ها


معنی انگلیسی:
used as a plural ending especially for names of inanimate objects, be hold, be careful! here you are! i see!, behold!, be careful!, here you are!, i see

لغت نامه دهخدا

ها. ( اِ ) نام حرف هَ : آتش افتاد روی چادر دو تا گل مثل چشم «ها» سوخت. الهی چشمهاشان را مرده شور درآرد... ( چرند و پرند تألیف دهخدا از روزنامه ایران کنونی ). || هاء دوچشم ، در تداول عامه هاء هوز است.

ها. ( ق ) ( در تداول ) آری ؛ در مقابل نه : یا ها یا نه. نه ها، نه ، نه. نه ها گفت نه نه ؛ یعنی هیچ نگفت :
پریرویان مه سیما سلامی ها علیکی نه.

ها.( پسوند ) محمد معین نوشته است : دومین نشانه جمع در پهلوی «ایها» است مثال :
مفرد
جمع
در
دریها( دره ها )
کوست ( جانب ، طرف ، ناحیه )
کوستیها ( جوانب ، اطراف ، نواحی ) k00l )_rb naps ssalc=\'tnedni\'naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'radahiradnaps/naps/rbnaps ssalc=\'tnedni\'naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'tsukahitsuknaps/naps/rb"> a/> rb>این شکل جمع، جدیدتر از شکل نخستین است و جز در متن های متأخر دیده نمیشود، چنانکه در کتاب «مینوی خرد» فقط چهار بار و در کتاب «شکند گمانیک ویچار» فقط پنج بار به کار برده شده است. همین نشانه جمع است که در متون پهلوی متأخر به صورت «ها» a di="934171nf" ferh="" revoesuomno="tpircsavaj:piTwohS( 'naps ssalc=\'tnedni\'.naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'ahnaps/- naps/rb"> a/> درآمده و در زبان فارسی ( دری ) نیز «َها» شده است. a di="834171nf" ferh="" revoesuomno="tpircsavaj:piTwohS( 'naps ssalc=\'tnedni\'naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'eriammarGnaps/ naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'edsedutEnaps/َ ,naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'tehcolBnaps/.naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'Enaps/ naps/rb naps ssalc=\'tnedni\'.naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'6353naps/ naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'pnaps/ ,naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'siraPnaps/ ,naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'eivlhePnaps/naps/rbnaps ssalc=\'tnedni\'naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'ninaps/ naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'snosseLnaps/ ,naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'ahcurahBnaps/.naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'Dnaps/.naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'hSnaps/.naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'Enaps/naps/rb naps ssalc=\'tnedni\',( naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'noitidenaps/ naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'d3naps/ ) naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'Inaps/ naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'traPnaps/ ,naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'dnazaPnaps/ naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'ivalhaPnaps/naps/rb naps ssalc=\'tnedni\',naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'6353naps/ ,naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'9391naps/ naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'yabmoBnaps/naps/rbآبراهامیان ، راهنمای زبان پهلوی naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'6131naps/ ص naps ssalc=\'thgilhgih\' rid=\'rtl\'96naps/.rb"> a/> ( مفرد و جمع صص naps ssalc="thgilhgih" rid="rtl">51naps/>-naps ssalc="thgilhgih" rid="rtl">61naps/> ). نشانه اصیل جمع در زبان فارسی یکی «ها» است : نشانه َها، در ریشه هند و اروپایی بوده است که معنی اسم جمع داشته است. برای استعمال این نشانه قواعد واستثناآت بسیار است. در جدول ذیل بطور خلاصه میتوان اسمائی را که به «َها» جمع بسته میشود، ملاحظه کرد: همه کلمات در زبان مخاطبه و تکلم. جانداران. جمادات و مایعات. اسماء معنی. نباتات. اجزای نبات. اعضا و متعلقات بدن. اسماء دال بر وقت و زمان. اعداد. اسم جمع. ضمیر.rb>اینک تفصیل این اجمال : بعضی گویندگان سبک هندی و متأخران مانیز جانداران را به «َها» جمع بسته اند _( :بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

ضمیرمفرد مغایب ( سوم شخص مفرد ) مونث : بعینها بنفسها( بخویشتن ) .
تپانچه بر روی کسی زدن .

فرهنگ معین

(اِ. ) هر فصل از کتاب «یسنا».
۱ - (ق ایجاب و تصدیق . ) (عا. ) آری ، بلی . مق نه . ۲ - (ق استفهام . ) چه ¿ چه طور¿
[ په . ] (پس . ) نشانة جمع .
۱ - (صت . ) کلمة دال بر تنبیه ، آگاه باش . ۲ - (صت . ) از ادات تحذیر است ، هان ،ها، مار. نروی ها! کلمة دال بر تحذیر: ها، مار.

