هارپالوس

لغت نامه دهخدا

هارپالوس. ( اِخ ) یکی از چهار دوست اسکندر، و اسکندر پس از اینکه فیلیپ کشته شد آنان را مورد اعتماد قرار داد. هارپالوس که از اهالی مقدونیه بود در زمان فیلیپ چون از اسکندر جانبداری میکرد تبعید شد. اسکندر برای پاداش این صمیمیت بعد از فوت «مازه » هارپالوس را به ایالت بابل منصوب داشت. ولی وی به ستمکاری پرداخت و چون از کیفر اسکندر بترسید پنج هزار تالان از خزانه بابل برداشت و با سپاه خود به یونان رفت ، به این نیت که با آتنی ها همدست شود. اسکندر درصدد تنبیهش برآمد و او سرانجام مجبور به ترک آن شهر شد و به سپاهیان یونانی پناه آورد. سربازان یونانی او را توقیف کردند و به صوابدید شخصی موسوم به تمبرون کشتند. ( تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1211 و صص 1881 - 1882 ) .

دانشنامه آزاد فارسی

هارْپالوس (ح ۳۵۵ـ۳۲۴پ م)(Harpalus)
خزانه دار مقدونی. هارپالوس دوست دوران کودکی اسکندر مقدونی و، سررشته دار نظامی او شد. هنگامی که خزانه دار اصلی امپراتوری اسکندر در بابِل بود مبالغ کلانی اختلاس کرد و در ۳۲۵پ م به آتن پناهنده شد. دِموستِنِس، خطیب آتنی، با ورود او به آتن مخالفت کرد، اما هارپالوس بدون سربازانش وارد شد و کوشید با رشوه، سیاستمداران آتنی را به حمایت از خود در برابر اسکندر تشویق کند، اما دموستنس پیشنهاد کرد که او را زندانی کنند. تمام خزانۀ او زیر نظر دموستنس و سایرین در آکروپولیس گذاشته شد تا در صورت مراجعه به افسران اسکندر، داده شود. هارپالوس گریخت و نیمی از پول هایش ناپدید شد. دموستنس به رشوه گیری برای کمک به فرار پالوس متهم و زندانی شد. هارپالوس نیز به کرت پناهنده شد و همان جا به قتل رسید.

پیشنهاد کاربران

بپرس