نصر

/nasr/

مترادف نصر: عون، کمک، مدد، نصرت، یاری

برابر پارسی: یاریگر، یاری دادن، بخشیدن

معنی انگلیسی:
victory

فرهنگ اسم ها

اسم: نصر (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: nasr) (فارسی: نَصر) (انگلیسی: nasr)
معنی: یاری، یاری کردن، نام صد و دهمین سوره قرآن مجید، مدد، پیروزی، ظفر، ( اَعلام ) ) سوره ی صدو دهم از قرآن کریم دارای سه آیه، ) نام دو تن از امیران سلسله ی سامانی، نصر اول: نخستین امیر سامانی ماوراءالنهر [، قمری]، که از سوی خلیفه ی عباسی منصوب شد، برادر امیر اسماعیل سامانی، نصر دوم: امیر سامانی [، که محمّدابن احمد جیهانی و پس از او ابوالفضل بلعمی را وزیر خود کرد، بر اثر شورش سران سپاه ناچار به استعفا شد، ) نصر ابن سیار لیثی: [، قمری] والی بلخ و امیر خراسان در زمان بنی امیه، ( در اعلام ) نام یکی از شاهان سامانی ( نصربن احمد سامانی )، نام سوره ای در قرآن کریم، نام یکی از پادشاهان سامانی
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

نصر. [ ن َ ] ( ع اِ ) یاری. عون. مظاهرت. نصرت. یاری گری. ( یادداشت مؤلف ). یاری. نصرت. ( ناظم الاطباء ). اعانت کسی را بر خصمش. ( از متن اللغة ). || اعانت مظلوم. ( از متن اللغة ). || پیروزی. ( یادداشت مؤلف ). فتح. نصرت. ( ناظم الاطباء ). ظفر :
تیغ تو نه ماهه بود حامله از نه فلک
لاجرمش فتح و نصر هست بنات و بنین.
خاقانی.
تیغش جبریل رنگ باد و پر از فتح و نصر
خانه اهریمنان زیر و زبر درشکست.
خاقانی.
|| عطاء. ( متن اللغة ). || مطر. باران. ( از المنجد ) ( از متن اللغة ). || ( ص ) یاریگر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ناصر. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجل نصر؛ مرد یاری گر. ( ناظم الاطباء ). نُصَر. ( متن اللغة ). واحد و جمع در وی یکسان است. ( منتهی الارب ). رجل نصر و قوم نصر. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || ج ِ ناصر. ( از منتهی الارب ). رجوع به ناصر شود. || ( مص ) یاری دادن. ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از متن اللغة ). یاری کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان علامه جرجانی ص 100 ) ( زوزنی ) ( از ناظم الاطباء ). اعانت کردن. ( از اقرب الموارد ) . یاری دادن کسی را بر دفع ناملایمی یا رد دشمنی. ( از المنجد ). نصرة. ( ترجمان علامه جرجانی ص 100 ). نصور. ( ناظم الاطباء ) ( از قاموس از اقرب الموارد ). نیرو دادن کسی را. ( از ناظم الاطباء ). اعانت کردن و تقویت کردن کسی را در مقابل دشمنش. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). اعانت کردن کسی را بر خصمش. ( از المنجد ). || رهانیدن کسی را. ( آنندراج ). خلاص کردن. ( از ناظم الاطباء ). رهانیدن کسی را از دیگری. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از المنجد ). نجات دادن و خلاص کردن. ( از متن اللغة ). نجات دادن و رهانیدن کسی از چنگ دشمنش. ( از اقرب الموارد ). || حدود خدا را حفظ کردن و فرمان او را رعایت کردن و به احکامش عمل کردن. ( از متن اللغة ). || عطا دادن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). عطا کردن و روزی دادن کسی را. ( از متن اللغة ). || به همه زمین باران رسیدن. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || باران باریدن. ( تاج المصادر بیهقی ). باریدن و سیراب کردن باران زمین را. ( از متن اللغة ). کمک کردن [ باران زمین را ] در سرسبز شدن و نبات رویانیدن ، و در این معنی باران ناصر است و زمین منصورة. ( از متن اللغة ). || نصرالبلاد، اتاها. ( اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

