هرزگی

/harzegi/

مترادف هرزگی: الواطی، بیهودگی، عیاشی، فسق وفجور، لاابالیگری، لعب، لودگی، لهو

معنی انگلیسی:
debauchery, depravity, dissoluteness, lechery, lewdness, licentiousness, profligacy, prurience, salaciousness, abusive language, ribaldry, [sl.] the genital organ, bawdiness, dissipation, easy virtue, filth, impureness, impurity, indecency, license, luridness, obscenity, scatology, sensuality, sleaziness, smuttiness, vulgarity

لغت نامه دهخدا

هرزگی. [ هََ زَ / زِ ] ( حامص ) کار بد. کار قبیح. تباهکاری. ( یادداشت به خط مؤلف ). || ناز و کرشمه. فریب و دلربائی :
به دست باد چنین زلف خویش باد مده
که هست پیشه او هرزگی و غمازی.
همام.
|| ( اِ ) در تداول عام ، آلت تناسل و رجولیت ، چنانکه گویند: شلوارش پاره و هرزگیش پیدا بود. ( از یادداشتهای مؤلف ).

فرهنگ فارسی

۱- هرزه بودن تباهکاری . ۲- عیاشی : (( هرچه داشت دردوسهسال بخوشگذرانی و هرزگی تمام کرد. ) ) ۲- (اسم ) امرقبیح کابد. ۴- نازوکرشمه دلربایی : (( بدست بادچنین زلف خویش بادمده که هست پیش. اوهرزگی وغمازی . ) ) (همام ) ۵- آلت رجولیت : (( شلوارش پارهو هرزگیش پیدابود. ) )

فرهنگ معین

(هَ زِ ) [ په . ] (حامص . ) ۱ - یاوه گویی . ۲ - ولگردی .

فرهنگ عمید

۱. یاوه گویی.
۲. ولگردی.
۳. هرزه بودن، کار زشت کردن.

دانشنامه عمومی

هرزگی (فیلم). هرزگی ( ایتالیایی: Oscenità ) با نامِ کاملِ وقتی عشق هرزگی است ( ایتالیایی: Quando l'amore è oscenità ) یک فیلم درام به کارگردانی رناتو پلسلی است که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد. نسخه کامل و سانسور نشدهٔ فیلم شامل صحنه هایی از انواع مختلف فعالیت های جنسی ( که برخی از آنها هاردکور هستند ) و صحنه هایی از خشونت/خونریزی است. [ ۱] از بازیگران فیلم می توان به ایزارکو راوائیولی و کارلا مانچینی اشاره کرد.
عکس هرزگی (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

beastliness (اسم)
زشتی، حیوانیت، سبعیت، جانور خویی، هرزگی

ribaldry (اسم)
سخن زشت، فحاشی، فحش کاری، هرزگی

debauch (اسم)
هرزگی، عیاشی، خوش گذرانی

debauchery (اسم)
هرزگی، عیاشی، میگساری، فسق

lechery (اسم)
هرزگی، فحشاء، شهوترانی

reprobation (اسم)
هرزگی، تباهی، مردودیت

depravity (اسم)
هرزگی، فساد، تباهی، شرارت، بدکرداری، بدکارگی

profligacy (اسم)
هرزگی، ولخرجی، ولگردی

harlotry (اسم)
هرزگی، فساد، فاحشگی، فحشاء

incontinence (اسم)
هرزگی، نا پرهیزکاری، بی اختیاری، عدم کف نفس

incontinency (اسم)
هرزگی، نا پرهیزکاری، بی اختیاری، عدم کف نفس

prurience (اسم)
هرزگی، خارش، خارشک، حکه

pruriency (اسم)
هرزگی، خارش، خارشک، حکه

libertinage (اسم)
هرزگی، افسار گسیختگی

saturnalia (اسم)
هرزگی، عیاشی

فارسی به عربی

سلس

پیشنهاد کاربران

مجید علیائی
جواب یاوه و هرزه سرا بمعنی یاوه گوی
لَش بازی
خلاف کردن یا خلاف گفتن
یاوگی

بپرس