نفع کردن


معنی انگلیسی:
to make a profit

لغت نامه دهخدا

نفع کردن. [ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) سود بردن. فایده بردن. || سود رساندن. فایده دادن : این معامله فلان مبلغ برایش نفع کرد. || مؤثر افتادن و تأثیر کردن دارو یا سخن در کسی.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) سود کردن بهره بردن . ۲ - ( مصدر ) نفع رساندن سود رسانیدن : قال افتعبدون من دون الله ما لا ینفعکم شیئا و لا یضرکم .. پس شما بدون خدای چیزی می پرستید که شما را نفعی نکند و مضرتی نرساند و نتواند نه آن و نه این .

پیشنهاد کاربران

بپرس