نیک اخلاقی

لغت نامه دهخدا

نیک اخلاقی. [ اَ ] ( حامص مرکب ) خوش خوئی. نیک خوئی. نیک اخلاق بودن :
آرزوی دل خلقی تو به شیرین سخنی
اثر رحمت حقی تو به نیک اخلاقی.
سعدی.

فرهنگ فارسی

خوشخوئی . نیکخوئی . نیک اخلاق بودن .

پیشنهاد کاربران

بپرس