نزدیک

/nazdik/

مترادف نزدیک: پهلو، جنب، حوالی، کنار، هم جوار، حدود، قریب، قریب الوقوع، مقارن، پیش، نزد، خویش، خویشاوند، قوم، مقرب، محرم، مشرف، مقارن

متضاد نزدیک: دور

معنی انگلیسی:
about, adjacent, adjacently, at, by, close, contiguous, convenient, hard, inside, nearby, next, nigh, handy, peri-, immediate, imminent, impending, round, neighboring, right-hand, stone's throw, to, upon, near, neighbouring, at hand, approximate, related, [prep.] near, close to, stones throw

لغت نامه دهخدا

نزدیک. [ ن َ ] ( حرف اضافه ، ق ) پهلوی : نزدیک ( نزدیک )، از: نزد + یک ( علامت نسبت )، نیز پهلوی : نزدیست ،کردی : نزوک ( نزدیک ، قریب )، نزیک ، نزیک ، نزوک ، نیز کردی : نک ( نزدیک ، پهلوی )، مخفف نزدک ، بلوچی : نزیک ، نزیخ ، نزی ، گیلکی : نزدیک ، فریزندی و یرنی : نزیک ، نطنزی : نزدیک ، سمنانی : نکزیت و نزدیک ، سرخه ای : نزدیک ، شهمیرزادی : نزدیک . ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). || عند. ( آنندراج ). نزدِ. ( فرهنگ نظام ). پیش ِ. برِ. نَزدِ. پهلوی ِ. در حضورِ. به حضورِ. به خدمت ِ :
ای ز همه مردمی تهی و تهک
مردم نزدیک تو چرا پاید.
بوشکور.
هزار زاره کنم نشنوند زاره من
به خلوت اندر نزدیک خویش زاره کنم.
دقیقی.
کمربسته آیند یکسر به راه
چه نزدیک دستان چه نزدیک شاه.
فردوسی.
نگه کن که تا کیستند آن سه تن
مر آن هر سه را آر نزدیک من.
فردوسی.
همه پهلوانان ابا موبدان
برفتند نزدیک شاه جهان.
فردوسی.
دویدم من از مهر نزدیک او
چنانچون بر خواهری خواهری.
منوچهری.
ششصدهزار درم داده که نزدیک پسر فرات باید رسانید. ( تاریخ سیستان ).من به خانه بازگشتم و محمد ( ص ) نزدیک جد خویش بماند. ( تاریخ سیستان ). نزدیک امیر رو و بگوی که به همه حال چیزی رفته است پوشیده از من. ( تاریخ بیهقی ص 322 ).پس از نشاندن امیر محمد این دختر را نزدیک وی فرستادند به قلعت. ( تاریخ بیهقی ص 249 ). ابوالفتح بستی... حق خدمت دارد نزدیک خداوند سخت بسیار. ( تاریخ بیهقی ).
چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشت
نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت.
ناصرخسرو.
بهرام گور از برادر قیصر درخواست تا دستوری خواهد کی بهرام باز نزدیک منذر رود، دستوری یافت و نزدیک منذر رفت. ( فارسنامه ابن بلخی ص 75 ). باغبان نزدیک شاه آمد و گفت. ( نوروزنامه ).
دبیرخاص را نزدیک خود خواند
که بر کاغذ جواهر داند افشاند.
نظامی.
قرار آنچنان شد که نزدیک شاه
به دانش بود مرد را پایگاه.
نظامی.
چو زحمت دور شد نزدیک خواندش
ز نزدیکان خود برتر نشاندش.
نظامی.
بدادش سحر بوسه بر دست و پای
که نزدیک ما چند روزی بپای.
سعدی.
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