دکتر سید ولی الله فرزند سید احمد نصرالاطبائ ( و. ۲۹ رجب ۱۲۹۳ ه.ق . - ف. ۲۹ بهمن ۱۳۲۴ ه.ش . ) مولد وی شهر کاشان است . دوازده سالگی به تهران آمد و به تحصیل علم طبابت و علوم اسلامی پرداخت . از دارالفنون درجه دکتری در پزشکی یافت و به طبابت پرداخت . در دوره اول مجلس از تهران انتخاب شد . مدتی ریاست مدرسه علوم سیاسی و دانشکده پزشکی و دانشکده ادبیات و محاکمات مالیه و ثبت اسناد را عهده دار بود و به کفالت وزارت دادگستری نایل گردید . در دانشکده های حقوق طب معقول و منقول بتدریس پرداخت . به مدیریت کل وزارت فرهنگ منصوب شد و تا پایان عمر این سمت را عهده دار بود. وی علاوه بر طب در علوم اسلامی و مقدمات آن تبحر کامل داشت . از آثار او که بچاپ رسیده است : رساله دانش و اخلاق میباشد .
یاری کردن، یاری، یاری کننده
۱ - ( مصدر ) یاری کردن یاری دادن . ۲ - ( اسم ) یاری مدد .
نظام الدوله نصر از امرای بنی مروان دیار بکر است وی پس از نصر الدوله احمد به سال ۴۵۳ به حکمرانی دیار بکر رسید و تا سال ۴۷۲ حکومت کرد .

فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (اِمص . ) یاری ، کمک .

فرهنگ عمید

۱. یاری کردن.
۲. یاری.
۳. (صفت ) یاری کننده.
۴. (اسم ) صد ودهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳ آیه، إذا جاء، تودیع.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَصْرٌ: یاری
ریشه کلمه:
نصر (۱۴۳ بار)

یاری. «نَصَرَ الْمَظْلُومَ نَصْراً: اَعانَهُ». . آگاه باشید که یاری خدانزدیک است نصرت نیز مانند نصر است و به قول قاموس نصور نیز مصدر است . و چون با «علی» و «من» به مفعول دوم متعدی شود معنای نجات، خلاص کردن و غلبه می‏دهد . یعنی ما را بر قوم کافر پیروز گردان و از آنهاخلاصمان کن. در اقرب الموارد آمده: . به معنی نجات و خلاص است یعنی: ای قوم کی مرا از عذاب خدانجات می دهد اگر آنها را طرد کنم. انتصار: انتقام. در صورتیکه با «مِن» متعدی شود «اِنْتَصَرَمِنْهُ: اِنْتَقَمَ» چنانکه در صحاح و اقرب و قاموس گفته است. در مفردات آن را طلب نصر گفته در اقرب آن را درصورت تعدیه به «علی» گفته است . و آنکه بعد از مظلوم بودن انتقام بکشد راهی بر او نیست . آیا شما را یاری می‏کنند و یا انتقام می‏کشید؟ . نوح «علیه‏السلام» خدایش را خواند که من مغلوبم از دشمنانم انتقام بکش (و مرا یاری کن). * . بر شما شعله‏ای از آتش و دود فرستاده شود و دفع آن نتوانید. شاید نحاس فلزمذاب باشد. *** تناصر: بین الاثنین است . چه شده یکدیگر را یاری نمی‏کنید؟ استنصار: طلب یاری است . آنگاه آن که دیروز از او کمک خواست او را به یاری می‏طلبد. ناصر: یاری کننده. . جمع آن در قرآن مجید ناصرون و انصار است. . . ستمگران را یارانی نیست . نصیر: به معنی ناصر است. به چند محل که مراجعه شد مبالغه بودن آن بدست نیامد، لابد صفت مشبهه می‏باشد . شما را جز خدا نه سرپرستی است و نه یاری. *** مراد از انصار در . ایضا آیه 117، اهل مدینه‏اند که رسول خدا«صلی الله علیه واله» را یاری کردند، جانب اسمیّت بر وصفیّت آن غلبه یافته و در مقابل مهاجرین قرار گرفته است. *** یاری خدا به مردم روشن و آشکار است و یاری مردم بخدا آن است که دین خدا را یاری کنند و رواج بدهند . حتماً حتماً خدا یاری می‏کند کسی را که خدا را یاری کند خدا توانا و عزیز است، یاران خدا کسانی‏اند که اگر در زمین به آنها قدرت دهیم نماز برپا می‏دارند، زکوة می‏دهند، امربه معروف و نهی از منکر می‏کنند و آخر کارها برای خدا است. پس یاران خدا را دانستیم خوشا به حالشان از اینجا معنی آیات زیر روشن می‏شود .

