هذیان

/hazyAn/

مترادف هذیان: اوهام، بیهوده، پراکنده گویی، پرت وپلا، پریشان گویی، چرت وپرت، سرسام، غاب، یاوه

برابر پارسی: پریشان گویی، چرند

معنی انگلیسی:
delirium, delusion

لغت نامه دهخدا

هذیان. [ هََ ذَ ] ( ع مص ) بیهوده دراییدن از بیماری و خواب و جز آن. ( منتهی الارب ). چرند و پرند. گفتار بیهوده. پرت و پلا. ( یادداشت به خط مؤلف ). تکلم غیرمعقول از بیماری یا جز آن. ( اقرب الموارد ) :
من این همه ز طریق مطایبت گفتم
مگر نگویی کاین ژاژ باشد و هذیان.
فرخی.
اکنون صفت بچه انگور بگویم
کاین هر صفتی در صفت او هذیان است.
منوچهری.
نخیزد دشمنی الا ز هذیان
تو هذیان بر زبان خود مگردان.
ناصرخسرو.
- هذیان گفتن . رجوع به هذیان گفتن و نیز رجوع به هذی شود.

فرهنگ فارسی

بیهوده گفتن درحالت بیماری یاخواب، بیهوده گویی، پریشان گویی، گفتاربیهوده وغیرمعقول درحالت، بیماری واشتدادتب
۱- (مصدر ) بیهودهگفتن براثر بیماری توضیح (اسم ) افکارناراحت وتصورات نامعقولی که بااشباح خیالی وعذاب دهنده همراهاست بیهودهگویی پریشان گویی فلاد فلاده یان ۲- (اسم ) بیهودهگویی هرزهدرایی . ۳- (اسم ) گفتاربیهوده پرت وپلا:(( ... عبارتی چون هذیان محموم نامفهوم . ) )

فرهنگ معین

(هَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) پریشان گویی . ۲ - (اِ. ) گفتار بیهوده و پرت و پلا.

فرهنگ عمید

۱. بیهوده گفتن در حالت بیماری یا خواب.
۲. (اسم ) گفتار بیهوده و غیرمعقول در حال بیماری و اشتداد تب.
۳. [مجاز] بیهوده گویی، پریشان گویی.

فرهنگستان زبان و ادب

{delusion} [روان شناسی] فکر یا مجموعۀ باورهای غیرعادی و بسیار شخصی که فرهنگ یا اعضای گروهی که شخص به آن تعلق دارد آن را تأیید نمی کنند، اما فرد آن را علی رغم غیرمنطقی بودن و وجود شواهد مخالف مصراً حفظ می کند

واژه نامه بختیاریکا

هرپلا

دانشنامه عمومی

هذیان (فیلم ۱۹۸۰). هذیان ( انگلیسی: Delusion ) فیلمی در ژانر مهیج است که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به جوزف کاتن اشاره کرد.
عکس هذیان (فیلم ۱۹۸۰)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

هَذیان (delusion)
در روان پزشکی، باوری نادرست و تثبیت شده. هذیان از ویژگی های بارز اسکیزوفرنی و پارانویاست، اما ممکن است در دیگر حالات روانی نیز مشاهده شود.

جدول کلمات

یان

مترادف ها

maze (اسم)
پیچ و خم، پلکان مارپیچ، هذیان، جای پرپیچ وخم

delirium (اسم)
دیوانگی، هذیان، سرسام، پرت گویی

فارسی به عربی

متاهة

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 همتای پارسی: یاوه 🇮🇷
در بسیاری از سروده های کهن پارسی و در سیستان و خراسان بجای واژه هذیان از سروا و سرواگویی کردن بهره میبرند
یان. . . .
بیهوده گویی ، گفتار / رفتار پریشان
ما بجای واژه ی هذیان از واژه ی سرواگویی بهره میبریم
یان، اوهام، بیهوده، پراکنده گویی، پرت وپلا، پریشان گویی، چرت وپرت، سرسام، غاب، یاوه
یان
در پارسی " هلگ ، ژاژ ، یان " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
هلگ گویی ، ژاژگویی = هذیان گویی

وهم
پریشان باوری

بپرس