هیچی

/hiCCi/

معنی انگلیسی:
nothing, nothingness

لغت نامه دهخدا

هیچی. ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مخفف هیچ چیز. رایگان. مفت. مجان. بلاشی :
ثنای منتجب گفتن به هیچی
به از خلعت گرفتن زندنیچی
مرا در شعر گویی هیچکس داشت
پس آنگه هیچکس را داد هیچی.
سوزنی.
هیچ بودی هیچ خواهی شد هم اکنون هیچ باش
زان که گر هیچی نگردی تو ز هیچی کم شوی.
عطار.
- امثال :
کاچی به از هیچی .

فرهنگ فارسی

مخفف هیچ چیز رایگان

مترادف ها

nihility (اسم)
عدم، پوچی، هیچی

vacuity (اسم)
پوچی، چیز تهی، هیچی، فضای خالی، خلا، تهی گری

پیشنهاد کاربران

زمانیکه هیچی رو معنی میکنیم، به خیلی از مترادف ها و ضد و نقیض ها متوسل میشیم، تا بتونیم کلمه هیچی رو معرفی و معنی کنیم، خب اینکه هیچی نشد وقتیکه اینهمه چیز ازش دراومد!!!
پیچ پیچی ، توروب چی
هیچی، مخفف هیچ چیز که در گویش شهرستان بهاباد هِچی تلفظ می شود.

بپرس