[ویکی فقه] نصر (ابهام زدایی). واژه نصر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: قرآن• سوره نصر، یکصد و دهمین سوره قرآن کریم و از سوره های مدنی• آیه نصر، آیه ۶۲ انفال، از آیات مرتبط با فضایل امیرالمؤمنین (علیه السّلام) کاربردهای دیگر• نصر، به معنای یاری کردن و بحث شده در باب های صلات، حج، تجارت، ضمان، اجاره، اطعمه و اشربه، غصب و دیات
...

پیشنهاد کاربران

🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
...
[مشاهده متن کامل]

13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس

نُصِرَ، فعل ماضی مجهول است، و به معنی یاری کرد.
یاری شدی
سوره نصر در مدینه نازل شده و دارای ۳ آیه است.
نصر به معنی پیروزی و یاری است.
نام ها
نام دیگر این سوره تودیع ( خداحافظی ) است. زیرا آخرین سوره ای است که نازل شده و در آن بطور ضمنی از رحلت پیامبر خبر می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

نزول
گویند این سوره آخرین سوره ای است که نازل شده. بعضی گفته اند: این سوره بعد از "صلح حدیبیه" در سال ۶ هجرت، و دو سال قبل از "فتح مکه" نازل شده است.
محتوای سوره
این سوره بعد از هجرت نازل شده است و در آن بشارت از پیروزی بزرگی می دهد که به دنبال آن مردم گروه گروه مسلمان می شوند، پس به شکرانه این نعمت محمد را دعوت به "تسبیح " و "حمد الهی" و " استغفار" می کند.
فضیلت سوره
 در حدیثی از پیامبر اسلام آمده است:
" کسی که آن را تلاوت کند همانند این است که همراه پیغمبر ( ص ) در فتح مکه بوده است. "
 در حدیثی از جعفر صادق روایت شده:
" کسی که سوره اذا جانصراللّه والفتح را در نماز نافله یا فریضه بخواند خداوند او را بر تمام دشمنانش پیروز می کند و در قیامت در حالی وارد محشر می شود که نامه ای با اوست که سخن می گوید، خداوند آن را از درون قبرش همراه او بیرون فرستاده، و آن امان نامه ای است از آتش جهنم.
"
متن سوره:

In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
when the victory of Allah and the opening comes, ( 1 ) إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿1﴾
and you see people embracing the religion of Allah in throngs, ( 2 ) وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿2﴾
exalt with the praise of your lord and ask forgiveness from him. For indeed, he is the turner ( for the penitent ) . ( 3 ) فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿3﴾
به نام خداوند بخشنده مهربان
1 - هنگامی که یاری و پیروزی خدا فرا رسید
2 - و ببیبنی مردم گروه گروه وارد دین می شوند
3 - پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه پذیر است.

بپرس