فرهنگ عمید

نام حرف «ه».
* های بیان حرکت: حرف «ه» که در آخر کلمات درمی آید و به صورت e
* های ملفوظ: حرف «ه» که در اول، وسط و آخر کلمه می آید و به صورت h
۱. [عامیانه] کلمۀ جواب، بلی، آری.
۲. [عامیانه] چه گفتی؟: ها؟ با کی بودی؟
۳. [عامیانه] درست است؟، نظر تو چیست؟: همه چیز گران شده، ها؟
۴. [قدیمی] آگاه باش.
هوای گرمی که از ریه ها خارج می شود.
علامت جمع: خانه ها، چوب ها، سنگ ها.

گویش مازنی

/haa/ علامت تصدیق است

واژه نامه بختیاریکا

اِرَی؛ هَرَی؛ هره؛ آری؛ بله
نشانه جمع به معنی ا
نیا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَثَاماً: سزا-مجازات - کیفر سخت
معنی أَثْخَنتُمُوهُمْ: بسیار آنها را کشتید- برآنها غلبه کردید - آنان را از قدرت و توان انداختید (کلمه اثخان به معنای بسیار کشتن ، و غلبه و قهر بر دشمن است . کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او . د...
معنی أَثَرِ: اثر-جای پا
معنی أَثَرْنَ: زیر ورو کردند-برپا نمودند
معنی أَثَرِی: در پی من
معنی أَثْقَالاًَ: بارهای سنگین
معنی أَثْقَالَکُمْ: بارهای سنگینتان
معنی أَثْقَالَهَا: بارهای سنگینش
معنی أَثْقَالَهُمْ: بارهای سنگینشان
معنی أَثْقَلَت: آن زن سنگین شد
معنی أَثْلٍ: نام گیاهی بی میوه(طرفاء)
معنی أَثُمَّ: آیا بعد از
معنی أَثْمَرَ: میوه داد
معنی أَثِیمٍ: گناه پیشه
معنی أَجِئْتَنَا: به سراغ ما آمده ای
ریشه کلمه:
ها (۱۳۹۹ بار)

حرف تنبیه است به معنی آگاه باشید و آگاه باش . بدانید شما آنهایید که در آنچه می‏دانید محاجه کردید. این «ها» چهار بار در قرآن مجید آمده است.

مترادف ها

oh! (صوت)
به، وه، ها، اوه

ha! (صوت)
علامت تعجب، ها

ho! (صوت)
اهای، اهوی، ای، های، ها

فارسی به عربی

اوه

پیشنهاد کاربران

ها ( haa ) آری، بله
در گویش فارسی جیرفت
ها
ها یک پسوند اشاروی است که جمع بیجانان را نشان میدهد.
ها
میز ها
چوکی ها
چوپ ها
خشت ها
سنگ ها
بوتل ها
در زبان پارسی بیشتر ( ها ) را برای جانداران به کار میبرند که از بیسوادی نادانی میباشد.
...
[مشاهده متن کامل]

خانم ها 😳
خانمان و آقایان
افغان ها👎🏿
افغانان
ایرانی ها 👎🏿
ایرانیان
زن ها 👎🏿
زنان
مرد ها 👎🏿
مردان
ووووو بسیار اشتباهات
همچنان!
آ
آ = بلی
ها معنی بلی را نمیدهد.
آ = بلی
باید که دگرگونی بین ( ها ) و ( آ ) را دانست.
الفبای پارسی به ( آ ) آغاز میشود که نخست خداوند گفت ( آ ) و هستی پیدا شد و یا خلق شد.
آ = بلی
ها = جمع بیجان

آره و ها در فارسی معادل بله عربی هست
ها در عربی به معنای هان هست.
ها یعنی تایید بله . چه گفتی ؟ آیا چیزی گفتی ؟
در زبان ترکی به معنی خنده است. هع در زبان ترکی به معنی بله است. من خودم ترکم

در زبان لری بختیاری به معنی
بله
HA
بله ::کلمه ایی در زبان غربی است
در زبان لری بختیاری به معنی
بله
در زبان ترکمنی . . هوه havah.
در زبان ترکی استانبولی. Evet
ترکی آذری::بیلی. بلی. baele
در زبان لری . . . هاha
در زبان روسی. . . دا da
در زبان آلمانی::یا ja
Ha
در زبان لری به بله می گویند
هوه:: در زبان ترکمنی به بله می گویند
هیه::در زبان ترکی به بله می گویند

بپرس