۱ - دلالت برقرب مکانی کندجنب پهلوی : نزدیک اونمیتوان رفت .۲ - نزدپیش : نزدیک استادشد.۳ - گاه دلالت برقرب زمانی کند: و نزدیک است که اوراازسراندیب آورده ام .۴ - حدودقریب .توضیح درتداول عوام باین معنی جمع بسته شود: بهرام صدردرم راگرفت و آمد بیرون تانزدیکهای غروب گشت ودادوستدی نکرد ۵ - درنظربعقیده ۶ - ( صفت ) قریب مجاور مقابل دور: اعتدال بعدمیان حس و محسوس که نه نزدیک مفرط بودونه دوربافراط توضیح بهمین معنی گاه اسم ( بجای صفت ) قرارگیرد: دوران باخبرنزدیکندونزدیکان بی بصردور.۷ - خویش خویشاوندجمع :نزدیکان ۸- مقرب جمع : نزدیکان .یاازنزدیک . ۱ - ازقرب ازجوار: ازنزدیک رودعبورکرد. ۲ - ازجانب : ازنزدیک سلطان یمین الدوله محمودمعروفی رسیدبا نامه ای ... یابه نزدیک .۱ - نزدیک : چون به کرلان رسیدبه نزدیک رباط برسرچشمه ای نزول فرمود.۲ - درنظربعقیده : وعدداین منزلهابه نزدیک هندوان بیست وهفت است ونزدیک تازیان بیست وهشت .یادرنزدیک .نزدیک :مادرعتبه روزی درنزدیک یزیدهرون شد...یانزدیک بودن .۱ - مجاوربودن قریب بودن .۲ - مدتی کم لازم داشتن : ونزدیک آن بودکهدرعرق غرق شود.

فرهنگ معین

(نَ ) [ په . ] (حراض . ) ۱ - جلو، پیش ، دم . ۲ - نسبت ، خویشی . ۳ - دارای تفاوت و اختلاف کم .

فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ دور] دارای فاصلۀ کم مکانی یا زمانی: راه نزدیک، لحظهٴ نزدیک.
۲. [جمعِ نزدیکان] [مجاز] دارای رابطه در دوستی یا خویشاوندی: او از دوستان نزدیک من بود.
۳. دارای شباهت تقریبی، دارای اختلاف جزئی: شکل ها نزدیک به هم بود.
۴. (اسم ) [مقابلِ دور] مکانی با فاصلۀ کم: از نزدیک آمده ام.
۵. (قید ) در مکانی با فاصلۀ کم: او نزدیک ایستاده بود.

واژه نامه بختیاریکا

نِهنگ؛ هندا

دانشنامه عمومی

نزدیک (ترانه نیک جوناس). «نزدیک» تک آهنگی از هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا نیک جوناس به همراهی تو لو است که در ۲۵ مارس ۲۰۱۶  ( ۲۰۱۶ - 03 - ۲۵ ) منتشر شد. این تک آهنگ در آلبوم پارسال پیچیده بود قرار داشت.
این تک آهنگ در چارت های هلند، بلژیک، آفریقای جنوبی و چارت ترانه های رقص آمریکا جزو ده ترانه اول قرار گرفت.
عکس نزدیک (ترانه نیک جوناس)

نزدیک (فیلم ۲۰۱۹). نزدیک ( به انگلیسی: Close ) فیلمی است در ژانر هیجانی به کارگردانی ویکی جیسون. فیلم در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۹ از سوی نت فلیکس منتشر شد.
داستان فیلم دربارهٔ یک محافظ شخصی ( با بازی نومی راپاس ) است که برای محافظت از جان دختر و وارث یک میلیاردر معدن کار در مراکش استخدام شده است. دختر با توطئه ای روبه رو می شود و بادیگاردش می کوشد تا وی را نجات دهد.
شخصیت محافظ فیلم با الهام از بادیگارد معروف - جکی دیویس - ساخته و پرداخته شده است.
عکس نزدیک (فیلم ۲۰۱۹)

نزدیک (فیلم ۲۰۲۲). نزدیک ( به انگلیسی: Close ) یک فیلم درام بلژیکی به زبان فرانسوی محصول سال ۲۰۲۲ به کارگردانی لوکاس دونت بر پایهٔ فیلمنامه ای از دونت و آنجلو تیجسن است که پس از نخستین فیلم بلند آنها دختر، دوباره با هم همکار شده اند. در این فیلم، ادن دامبرین، گوستاو د وائله، امیلی دوکن و لیا دروکر ایفای نقش می کنند.
این فیلم برای نخستین بار در هفتاد و پنجمین دورهٔ جشنواره فیلم کن در ۲۶ مهٔ ۲۰۲۲ نمایش داده شد، [ ۱] جایی که جایزهٔ بزرگ این جشنواره را دریافت کرد علاوه بر آن پس از نمایش در جشنواره فیلم سیدنی در ژوئن ۲۰۲۲ جایزهٔ فیلم سیدنی را دریافت کرد. نزدیک توسط لومیر در بنلوکس، توسط دیافانا دستریبیوشن در فرانسه و توسط ای۲۴ در ایالات متحده منتشر خواهد شد.
همچنین این فیلم به عنوان نمایندهٔ رسمی بلژیک برای حضور در نود و پنجمین دوره جوایز اسکار معرفی شده است. [ ۲]
لئو و رمی سیزده ساله تعطیلات تابستانی طولانی را در صمیمیت معصومانه می گذرانند، اما در سال تحصیلی، دوستی نزدیک آنها دچار مشکل می شود زیرا رابطه آن ها توسط همکلاسی هایشان قضاوت می شود. لئو در واکنش به این نظرات که گاهی توهین آمیز هم هستند، سعی می کند از رمی فاصله بگیرد.
• ادن دامبرین در نقش لئو
• گوستاو د وائله در نقش رمی
• امیلی دوکن در نقش سوفی
• لیا دروکر در نقش ناتالی
کوین یانسنس در نقش پیتر
• مارک وایس در نقش ایو
• ایگور ون دسل در نقش چارلی
• لئون باتای در نقش باپتیست
در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸، اعلام شد که لوکاس دونت در حال ساخت یک فیلم بلند بعدی برای اولین کارگردانی پس از فیلم دختر برنده جایزه جشنواره فیلم کن ۲۰۱۸ است. آنجلو تیجسنز، یکی از نویسندگان و دِرِک ایمپنس، تهیه کننده، برای فیلم بدون عنوان آن زمان، دوباره با دونت همکاری کردند، و دونت اظهار داشت که «این متفاوت اما به سبک دختر خواهد بود» و اینکه در مرکز این فیلم «یک شخصیت عجیب و غریب» قرار دارد. [ ۳]
۲۳ ژوئیه ۲۰۲۰ هیچ پیشرفت دیگری در این پروژه گزارش نشد، تا زمانی که اعلام شد که دونت برای دو نقش اصلی مرد در این فیلم که قرار بود توسط بازیگران آماتور ایفا شود، یک فراخوان باز بازیگری ترتیب داده است. علاوه بر این، قرار بود فیلمبرداری از تابستان بعد شروع شود. [ ۴] در ۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، اعلام شد که عنوان فیلم «نزدیک» نام خواهد داشت و عامل فروش بین المللی مَچ فکتوری به پروژه پیوسته است. مایکل دونت، برادر دونت نیز برای تهیه کنندگی این فیلم حضور داشت. [ ۵] در ۲۹ ژوئن ۲۰۲۱، این فیلم در فهرست سالانه یورایمجز برای تأمین مالی تولید مشترک قرار گرفت و صندوق با ۳۰۰٫۰۰۰ یورو از فیلم حمایت کرد. [ ۶]
عکس نزدیک (فیلم ۲۰۲۲)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

