نقش شریعت در زندگی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شریعت کارکردهای گوناگونی دارد که در طول قرون مختلف این کارکردها تفاوت پیدا کرده است. گاه حتی در شرایط زمانی خاصی، شریعت نقش های مختلفی را در جوامع گوناگون اسلامی ایفا کرده است.
نویسنده ضمن رد طبقه بندی رایج متفکران اسلامی به تجددگرا، و گاه به سنت گرا، رهیاف خود را درباره طبقه بندی متفکران بر این اساس ارائه می دهد که اولاً موضع آن متفکر درباب قلمرو شریعت چیست و ثانیاً در همان قلمروی که شریعت را در آن به رسمیت شناخته است از چه نوع اصلاحی و تا چه حدی جانبداری می کند. در قسمت پایانی این نوشتار نویسنده ضمن رد استدلال های قائلین به محدود بودن قلمرو شریعت، بحث جامعیت قلمرو شریعت را مطرح و از این اندیشه دفاع می کند. امید است بخش پایانی این مقاله نیز مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گیرد.
رد پروتستانتیزم اسلامی
استدلال دیگر قائلین به پروتستانتیزم اسلامی در چالش مستقیم با شیوه تحصیل «علما» است. ادعا شده که از آن جا که علما به تحصیل علوم جدیدی نظیر فیزیک و جامعه شناسی نوین نپرداخته اند، صلاحیت فتوا دادن در حیطه های تخصصی ای نظیر سیاست، اقتصاد یا حکومت را ندارند. اما باز باید گفت: مقدمات این استدلال برای نتیجه مطلوب، کافی نیست. این امر که «عالم» دینی در مورد اقتصاد جدید تحصیلاتی ندارد، به هیچ وجه از قدر و ارزش این فتوای وی که «ربا حرام است» نمی کاهد. البته از سوی دیگر، مسائلی نظیر این که آیا نظام بانکی رایج در کشور خاصی آلوده به «رباست» یا خیر و یا این که اساسا چه نوع نزول و بهره ای رباست و مسائلی از این دست، نیازمند آشنایی با اقتصاد جدید است. اما این امر هیچ خدشه ای به موقعیت فقیه وارد نمی سازد. در واقع، این وضع بیش تر شبیه به وضعیت شیمیدانی است که می داند انفجار خاصی، معلول ترکیب دو ماده شیمیایی است. اگر او نداند که در درون دو جعبه مختلف چه نوع مواد شیمیایی ای وجود دارد، نمی تواند مشخص کند که آیا می توان آن ها را بدون خطر، ترکیب کرد یا خیر. اما این امر بدان معنا نیست که او نسبت به این نظریه خاص شیمیایی هیچ گونه علمی ندارد؛ بلکه بدان معناست که به کار بردن یک نظریه شیمی در مورد خاصی ممکن است نیازمند مشورت با کسانی باشد که از شرایط ویژه حاکم بر آن مورد آگاهند.
← اجرای موفقیت آمیز شریعت
کسانی که برای شریعت قلمرو محدودی قائلند، دلایلی دارند.برخی نظیر انجمن حجتیه با توسل به دلایل کلامی استدلال می کنند که در عصر غیبت، شریعت اسلام نمی تواند قلمرو وسیعی داشته باشد. کانون توجه و وجهه همت امام خمینی در بسیاری از آثاری که در مورد حکومت اسلامی دارد، در رد چنین استدلال هایی است. دکتر شریعتی نیز با شدت تمام، علیه این نحوه انزوا و عدم دخالت در سیاست و امور اجتماعی، که وی آن را مشخصه بارز مرجئه می داند، موضع گیری می کند، مرجئه دسته ای از مسلمانان نخستین بودند که واکنش شان نسبت به مشکلات و مسائلی که پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) گریبانگیر جامعه مسلمین شد، آن بود که در مساجد عزلت گزیده و به نماز و راز و نیاز با خدا مشغول باشند.
← پست بودن امور سیاسی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس