شکر
اورنج=نارنگی =پرتقال
کندی=قند
لیمون=لیمو
بازار=باازار
پیژامه=پاجامه
دیو=تئو= دیو
جانگل=جنگل
سافرون=زعفران
کاراوان=کاروان
و. . . . . .

ریشه نام نرگس هیچ ربطی به اسلام و مهدی نداره و صرفا چون مادر یکی اسمش نرجس بوده دلیل نمی شه معنی اون نام باهاش مشخص بشه، پس اینقدر همه چی رو مذهبی نکنید چون خنده داره.
در ضمن در عربی واژه نرجس وجود نداره و خود این نام از نرگس می آد که پارسی هستش و عرب ها مثل واژه های دیگه مون وام گرفتن ازش و دگرگونش کردن.
...
[مشاهده متن کامل]

قدح زرین . [ ق َ دَ ح ِ زَرْری ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نرگس . ( ناظم الاطباء ) .
نرگس یا نرجس، نوهٔ قیصر روم و مادر امام دوازدهم شیعیان، حضرت مهدی ( عج ) .
نرگس narges : گلی خوشبو و زینتی با گلبرگهای سفید و زرد، نرگس درشعر فارسی استعاره از چشمان سیاه و زیبا است .
اسم نرگس یک اسم بسیار زیبا هستش و اینکه این اسم نرگس درست هست و نرجس عربی هستش و چون عرب ها حرف ( گ ) رو ندارند براى همین نرگس رو نرجس تلفض مى کنن
اسم نرگس از ریشه ی یونانی به معنی یه شادی هم هست ویک گل بسیار مغرور و خودشیفته این اسم خیلی زیباست
نام :نرگس
معنی: گلی خوش بو خوش رنگ و یا وهمچنین نام مادر امام زمان
تلفظ انگلیسی : نارسیسیس
ریشه : فارسی یونانی
اعتقاد شخصی من : به نظرم هرکی اسمش نرگسه خصوصیاتش اینه:ساده، زیبا، جذاب، مصمم، دارای اهداف بزرگ، خوشدل، مهربون
...
[مشاهده متن کامل]

من به خاطر اینکه اسمم نرگسه به خودم می بالم
گم معلم تمام نرگس های دنیا هم همین حسودارن
تقدیم به تمام نرگس های دنیا🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

اسم نرگس خیلی زیباست وهم چنین پر معنا اسم من هم نرگسه وبه خودم وکسانی که اسمشون نرگسه افتخار می کنم 🥰🥰🥰🥰
نرگس یعنی پر از شیفتگیه مجذوب کننده حس ناب
منم نرگس و به اسمم افتخار میکنم که به معنی الهه عشق مادر امام زمان عزیز و گلی به عنوان نماد امام زمان به دلیل خوشبو بودن زیبا بودن شناخته میشه
نرگس اسم مادر امام زبان. اسم گل
شاید الان خیلیا فکر کنند که اسم نرگس قدیمی شده ولی من این نظریه رو نمیپذیرم چون الان اسمایی وجود دارن که حتی عقل جن هم به اون اسم ها نمیرسه . نرگس اسمی قدیمی و جدید هستش و الان خیلی ها این اسم رو دوست دارن اسم خودم هم نرگس هستش اگه کسی بهم بگه که اسمت قدیمی شده بهش میگم اسم من قدیمی هست ولی شبیه بعضی غذا ها میمیونه ( هرچی قدیمی تر جا افتاده و بهتر )
...
[مشاهده متن کامل]

این اسم ریشه یونانی داره. بمعنی خالص و در فارسی استعاره از پاکی و نجابت هست.
فقط این اسم نرجس که عربیه خرابش کرده. و تازه ایرانیا هم میذارن! در حالیکه ما گ داریم!
لاتین شده اش نارسیس Narcissus که در آمریکا و اروپا اسم پسرونه است.
مونث شده اش Narcissusa ( نارسیسا ) ست.
نرگس:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "نرگس " می نویسد : ( ( نرگس با همین ریخت در پهلوی بکار می رفته است . این واژه با narcissus در انگلیسی ، narcisse در فرانسوی ، narciso در اسپانیایی و narzisse در آلمانی سنجیدنی است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( پس آن دختران جهاندار جم
به نرگس گل سرخ را داده نم‏ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 313. )

نرگس شخصی است که داستان های طولانی دارد نرگس واقعا خودش را بزرگ می بینه نرگس بعضی اوقات تنبلی میکنه من نرگس کرملاچعب هستم و همه ی انواع نرگس را میدانم. نرگس کسی است که بعضی وقتهالجبازی درمیاره : - ) نرگس مثل گل میماند پس از امروز که نرگس را شناختم از آن مراقبت میکنم
نرگس اسم خاصیه
به پهلوی نرکیس
به یونانی نرکیسس
به فرانوسوی نرسیس
من خودم ترجیح میدم نرسیس صدام کنن😍
من به اسمم که نرگس هست افتخارمیکنم چون علاوه براینکه یه گل خوشبو وزیبایی واسم مادر امام زمان والههیونانی هست یه چیز جالب اینکه من وقتی ازدواج کردم وبه نروژ آمدم متوجه شدم شباهتی بین اسم من واین کشور هست
...
[مشاهده متن کامل]
Norge, وتقریبا هرروز انگار اسم خودم میبینمNorges bank, Norges taxiخیلی شباهت به Narges داره. . وتلفظش هم نُرگس میگن

نرگس نام گلی زیبا . گل نرگس نماد تولد دوباره و آغازی نو هست . نرگس زرد مترادف رسیدن بهار و تازگی و شروع دوباره هست و از نوع سفید خودش سمی تر هست برای همین سقراط اسمش رو گردنبند خدایان دوزخ نامید . یک گل افسانه ای و یاد اور الهه ای خودشیفته
اسم یه گل خوشبو هست
اسم دختر من نرگس سادات هست. سه ماهشه، امیدوارم وقتی بزرگتر شد از اسمش راضی باشه. . .
اسم خیلی قشنګ و پر مفهوم اسم مادر حضرت مهدی یک الهه یونانی دست پدرم را می بوسم برای اینکه بهم اینقد اسم قشنګ ګذاشتن
نام گلی بسیار زیباست. . فکر نکنم کسی باشه که این گل رو دوست نداشته باشه. . . دست پدر و مادرم رو می بوسم برا انتخاب این اسم قشنگ. . ⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩
زیبا مجذوب کننده
نرگس نام گلی زیبا و خوش بو و بسیار خاص می باشد . نرگس نامی اصیل و ایرانی است که هر چقدر هم بگذرد این اسم قدیمی نمیشود و همواره پر طرفداراست. نرگس نامی است که همراه خودش یک دنیا ارامش و مهربانی به ارمغان
...
[مشاهده متن کامل]
می اورد. نرگس یعنی چشمان زیبای معشوق بخاطر همین خداوند چشمان تمام نرگس های دنیا رو بسیار زیبا نقاشی کرده است. به افتخار خودم و تمام نرگس های زیبای دنیا. . . .

نرگس یعنی عشق زندگی
نرگس زیباترین اسم دنیاس
اسمی که زبانم از توصیف اون قاصر است
به سلامتی تمام نرگسایی که به نرگس بودنشون افتخار میکنن
به نظر من آدما سه دستن
1 - یکی اونایی که اسمشون نرگسه
2 - دومی اونایی که حسرت نرگس بودن رو میخوردن
3 - سومی اونایی که لیاقت ندارن
مادر امام زمان یونانی بودن پس اسم نرگس رو انتخاب کردن و چون در عربی گ نبوده ج تلفظ کردن ولی این درست نیست که اول نرجس بوده و بعد نرگس شده نرجس ونرگس هردو از نارسیس هستن . به نظرم باید معنی والایی جز خودشیفته یا چشم معشوق داشته باشه
نرگس همان نرجس است.
نوه ی قیصر روم، مادر منجی عالم بشریت
نرجس نام مادری است که باپرورش یک گل
313 دسته گل وسپس دنیارا گلستان خواهدکرد.
*ن50
*ر200
*ج3
*س60
منتظران مصلح خود باید صالح باشند
یعنی، انسان های شایسته لایق شایسته سالارند
بازهم سلام به همه ی نرگسهای جهانیان
وقتی که من توسن 14، 15سالگی ام بودم تصمیم گرفتم که اسممو عوض کنم معمولاًدختراتوی این سن به اسمشون حساس میشن ومیخوان که یه اسم خواص تر وجذابترداشته باشن هرچی میگشتم هیچ اسمی برام جذاب به نظرنرسیدهراسمی انتخاب میکردم زیرلب زمزمه میکردم تااینکه اسم خودموزیرلب زمزمه کردم هرچه قدرتکرارمیکردم بیشتر برام جذابتربه نظرم میرسید این اولین وآخرین "ته خودشیفتگی ام بود"
...
[مشاهده متن کامل]

: - D: - DB - ) B - ) برای همین ازمادرم پرسیدم اسممو کی انتخاب کرده ؟؟مادرم گفت پدرت… ازش پرسیدم چی شد که توی این همه اسم اینو انتخاب کرده ؟ مادرم گفت به خاطراین که "تو" دم ازان صبح روز جمعه به دنیا اومدی وقبل ازبه دنیااومدنت پدرت گفت اگه بچمون پسر بوداسمشوبذاریم " مهدی"واگه دخترشد "نرگس"میذاریم وازاون موقع تاحالا من عااااااشششققق اسمم شدم واصلاًبه هیچ وجه دوست ندارم کسی به اسمم توهینی بکنه بچه هامن کامنت هاتونوخوندم که بعضیاتون گفتید که گل "نرگس"گل زمستونه است اینوهم بدونید که من دخترزمستونم
درضمن اصغر آقا کاری به پانیذ خانم نداشته باشیدشایدبیچاره خبرنداره که پانیذ یه نوع شیرینیه توی قنادی
آخه کسی نیس بهش بگه جایی که میشینی اول بپا که دوروبرت مورچه نباشه یه وقتی که ازسروکولت بالا نره: - ) : - )
به افتخاراسم زیبای جهانی یه کف مرتب بای

سلام به همه ی نرگسهای جهانیان
اسم اصیل یونانی است
چون مادرمنجی موعوداصالتاًدختری یونانی بوده است واینکه چرانرجس گفته میشه اینه که به زبان عربی تلفظ میشه چون عربها حروف "گ"ندارن به خاطرهمین حروف "ج"جایگزین حروف "گ"میشه پس درواقع اسم کامل نرگس از زبان یونانیان نارسیوسه
...
[مشاهده متن کامل]

نارسیوس اسم یه پسریونانی بسیاربسیارزیبایی بوده که یه روزدختری عاشقش میشه وازش خواستگاری میکنه وپسردست ردبه سینه اش میزنه ازاون روزدخترباچشم گریون ودل شکسته نفرینش میکنه ومیگه خداکنه یه روزعاشق کسی بشی که هیچوقت بهش نرسی تااینکه یه روزنارسیوس خودش راتوآب برکه میبینه وعاشق خودش میشه وهرروزباخودش حرفهای عاشقانه ورمانتیکی میزنه هرکاری که میکرد مثلاًلبخندمیزدیابلندمیخندید عکسش توآب هم انجام میداد وهروقت میخواست دستش راتوآب برکه بذاره تابه خیال خودش دستش رابگیره عکسش توآب میلرزیدنارسیوس ازاین بابت سخت غمگین وافسرده میشدومدام باعکسش دردودل میکردواشک میریخت تااینکه میمیره درهمون حال دوفرشته ای دراونجا حضورپیدا میکنندوجسم بی روحش رادرکناربرکه به خاک میسپارندوبعدازمدتی جسمش توی خاک تبدیل به گل نارسیس میشه نارسیس به معنی خودشیفتگیه واززبان ایرانیان نرگس گفته میشه که خلاصه شده ی نارسیوس یا نارسیس است

به نظر اسم نرگس اسم اصیل وقشنگیه که مانند چشمان معشوق ویک گل سفید رنگ است وهچنین اسم مادر امام زمان ( ع ) است فقط همین ودلیل نمیشه کسی بخاطر یک اسم مغرور بشه چون همه اسم ها قشنگ هستن
نرگس. . . چشم معشوق. . . گلی در زمستان دارای عطری خوشبو . . . نوه قیصر روم که مادر اخرین امام در نزد شیعیان است و از این رو که مادر منجی موعود است دارای جایگاه والایی است. . . الهه یونانی که مظهر خودشیفتگی بود و نارسیسم از ان گرفته شده .
نام نرگس به معنی زیبایی چشم معشوق برای عاشق خود هستش و همچنین نام یک الهه یونانی نیز هست و یک اسم ایرانی اصیلم هست
من به اسمم افتخار می کنم نرگس گلی خوشبوی هست به معنی الهه ی عشق است دوست دارم هروقت دختربه به دنیااوردم اسمشو نارسیس بذارم
نرگس چند معنی داره معنی فارسیش ک عارفان و سرایندگان ایرانی به اون تشبیه کردن میشه زیبایی وصف نشدنی چشمان معشوق
معنی یونانی الهی زیبا میشع ک اسمش نارسیس بوده و انقدر در اب به خود زل زده ک مرده و در کنارش گل نرگس روییده
...
[مشاهده متن کامل]

معنی عربی هم ک اطلاع دقیقی راجبش ندارم فقط میدونم اسم مادر امام زمانه
اما کلا در حقیقت نرگس اسم زیبا و پرمعنایی و فقط نمیتونیم اونو به یک گل یا مادر امام زمان معنا کنیم😎

با احترام فراوان ب همه نظرات باید ذکر کنم نرگس یک اسم اصیل ایرانی ب معنای چشم معشوق ک در اشعار شاعران بلنداوازه و نامی ایران بارها تکرار شده من نظر عزیزان رو میخوندم نوشتم نرگس اول نرجس بود بعد تغییر پیدا
...
[مشاهده متن کامل]
کرده خیر نرگس ریشه ی ایرانی یونانی دارد ومعادل عربی ان نرجس میشود و در یونان باستان ب الهه ی عشق بسیار زیبا و مغرور ک معادل لاتین ان نارسیس میشود و نرگس ی اسم بین المللی است و معادل ان در زبان های دیگه وجود داره شب تون بخیر

' نرگس یعنی ساده و مغرور زیبا ودانا
من خیلی تو کتاب معنای اسما دنبال معنی اسم نرگس بجز نام گلی زیبا یا به معنی چشم گیرای یار گشتم و تو یه کتاب قدیمی معنی اسممو خیلی قشنگ و جالب پیدا کردم که هیچکی تا حالا نمیدونه و اینجام ندیدم کسی بگه!!!
...
[مشاهده متن کامل]

نرگس به معنی روزهای نو و تازه معنی شده بود تو اون کتاب که در کنار همه معنی های قشنگش من از این معنیشم خیلی لذت بردم🥰💓🥰


آیا مادر امام زمان ( عج ) نوه پادشاه روم بوده است؟
پرسش
آیا مادر امام زمان ( عج ) نوه پادشاه روم بوده است؟ چرا نام مادر امام زمان ( عج ) از �ملیکه� به �نرجس� تغییر یافت؟
پاسخ اجمالی
بنا به نقل احادیث و تواریخ، نام اصلی مادر امام زمان ( عج ) �ملیکه� بوده، که از طرف پدر، دختر یشوعا فرزند قیصر روم، و از طرف مادر از نوادگان شمعون بن حمون بن صفا، وصى عیسى ( ع ) است. ولی خودشان را با نام نرجس ( نام عربی ) معرفی کردند.
...
[مشاهده متن کامل]


پاسخ تفصیلی
در کتاب �الغیبة� شیخ طوسى از بشر بن سلیمان برده فروش که از فرزندان ابو ایوب انصارى و یکى از شیعیان مخلص حضرت امام على النقى و امام حسن عسکرى ( ع ) است و در سامره همسایه حضرت بود، روایت کرده که گفت: روزى کافور غلام امام على النقى ( ع ) نزد من آمد و مرا احضار کرد، چون خدمت حضرت رسیدم فرمود: اى بشر! تو از اولاد انصار هستى دوستى شما نسبت به ما اهل بیت پیوسته میان شما برقرار است، به طورى که فرزندان شما آن را به ارث می برند و شما مورد وثوق ما می باشید. می خواهم تو را در مقام دوستى با ما فضیلتى دهم و این رازى که با تو در میان می گذارم بر سایر شیعیان پیشى می گیرى. سپس نامه پاکیزه اى به خط و زبان رومى مرقوم فرمود و سر آن را با خاتم مبارک مهر نمود و کیسه زردى که دویست و بیست اشرفى در آن بود بیرون آورد و فرمود: این را گرفته به بغداد می روى و صبح فلان روز در سر پل فرات حضور می یابى. چون کشتى حامل اسیران نزدیک شد، و اسیران را دیدى، می بینى بیشتر مشتریان، فرستادگان اشراف بنى عباس و قلیلى از جوانان عرب می باشند. در این موقع مواظب شخصى بنام �عمر بن زید� برده فروش باش که کنیزى را به اوصافى مخصوص که از جمله دو لباس حریر پوشیده و خود را از معرض فروش و دسترس مشتریان حفظ می کند، به مشتریان عرضه می دارد.
در این وقت صداى ناله او را به زبان رومى از پس پرده رقیقى می شنوى که بر اسارت و هتک احترام خود می نالد، یکى از مشتریان به عمر بن زید خواهد گفت عفّت این کنیز رغبت مرا بوى جلب نموده، او را به سیصد دینار به من بفروش! کنیزک به زبان عربى می گوید: اگر تو حضرت سلیمان و داراى حشمت او باشى من به تو رغبت ندارم بیهوده مال خود را تلف مکن! فروشنده می گوید: پس چاره چیست؟ من ناگزیرم تو را بفروشم. کنیزک می گوید: چرا شتاب می کنى؟ بگذار خریدارى پیدا شود که قلب من به او و وفا و امانت وى آرام گیرد.
در این هنگام نزد فروشنده برو و بگو من حامل نامه لطیفى هستم که یکى از اشراف به خط و زبان رومى نوشته و کرم و وفا و شرافت و امانت خود را در آن شرح داده است. نامه را به کنیزک نشان بده تا در باره نویسنده آن بیاندیشد.
اگر به وى مایل گردید و تو نیز راضى شدى من به وکالت او، کنیزک را می خرم.
بشر بن سلیمان می گوید: آنچه امام على نقى ( ع ) فرموده بود امتثال نمودم.
چون نگاه کنیزک به نامه حضرت افتاد سخت گریست، سپس رو به عمر بن زید کرد و گفت: مرا به صاحب این نامه بفروش و سوگند یاد نمود که اگر از فروش او به صاحب وى امتناع کند خود را هلاک خواهد کرد، من در تعیین قیمت او با فروشنده گفتگوى بسیار کردم تا به همان مبلغ که امام به من داده بود راضى شد.
من هم پول را به وى تسلیم نمودم و با کنیزک که خندان و شادان بود به محلى که در بغداد اجاره کرده بودم آمدیم. در آن حال با بی قرارى زیاد نامه امام را از جیب بیرون آورده می بوسید و روى دیدگان و مژگان خود می نهاد و بر بدن و صورت می کشید.
من گفتم: عجبا! نامه اى را می بوسى که نویسنده آن را نمی شناسى! گفت: من �ملیکه� دختر یشوعا پسر قیصر روم هستم، مادرم از فرزندان حواریین است و نسبم به شمعون وصى حضرت عیسى ( ع ) می رسد، بگذار داستان عجیب خود را برایت نقل کنم. جد من قیصر می خواست مرا که سیزده سال بیشتر نداشتم براى پسر برادرش تزویج کند سیصد نفر از رهبانان و قسیسین نصارى از دودمان حواریین عیسى بن مریم ( ع ) و هفتصد نفر از اعیان و اشراف و چهار هزار نفر از امراء و فرماندهان و سران لشکر و بزرگان مملکت را جمع نمود. آن گاه تختى آراسته به انواع جواهرات را روى چهل پایه نصب کرد. چون پسر برادرش را روى آن نشانید و صلیب ها را بیرون آورد و اسقف ها پیش روى او قرار گرفتند و سفرهاى انجیل ها را گشودند، ناگهان صلیب ها از بلندى به روى زمین فرو ریخت و پایه هاى تخت در هم شکست.
پسر عمویم با حالت بی هوشى از بالاى تخت بر روى زمین افتاده و رنگ صورت اسقف ها دگرگون گشت و سخت لرزیدند.
بزرگ اسقف ها چون این را دید رو به جدم کرد و گفت: پادشاها! ما را از مشاهده این اوضاع منحوس که نشانه زوال دین مسیح و مذهب پادشاهى است، معاف بدار! جدم نیز اوضاع را به فال بد گرفت، با این حال به اسقف ها دستور داد تا پایه هاى تخت را استوار کنند و صلیب ها را دوباره برافرازند و گفت: پسر بدبخت برادرم را بیاورید تا هر طور هست این دختر را به وى تزویج نمایم، باشد که با این وصلت میمون نحوست آن برطرف گردد. چون دستور او را عملى کردند، آنچه بار نخست روى داده بود تجدید شد. مردم پراکنده گشتند و جدم با حالت اندوه به حرم سرا رفت و پرده ها بیفتاد.
شب هنگام در خواب دیدم مثل این که حضرت عیسى و شمعون وصى او و گروهى از حواریین در قصر جدم قیصر اجتماع کرده اند و در جاى تخت منبرى که نور از آن می درخشید قرار دارد.
چیزى نگذشت که �محمد� ( ص ) پیامبر خاتم و داماد و جانشین او و جمعى از فرزندان وى وارد قصر شدند، حضرت عیسى ( ع ) به استقبال شتافت و با محمد ( ص ) معانقه کرد و محمد ( ص ) فرمود: یا روح الله! من به خواستگارى دختر وصى شما شمعون، براى فرزندم آمده ام، و در این هنگام اشاره به امام حسن عسکرى ( ع ) نمود. حضرت عیسى نگاهى به شمعون کرده و گفت: شرافت به سوى تو روى آورده با این وصلت با میمنت موافقت کن. او هم گفت: موافقم. پس محمد ( ص ) بالاى منبر رفت و خطبه اى انشاء فرمود و مرا براى فرزندش تزویج کرد، و حضرت عیسى و فرزندان خود و حواریون را گواه گرفت. چون از خواب برخاستم از بیم جان خواب خود را براى پدر و جدم نقل نکردم، و همواره آن را پوشیده می داشتم. بعد از آن شب چنان قلبم از محبت امام حسن عسکرى ( ع ) موج می زد که از خوردن و آشامیدن بازماندم و کم کم لاغر و رنجور گشتم و سخت بیمار شدم.
جدّم تمام پزشکان را احضار نمود و از مداواى من استفسار کرد، و چون مأیوس گردید گفت: نور دیده! هر خواهشى دارى بگو تا در انجام آن بکوشم؟ گفتم:
پدر جان! اگر در به روى اسیران مسلمین بگشائى و آنها را از قید و بند و زندان‏ آزاد گردانى امید است که عیسى و مادرش مرا شفا دهند. پدرم تقاضاى مرا پذیرفت و من نیز به ظاهر اظهار بهبودى کردم و کمى غذا خوردم. پدرم از این واقعه خشنود گردید و سعى در رعایت حال اسیران مسلمین و احترام آنان نمود.
چهارده شب بعد از این ماجرا باز در خواب دیدم که حضرت فاطمه ( س ) با مریم و حوریان بهشتى به عیادت من آمده اند. حضرت مریم روى به من نمود و فرمود:
این بانوى بانوان جهان و مادر شوهر تو است. من دامن مبارک او را گرفتم و گریه نمودم و از نیامدن امام حسن عسکرى ( ع ) به دیدنم، شکایت کردم. فرمود: او به عیادت تو نخواهد آمد زیرا تو مشرک به خدا و پیرو مذهب نصارى هستى. این خواهر من مریم است که از دین تو به خداوند پناه می برد.
اگر می خواهى خدا و عیسى و مریم از تو خشنود باشند و میل دارى فرزندم به دیدنت بیاید، به یگانگى خداوند و این که محمد پدر من خاتم پیغمبران است گواهى‏ بده. چون این کلمات را ادا نمودم، فاطمه ( س ) مرا در آغوش گرفت و بدین گونه حالم بهبود یافت. سپس فرمود: اکنون منتظر فرزندم حسن عسکرى باش که او را نزد تو خواهم فرستاد. چون از خواب برخاستم، شوق زیادى براى ملاقات حضرت در خود حس کردم. شب بعد امام را در خواب دیدم و در حالی که از گذشته شکوه می نمودم گفتم:
اى محبوب من! من که خود را در راه محبت تو تلف کردم! فرمود: نیامدن من علتى جز مذهب سابق تو نداشت و اکنون که اسلام آورده اى هر شب به دیدنت می آیم تا موقعى که فراق ما مبدل به وصال گردد. از آن شب تا کنون شبى نیست که وجود نازنینش را بخواب نبینم.
بشر بن سلیمان می گوید: پرسیدم چطور شد که به میان اسیران افتادى؟ گفت در یکى از شب ها در عالم خواب امام حسن عسکرى ( ع ) فرمود: فلان روز جدت قیصر لشکرى به جنگ مسلمانان می فرستد تو هم به طور ناشناس در لباس خدمتکاران‏ همراه عده اى از کنیزان از فلان راه به آنها ملحق شو. سپس پیشقراولان اسلام مطلع شدند و ما را اسیر گرفتند و کار من بدین گونه که دیدى انجام پذیرفت. ولى تا کنون به کسى نگفته ام نوه پادشاه روم هستم.
حتى پیر مردى که من در تقسیم غنائم جنگ سهم او شده بودم نامم را پرسید، ولى من اظهارى نکردم و گفتم: نرجس! گفت: نام کنیزان؟
بشر می گوید: گفتم: عجب است که تو رومى هستى و زبانت عربى است؟! گفت جدم در تربیت من جهدى بلیغ داشت. او زنى را که چندین زبان می دانست معین کرده بود که صبح و شام نزد من آمده زبان عربى به من بیاموزد و به همین جهت عربى را به خوبى آموختم.
بشر می گوید: چون او را به سامره خدمت امام على نقى ( ع ) آوردم حضرت از وى پرسید: عزت اسلام و ذلت نصارى و شرف خاندان پیغمبر را چگونه دیدى؟
گفت: درباره چیزى که شما از من داناتر می باشید چه عرض کنم؟ فرمود: می خواهم ده هزار دینار یا مژده مسرت انگیزى به تو بدهم، کدام یک را انتخاب می کنى؟ عرض کرد: مژده فرزندى به من دهید! فرمود: تو را مژده به فرزندى می دهم که شرق و غرب عالم را مالک شود، و جهان را از عدل و داد پر گرداند، از آن پس که پر از ظلم و جور شده باشد.
عرض کرد: این فرزند از چه شوهرى خواهد بود؟ فرمود: از آن کس که پیغمبر اسلام در فلان شب و فلان ماه و فلان سال رومى تو را براى او خواستگارى نمود. در آن شب عیسى بن مریم و وصىّ او تو را به کى تزویج کردند؟ گفت: به فرزند دلبند شما! فرمود او را می شناسى؟ عرض کرد: از شبى که به دست حضرت فاطمه زهرا ( ع ) اسلام آوردم شبى نیست که او به دیدن من نیامده باشد.
در این وقت امام دهم به �کافور� خادم فرمود: خواهرم حکیمه را بگو نزد من بیاید. چون آن بانوى محترم آمد فرمود: خواهر! این زن همان است که گفته بودم. حکیمه خاتون آن بانو را مدتى در آغوش گرفت و از دیدارش‏ شادمان گردید. آن گاه امام على نقى ( ع ) فرمود: عمه! او را به خانه خود ببر و فرایض دینى و اعمال مستحبه را به او بیاموز که او همسر فرزندم حسن و مادر قائم آل محمد ( ص ) است. [1]

[1]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ترجمه: دوانى، ‏ على، ( مهدى موعود ) ، ج ‏51، ص 6 – 10و ج 13، ص 182 - 198، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ‏ چاپ بیست و هشتم، 1378ش؛ فتال نیشابورى‏، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین‏، ج ‏1، ص 252 - 255، قم، انتشارات رضى؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏2، ص 417 - 423، تهران، اسلامیه، 1395ق

نرگس نام گلی خوشبو و خوشرنگ و زیباست و این اسم ایرانی و یونانیست که در یونان نرجس خوانده میشود ولی درایران به نرگس تغییر یافته است
به معنای جاودانگی تازه بودن خوش بو بودن و زندگی
نرگس به معنای گلی خوشبو است
به معنای چشمان معشوق
به افتخار تمام نرگس های دنیا اولیش خودم💜💜💜💜💜💜💙💙💙💙💚
اسم نرگس یکی از زیبا ترین اسم های جهان است
نام این گل باربارها تو کتابا هم اومده
این گل نشانه ظهور موعود است
من واقعا عاشق اسمم💋
به افتخار همه نرگسای خوشگل👏👏👏💘
💖💖💖💖💖💖
نرگس اسم ایرانی نیس
و یک اسم یونانیه کاملا
اسمی ست زیبا وشایسته
نرگس در واقع اسم یک گل زیبا اما مغروره وجذابیتش همه راجذب میکنه هم از نظر ظاهره هم باطنی
راستش منم قبلا از این اسم خوشم نمیومد ولی بعد ها پشیمون شدم . . . الان عاشق اسممم . . . الکی نیست که اشعار حافظ و مولانا پر از نرگسه
اسم خیلی زیبایی منم خیلی دوسش دارم و به معنی همون الهه عشق و گل خوشبو هستش
هر گلی و اسمی یه خاصیتی داره ولی نرگس دختر زمستانه مثل کاش خاص خندانه
نرگس یه اسم کاملا ایرانی و یونانیه. که کنایه از چشم معشوق داره و یه اسم شیرین و قشنگ که با هر زبونی میشه تلفظش کرد. پدرم منو نرگس خاتون صدا میکنه اوایل دوس نداشتم بعدش که به معنی اسم قشنگ نرگس پی بردم خیلی از این اسم قشنگم خوشحالم
نرگس یعنی عشق جون همه زندگی
نرگس یعنی نام گلی زیبا
💛نام گلی به دو رنگ سفید و زرد💛
*اسمی هم قدیمی و هم نسبتا جدید*
نرگس اسمی بسیار زیباییه و ریشش از نظر من یونانیه. در یونان باستان دختری ب اسم نارسیس بوده ک از همه زیباتر و مغرورتر بوده. همه شاهزاده ها و اشراف زاده ها خاستگار اون بودن ولی خیلی مغرور بوده اصن توجهی نداشته. جادوگرا میگن ک تو اگر خودتو ببینی میمیری. ب خاطر همین اون هیچوقت عکس خودشو ندیده. ی روز در جنگل دنبال ی آهو بوده. وقتی خسته میشه کنار رودخونه میشینه و خم میشه ک اب بخوره عکس خودشو تو اب میبینه و محو چشمانش ک بسیار مشکی و نافذ بوده و حالت چشمان آهو و مست داشته میشه و همون جا عاشق خودش میشه و میمیره و بعدش جنازش ب گلی زرد و سفید ک خیلی گل مغروریه میشه. اسم اون گلو میذارن نارسیس ک بعد ها وارد ایران میشه بهش میگن نرگس
بهترین و مغرور ترین اسمه
هر کسیم ک اسمش نرگسه چشمان بسیار خیره کننده و اهویی داره مثل خودم😃😍😍😍
نرگس که ریشه ی یونانی داره پر از معنی که به قشنگ ترینشون میشه به چشمه ی عشق و چشم آهو اشاره کرد .
اسم نرگس از چند جهت بررسی شده. . . از نظر ادبیات ایرانی که چشم معشوق هستش، نماد غرور ، درگل ها نشان از اشفتگی عاشق برای معشوق، ور طب که گل نرگس برابر با طلای سرخه وبوی اون ارامش دهنده و نشان از امید و زندگی دوباره اس. . . علاوه بر اینا حتما خیلی اسم با ارزشیه که اسم رومی مادر امام زمان یعنی ملیکا رو بعد ازدواجشون با پدر امام زمان به نرجس ( نرگس ایرانی ) تغییر دادن. . . احتمالی زیبا برای اسم نرگس و نرجس😊😊
دوستدار نرگس خاتونا
🌼🌼😊
نرگس به معنی شیفته و عاشق چشم و اسمی اصیل در ایران که بعد به یونان میرود و به نارسیس تبدیل میشود
نرگس زیبا ترین خوشبو ترین گل پیوند عشق یک زندگی پایان ناپذیر و ، موفق دنیای آرام👯👑🌌
به چند دلیل این اسم بسیار زیباست.
یک. ایرانیه
دو. بین المللی هست. در هر کشوری با یک نوع تلفظ وجود داره. لاتین ، فارسی، عربی و. . .
مثل اسم مریم، میریام، ماریا، مری و. . .
سه. اسم مادر امام زمان هست . در زبان عربی چون حرف گ وجود نداره به جای آن ج میگویند.
چهار. اسم گل هستش.
پنج. تلفظ زیبایی داره.
و شش. چون اسم دختر نازنینی چون منه😊
به نظر من که این اسم مثل گل نرگس بسیار زیباست
نرگس به معنای الهه ی عشق با چشمان زیبا و خیره کنندس وهر معنی هم که داشته باشه بازم قشنگ منم عاشق اسم هستم❤❤❤
اسم من نرجس هس اسم ابجیمم نارسیس هردو یه معنی داره من عاشق اسمم ❤❤
یعنی چشمانی جذاب و گیرا و الهه عشق سلامتی همه نرگسا
نارسیس الهه ی ناز وعشق با چشمانی مشکی وگیرا
اسم من نرگسه وبه معنی زیبای الهه عشق عشقولیا سلامتی روزی که اسممون معروف شه
بمون افتخارکنن سلامتی همه نرگسای دنیا😍😍😍😗😗😗😗😗
نرگس بمعنای گل خوشبو و خوش رنگ است نرگس یعنی چشمان زیبا و چشمان خیره کننده گیرا ودرخشان
نرگس بمعنی چشمان معشوق است
نرگس زیبایی عشق معنای تک گل که به عشق خود، عشق می ورزد و زیبایی عشق را با عشق خود با درخشندگی معنای عمیقی میبخشد
نرگس یعنی زیباترین وبهترین
وحتی پاک دامن ترین
به نظر من نرگس به معنای دختر مغرور باچشمانی درشت وجذاب است
وبه نظرم نرگس به معنایی الهه عشق وزیبایی می باشد
به افتخار هر چی نرگس تو دنیا هستن وشخصن خودم
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
بنظرم این اسم یونانیه وا واقعا زیباست

نرگس زنی زیبا و جذاب است اسم او قبلا در کتاب مقدس مسلمانان نوشته شده است
نرگس یعنی زندگی
نرگس همان نرجس است.
نرجس نام مادری است که باپرورش یک گل
313 دسته گل وسپس دنیارا گلستان خواهدکرد.
ن50
ر200
ج3
س60

نرگس یا همان نارسیس به معنای الهه ی زیبایی است در داستان های یونانی نارسیس جوان بسیار زیبایی بود یک روز به کنار دریاچه ی جنگلی میرود و تصویر خود را در اب میبیند و محوه خود میشود و در دریاچه میافتد و میمیرد و بعد از چند ساعتی گلی در انجا سبز میشود که اسم اورا نارسیس و به زبان پارسی نرگس میگذارنند
چشمان معشوق و الهه زیبایی
نام نرگس به معنای الهه عشق
بنظر من نرگس یعنی جذاب زیبا مغرور و چشمانی خیره کننده و مست
مادر امام زمان که نامش نرجس بود و وقتی وارد زبان ما شد به نرگس تغییر یافت.
من شنیدم اسم نرگس به معنیه الهه عشق در یونانه که یه روزی تصویر خودشو تو آب میبینه و عاشق خودش میشه, به محض دیدن تصویر خودش تو آب میپره و غرق میشه و میمیره به همین دلیل اونجا گل نرگس رشد میکنه و چون اسم اون الهه عشق نارسیس بود اسم اون گل رو میذارن نارسیس که به زبان فارسی میشه نرگس و به زبانه زیبای عربی میشه نرجس چون عربی'گ'نداره نرجس تلفظ میشه.
گلی زیبا و خوشبو به مجاز چشمان معشوق
نرگس په اسم مادر امام زمان /ع/ است

اسم نرگس به معنی شیفته عشقه و به نظر من بسیار زیباست و هر دختری که این اسم و داره به خودش افتخار میکنه برای همچین اسم زیبایی
نرگس نامی زیباست به 3 معنی:1چشم 2مادر امام زمان 3 نام یک گل قشنگ به رنگ سفید زرد
همه ریشه ی نرگس رو در اساطیر یونان باستان میدونن ولی در ادبیات ایرانیان باستان نرگس از نرسه ریشه می گیره که بی معنی ایزد ماهه. نرسه به داستان های یونانی میره و به نارسیس تبدیل میشه و بعد هم باز برمیگرده به ایران وبا گذشت زمان میشه نرگس.
به نظر من نرجس اسم اصلی است اما با مرور زمان ما ایرا نی ها نام نرجس را به نرگس تغییر دادیم
نرگس نام گلی خوش بو است از طرفی دیگر اسم مادر امام زمان است
نرگس یا همان نارسیس اسم یک الهه ی یونانی است که بسیار زیبا بود و هرکسی که اورا میدید عاشقش میشد او به علاقه ی دیگران توجه نمی کرد. یک روز او تصویر خودش را در اب میبیند و عاشق خودش میشود و از شدت این عشق در کنار همان دریاچه ( یا شاید حوض ) میمیرد. پس از مرگش در نزدیکی اش یک گل زیبا می روید. به همین دلیل نام آن را نارسیس می گذارند.
این هایی که بیان شد از اساطیر یونان باستان گرفته شده است.
روز و شبتان خوش باد
بینظیر دردانه گلی خوشبوومعطر
46 . در Yu yan tsa tsu1 چنین آمده است: ’’زیستگاه nai - k‛i در سرزمین فو ـ لین ( سوریه ) است. بلندای جوانه های آن پس از رشد به نود تا سد و بیست سانتی متر می رسد. بیخش به اندازه تخم اردک است. برگ آن به برگ سیر ( Allium sativum ) شباهت دارد. از محل اتصال برگها ساقه ای بسیار بلند خارج می شود که بر تارک آن یک گل شش پر به رنگ سفید سرخ فام می شکفد. 2 این گل مرکزی به رنگ قرمز زرد فام دارد و تشکیل میوه نمی دهد. این گیاه در زمستان رشد می کند و در طی تابستان خشک می شود. تا حدودی شبیه به چنته چوپان عربی ]کیسه کشیش[ ( tsi ، Capsella bursa - pastoris ) و گندم است. 3 از فشردن گلبرگها روغنی به دست آید که برای پیشگیری از سرماخوردگی به بدن می مالند و شاه فو ـ لین و اشراف کشوری نیز کار گیرند. "
...
[مشاهده متن کامل]

لی شی ـ چن در Pen ts‛ao kan mu 4 این چکیده را در نوشته خود درباره šwi sien ( Narcissus tazetta ) 5 آورده و در پیش چنین گفته است: ’’با توجه به این باز نمود از گیاه، می توان گفت شبیه به نرگس است؛ البته نمی توان انتظار داشت نام بیگانه آن درست مانند نام آن نزد ما باشد. "6 سراسر درست می گوید، زیرا این بازنمود یکسره با این گیاه می خواند، مگر از نظر تشبیه آن به Caspella ]چنته چوپان[. دیوسکوریدس نیز برگهای Narcissus ]نرگس[ را به برگهای Allium ]سیر[ تشبیه کرده و گفته است بیخش گرد است چون پیاز. 7
شواهد لغت شناختی با این توضیح می خواند، زیرا nai - k‛i، *nai - gi بروشنی همبرابر است با *nargi فارسی میانه، و nargis فارسی امروزی ( narjis عربی ) ، 8 narkim آرامی، nargēs ارمنی ( وام گرفته از فارسی ) که نام Narcissus tazetta است که هنوز هم در ایران کشت می شود و در قرابادین به کار می رود. 1 از نرگس روغنی می گرفتند که در پاپیروسهای یونانی نامیده شده است. 2
هیرت3 بخطا این نام چینی را نامِ سنبل هندی ( nard ) دانسته است. نه تنها وصف آمده در Yu yan tsa tsu به هیچ روی با این گیاه نمی خواند، بازسازی ای که او از نظر آواشناسی انجام داده نیز درست نیست. برخلاف ادعای هیرت، کان ـ هی ( K‛an - hi ) نویسه نخست را not نخوانده بلکه تلفظ های nai، ni ، وyin را به دست داده است. نویسه دوم k‛i تلفظ می شود که از دگرسانی *gi ایجاد شده اما برخلاف برداشت هیرت نمایانگر ti نیست. 4
به دلایل دیگر نیز برداشت سنبل هندی از واژه nai - k‛i به هیچ روی درست نیست، زیرا چینیان با سنبل هند که محصول هند است با نام kan su hia بخوبی آشنایند. 5 نیازی نبود چینی ها به فو ـ لین بروند تا با محصولی که از هند به آنها رسیده بود و خود سوریها نیز آن را از راه ایران از هند دریافت کردند، آشنا شوند. 6 واژه عبری nērd ( غزلهای سلیمان ) ، یونانی 7 nard و nārd فارسی همه از واژه سنسکریت nalada گرفته شده اند که پیشتر در آتارواودا ( Atharvaveda )  آمده است8. نظر هیرت با این فرضیه او که زبان فو ـ لینی از زبانهای آرامی بوده است نیز ناساز است، زیرا واژه nard در زبان آرامی نیست. از کتاب در دست انتشار مرکز نشر دانشگاهی، به شناخت دو سویه ایران و چین باستان، ، بـــــرگردان فارسی مهرداد وحدتی دانشمند از ساینو - ایرانیکا اثر جــــــاوید برتولد لوفر، آمریکائی آلمانی تبار.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٨٧)

بپرس