هدا

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

هدا. [ هََ ] ( ع مص ) هداء. هدء. رجوع به هداء [ هََ دَ ءْ ] شود.

هدا. [ هََ ] ( اِخ ) جایی است از نواحی طائف. ( معجم البلدان ). رجوع به طائف شود.

فرهنگ فارسی

گوژ پشت گردیدن انحنا

فرهنگ معین

(هُ ) [ ع . هدی ] (اِ. ) رستگاری ، راهنمایی .

فرهنگ عمید

۱. راهنمایی.
۲. رستگاری.
۳. راستی.
۴. (اسم ) راه راست.

گویش مازنی

/hedaa/ داده - داد

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
هدد (۱ بار)

. هدّ منهدم کردن و منهد شدن است با شدت صوت «اَلْهَّدُ: اَلْهَدْمُ بِشِدَّةِ صَوْتٍ». «هَداً» در آیه ممکن است در جای حال باشد به معنی مهدوة و شاید مفعول و در تقدیر«تَهُدُّ هَدّاً» باشد یعنی: نزدیک است از نسبت فرزند به خدا آسمانها پاره پاره شود و زمین شکافته شده و کوهها ساقط و منهدم گردند. این لفظ فقط یکبار در کلام الله آمده است.

پیشنهاد کاربران

مریم
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا
ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ [ ﺍﺩﻋﺎﻱ ﺑﻲ ﺍﺻﻞ ﻭ ﺳﺨﻦ ﻧﺎﺭﻭﺍ ] ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﻮﻧﺪ ، ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺸﻜﺎﻓﺪ ، ﻭ ﻛﻮﻩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺸﻜﻨﻨﺪ ﻭ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺰﻧﺪ ! ! ( ٩٠ )
هدا ( به انگلیسی: Hedda ) فیلمی ۱۰۲ دقیقه ای به کارگردانی ترور نان با بازی پیتر ایر محصول کشور ایالات متحده آمریکا است.
هدا
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/هدا_(فیلم)
عشق فقط هدا
هدا = هودا = خودا = خدا = > یا خدا = یا هدا = یا هو
یاهو نام یکی از سایت ها و از نام های خدا یه چم هدایت کننده یا خدایت کننده می باشد
خدا = انچه که باعث شناخت و خودشناسی میشود
هدا و خدا و هو و هودا از کهن ترین واژه های جهان باستان می باشد و واژه هورمزد به یکی از شاخه های همین واژ ها می باشد
...
[مشاهده متن کامل]

ھُدا در زبان بلوچی بمعنای خدا است.
در زبان بلوچی خ وجود ندارد. بجای خ ھ تلفظ می کنند
هدی = هدایت شده
هدا یعنی نام عربی یعنی راه نما هدایت و راه درست اسم دخترم هدا است خیلی اسم زیبا
ایی است
آبجی کوچیکه من سیده هدا اسمشه من خیلی دوسش دارم از زمانی که فهمیده یکی از اسمهای خانه خدا بیت الهدی است عاشق اسمش شده . میگه بهترین معنی رو داره، چی بهتر از راهنمایی و هدایت کردن به راه راسته وگرنه داخل قرآن به این زیبایی معنی نمی شد.
هدایت کننده
سکون ، أرامش
هدایت کردن به راه راست
رستگاری، راهنمایی، هدایت کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس