نظام مند

جدول کلمات

سیستماتیک

پیشنهاد کاربران

سریزند: نظام ( صیغه ای مبالغه ای مذکر )
سریزندمند، بدل: ( سریزنگمند ) : نظام مند.
پس:
سریزنگمند: نظام مند.
سریزاک: نظامه.
سریزاکمند: نظامه مند.
این درست است مگر سریخاکمند درست نیست . برهان اشتباه من اینست که ما مونث را بکار نمی بریم.
سریخاکمند: نظام مند.
سریختن: نظم.
چارچوب یافته، سامان یافته، هنجارمند، قانونمند، سازمان یافته
سازمان یافته
سازمان مند، سازه مند، چارچوب مند
در پارسی " سامانمند ، راینشمند "

معادل واژه لاتین "سیستماتیک" ، با نظم و ترتیب و از روی قاعده ؛ . . .

بپرس