دیکشنری
مترجم
بپرس
نمایشگر
/namAyeSgar/
معنی انگلیسی
:
barometer
,
indicative
,
representative
,
monitor
لغت نامه دهخدا
نمایشگر. [ ن ُ / ن ِ / ن َ ی ِ گ َ ] ( ص مرکب ) نمایش دهنده. || بازیگر تآتر. هنرپیشه.
فرهنگ فارسی
نمایش دهنده . یا بازیگر تاتر . هنر پیشه .
فرهنگستان زبان و ادب
{monitor} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] صفحۀ نمایش رایانه
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:صفحه نمایش
wikijoo:
نمایشگر
مترادف ها
representative
(اسم)
نماینده، نمایشگر
showman
(اسم)
نمایش دهنده، تبلیغات چی، نمایشگر، ادم چاخان
پیشنهاد کاربران
مانیتور
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها