نهاوندی

/nahAvandi/

لغت نامه دهخدا

نهاوندی. [ ن ِ وَ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به نهاوند است. رجوع به نهاوند شود. || نام پرده ای است از موسیقی و این غیر از نهاوند است. ( جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( انجمن آرا ) ( رشیدی ) :
نماز شام رسید ای بت سمرقندی
بساز چنگ و بزن پرده نهاوندی.
نزاری ( از جهانگیری ).
به گوش اندر همی گویدت گیتی بار بر خر نه
تو گوش دل نهادستی به دستان نهاوندی.
ناصرخسرو.

نهاوندی. [ ن َ وَ ] ( اِخ ) عبدالرحیم نهاوندی ( میرزا... ) از اعاظم علمای امامیه قرن اخیر است و اواخر عمر در تهران سکونت جست و در مدرسه مروی به تدریس پرداخت. حاشیه رسائل شیخ انصاری تألیف اوست. به سال 1304 هَ. ق. در تهران وفات یافت. ( از ریحانةالادب ج 6ص 267 ). و رجوع به الذریعه الی تصانیف الشیعه شود.

نهاوندی. [ ن َ وَ ] ( اِخ ) علی بن ملا فتح اﷲ نهاوندی از اصولیین و فقهای قرن اخیر است. او راست : تشریح الاصول الصغیر و تشریح الاصول الکبیر و مقدمةالواجب. به سال 1322 هَ. ق. در نجف درگذشت. ( از ریحانة الادب ج 6 ص 269 ). و رجوع به احسن الودیعه ج 1 ص 163 شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - اهل نهاوند از مردم نهاوند . ۲ - ( اسم ) پرده ایست از موسیقی قدیم ( و آن جز (( نهاوند ) ) است ) ) : (( نماز شام رسید ای بت سمرقندی . بساز چنگ و بزن پرد. نهاوندی . ) ( نزاری . جها . : رشیدی )
علی بن ملا فتح الله نهاوندی از اصولیین و فقهای قرن اخیر است ٠ او راست : تشریح الاصول الصغیر و تشریح الاصول الکبیر و مقدمه الواجب ٠ به سال ۱۳۲۲ هجری قمری در نجف در گذشت ٠

فرهنگ عمید

۱. از مردم نهاوند.
۲. (اسم ) (موسیقی ) از الحان قدیم ایرانی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نهاوندی (ابهام زدایی). نهاوندی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • عبدالباقی نهاوندی، متخلّص به «باقی»، شرح حال نویس، مورخ و شاعر قرن دهم و یازدهم• عبدالرحیم نهاوندی، از علمای قرن سیزدهم هجری قمری• علی اکبر نهاوندی، از علمای قرن چهاردهم هجری قمری• محمد نهاوندی، از علمای قرن سیزدهم هجری قمری• هوشنگ نهاوندی، از شخصیت های سیاسی دوره پهلوی
...

دانشنامه آزاد فارسی

از لهجه های لُری باختری (گویش فیلی)، رایج در نهاوند. در نهاوندی صامت h را معمولاً نرم ادا می کنند به گونه ای که تبدیل به y می شود. صامت d اگر پس از صامت n قرار گیرد حذف می شود، مصوت u به i تغییر می کند، مانند alivali «آلبالو»، oweri «آبرو»، xin «خون». ضمیر انعکاسی xo و ضمایر اشاره: ya «این» yeno «این ها»، va «آن»، veno «آن ها» هستند.
50010800

پیشنهاد کاربران

بپرس