هراس دادن

لغت نامه دهخدا

هراس دادن. [ هََ دَ ] ( مص مرکب ) ترسانیدن. هراسانیدن. ( یادداشت به خط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ایجادهراس کردن ترسانیدن .

پیشنهاد کاربران

نهیب دادن ؛ ترساندن :
خوفم مده که سلمان از غم ترا بسوزم
پروانه را ز آتش دادن نهیب تا کی.
سلمان ( از آنندراج ) .
در هراس افکندن
در هراسم افکندی= هراسم دادی
- زهرچشم از کسی یا کسانی گرفتن ؛ با عملی آنها را ترسانیدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) .
- زهرچشم نشان دادن به کسی ؛ مرعوب کردن او را. ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) .
هراس پراکندن

بپرس