قریب

مترادف ها

relative (اسم)
نزدیک، خویشاوند، خودی

hail-fellow (اسم)
نزدیک، دوست صمیمی

upcoming (صفت)
نزدیک، رسیدنی، زود اینده

hand-to-hand (صفت)
نزدیک، مجاور، در دسترس، دست به یقه

relative (صفت)
نزدیک، وابسته، مربوط، نسبی، فامیلی، خودی، وابسته به نسبت یا خویشی

proximate (صفت)
نزدیک، پیوسته، تقریبی، بی فاصله

forthcoming (صفت)
نزدیک، اینده، اماده ارائه دادن

near (صفت)
نزدیک، صمیمی

nigh (صفت)
نزدیک، مجاور

close (صفت)
نزدیک، خودمانی، تنگ

nearby (صفت)
نزدیک

adjacent (صفت)
نزدیک، مجاور، همسایه، همجوار، متوالی، محدود، دیوار به دیوار

adjoining (صفت)
نزدیک، مجاور، همسایه، همجوار، محدود، دیوار به دیوار، متلاقی

neighbor (صفت)
نزدیک، مجاور

contiguous (صفت)
نزدیک، مجاور، همجوار، پیوسته، متصل، مربوط بهم

vicinal (صفت)
نزدیک، مجاور، همسایه، پیوسته، اهل محل، در همسایگی

accessible (صفت)
نزدیک، در دسترس، دست یافتنی، قابل وصول، دستیابی پذیر، امادهء پذیرایی، حی و حاضر، دم دستی

nearby (قید)
نزدیک

close (قید)
نزدیک

nigh (قید)
نزدیک، تقریبا

about (قید)
پیرامون، نزدیک، تقریبا، گرداگرد، بهر سو، بالاتر

hand-to-hand (قید)
نزدیک، دست بدست یکدیگر

in (حرف اضافه)
از، روی، توی، با، نزدیک، بالای، بر حسب، به، بطرف، در توی، هنگام، در ظرف، اندر، نزدیک ساحل

about (حرف اضافه)
در، درباره، در حدود، راجع به، پیرامون، در باب، در شرف، با، قریب، در اطراف، نزدیک، نزد، در صدد، دور تا دور

at (حرف اضافه)
در، نزدیک، بر حسب، سر، بر، به، بسوی، در نتیجه، بطرف، بنا بر، از قرار، پهلوی، بقرار

by (حرف اضافه)
از، با، نزدیک، پهلوی، بواسطه، توسط، بوسیله، بدست، بتوسط، از کنار، از پهلوی

beside (حرف اضافه)
نزدیک، باضافه

near (حرف اضافه)
قریب، نزدیک، نزد، سر

فارسی به عربی

اضافت الی , اقترب منه , انتهاء , بجانب , جار , حول , فی , قادم , قرب , مجاور , من قبل

پیشنهاد کاربران

واژه نزدیک
معادل ابجد 91
تعداد حروف 5
تلفظ nazdik
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: nazdīk]
مختصات ( نَ ) [ په . ] ( حراض . )
آواشناسی nazdik
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ لغت معین
فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ کوچک زبان پهلوی
کردی: نِزیک nezīk
at hand
within easy reach of
در زبان لری به نزدیک نهنگ ( neheng )
قریب . . . . بزودی . . . . .
حول و حوش
سینه کشِ . . . . . . . . . . = کنارِ / مقابلِ . . . . . . . . . . . . .
سینه کشِ دیوار ایستاده بودم.
تولدم نزدیکه. . .
My birthday is near
نزدیک:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " نزدیک" می نویسد : ( ( با همین ریخت در پهلوی به کار می رفته است. این واژه از [نزد/ یک ( = پساند بازخوانی ) ] ساخته شده است. ریخت پارسی شده ی این پساوند " ی" است، از این روی ، می بایست در پارسی " نزدی "می شد. اما ریخت پهلوی در آن باز مانده است. نمونه ای دیگر از این ریخت پساوندی کهن را در واژه تاریک می توانیم یافت. از این واژه ریخت نوتر "تاری "چونان کاربردی ادبی و شاعرانه در پارسی روایی یافته است. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( ازو دان فزونیّ ازو هم نِهار
بد و نیک ، نزدیک او آشکار. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 199 )

مقرون
قریب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس