واقع گرایی

/vAqe~gerAyi/

معنی انگلیسی:
realism

فرهنگ معین

( ~. گَ ) [ ع - فا. ] (اِمص . ) ۱ - گرایش و توجه به واقعیت ها و پرهیز از خیال بافی . ۲ - وفاداری به طبیعت یا زندگی واقعی و بیان دقیق آن بدون خیال پردازی . نک رئالیسم .

فرهنگستان زبان و ادب

{realism} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] نگرشی در سیاست که مبتنی است بر حقایق موجود و عمل براساس آنچه هست، نه آنچه باید باشد متـ . واقع گرایی کلاسیک classical realism

دانشنامه عمومی

واقع گرایی (ادبیات). واقع گرایی ادبی یا رئالیسم ادبی ( انگلیسی: Literary realism ) بخشی از جنبش هنر رئالیستی بود که میانه های قرن نوزدهم با سردمداری نویسندگانی همچون استاندال و پوشکین در ادبیات فرانسه و روسیه شکل گرفت و تا اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ادامه یافت.
واقع گرایی اساساً واکنشی به ایده آلیسم و رمانتیسم است و نویسندگان منتسب به این سبک می کوشند چیزها را آن چنان که هستند بیان کنند و توصیفات رمانتیک، اغراق شده یا صناعت گونه در آثارشان کمتر دیده می شود.
ناتورالیسم و واقع گرایی سوسیالیستی از زیرشاخه های این سبک به شمار می آیند.
سرآغاز رئالیسم ادبی
بالزاک با نوشتن دوره آثار خود تحت عنوان کمدی انسانی قدم تازه ای در عالم ادب برداشت و با اینکه قصد تشکیل مکتب نداشت و تئوری نویس نبود اما پیشوای مسلّم نویسندگان رئالیست شد.
بالزاک هر چند در میان نویسندگان رومانتیک عصر خود می زیست، اما تصمیم گرفت اجتماع خود را با همه مشخصات و اسرارش و با همه صفات و عادات و نیک و بدی هایی که در آن بود در آثار خویش نشان دهد.
او درمورد ادبیات رمانتیک معتقد بود که «همه ترکیبات ممکن تمام شده و همه اشکال آن کهنه و فرسوده گردیده است»، و نشان داد که کار رمان نویس در این دوره چیز دیگری است: باید جامعه خود را تشریح کند. او نویسنده را مورّخِ عادات و اخلاق مردم و اجتماع خویش می دانست. [ ۱]
عکس واقع گرایی (ادبیات)

واقع گرایی (هنر). واقع گرایی یا رئالیسم ( به انگلیسی: Realism ) در هنرهای تصویری و ادبیات، نمایش چیزها به شکلی است که در زندگی روزانه اتفاق می افتد، بدون هرگونه آرایش یا تعبیر افزون، این واژه همچنین برای شرح کارهای هنری که برای آشکار کردن راستی، چیزهایی چون زشتی و پستی را تأیید کرده اند نیز به کار می رود. رئالیسم همچنین اشاره به جنبش فرهنگی میانه قرن ۱۹ دارد که از فرانسه ریشه گرفت و گونهٔ هنری سرشناس تا اواخر قرن ۱۹ بود. با آشنایی با عکاسی، این منبع جدید دیداری، شور ساخت چیزهایی که همچون واقعیت بودند را در مردم زنده کرد و این جنبش هنری شکوفا شد. رئالیسم به شدت با رومانتیسیسم مخالف بود.
به عنوان مکتب ادبی، نخست در اواخر قرن هجده و اوایل سده ۱۹ ( میلادی ) فرانسه به میان آمد و پایه گذاران واقعی آن نویسندگان مشهوری نبودند که ما امروز می شناسیم بلکه آنان نویسندگان متوسطی بودند که اکنون شهرت چندانی ندارند.
شانفلوری، مورژه و دورانتی، از آن جمله هستند و همین نویسندگان بودند که در رشد و پیشرفت نهضت ادبی عصر خودشان ( قرن نوزده ) تأثیر زیادی داشتند.
بزرگ ترین نویسنده رئالیست در این دوره گوستاو فلوبر است و شاهکارش رمان معروف مادام بوواری است. به نظر فلوبر، رمان نویس بیش از هر چیز دیگر هنرمندی است که هدف او آفرینش اثری کامل است. اما این کمال به دست نخواهد آمد مگر اینکه نویسنده عکس العمل های درونی و هیجان های شخصی را از اثر خود جدا کند. از این رو رمان نویس باید اثر غیرشخصی به وجود بیاورد، آنان که هیجان های خود را در آثارشان وارد می کنند، شایسته نام هنرمند واقعی نیستند، فلوبر به شدت از این گونه نویسندگان متنفر بود.
واقع باوری عبارتست از مشاهده دقیق واقعیت های زندگی، تشخیص درست علل و عوامل آنها و بیان و تشریح و تجسم آنها است. واقع باوری برخلاف رمانتیسم مکتبی برونی یعنی اُبژکتیو است و نویسنده رئالیست هنگام آفریدن اثر بیشتر تماشاگر است و افکار و احساس های خود را در جریان داستان آشکار نمی سازد، البته باید توجه داشت که در رمان رئالیستی نویسنده برای گریز از ابتذال و شرح و بسط بی مورد محیط و اجتماع را هرطور که شایسته می داند تشریح می کند یعنی در رمان رئالیستی توصیف برای توصیف یا تشریح برای تشریح مورد بحث نیست.
بالزاک با نوشتن دوره آثار خود تحت عنوان کمدی انسانی پیشوای مسلم نویسندگان رئالیست شد.
عکس واقع گرایی (هنر)عکس واقع گرایی (هنر)عکس واقع گرایی (هنر)عکس واقع گرایی (هنر)عکس واقع گرایی (هنر)عکس واقع گرایی (هنر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

واقع گرایی (فلسفه)
رجوع شود به:ریالیسم (فلسفه)

جدول کلمات

رئالیسم

مترادف ها

realism (اسم)
رئالیسم، واقع گرایی، واقعبینی، راستین گرایی، تحقق گرایی

فارسی به عربی

واقعیة

پیشنهاد کاربران

در فلسفه کاملا در مقابل مکتب نسبی گرایی قرار دارد و بین واقع گرایی و نسبی گرایی رابطه تضاد وجود دارد
واقع گرایی هنری. وریسم
کردارگرایی
چنانچه به روند �پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک� باریک شویم، درست ترین برگردان آمیخته واژه ی شلم شوربای �واقعگرایی� همانا �کردارگرایی� از آب درمی آید. سخن باریک و پاکیزه ( نکته ) در این میان و نه تنها در این باره که بگونه ای دربرگیرنده، خودداری از برگردان واژه به واژه ( تحت اللفظی ) است که به آروینی درست و درمان نمی انجامد و کار را بیش تر می پیچاند.
...
[مشاهده متن کامل]

واقع بین ، درست بین ، رئالیست ( realist )
رئالیسم
راستینه گرایی_سرشتین گرایی
واقع گرایی یا رئالیسم، یک مکتب فلسفی است که ادّعا دارد بین علم و معلوم، قابلیت تطابق، وجود دارد؛ یعنی علم می تواند جهان را همان گونه که واقعاً هست، توصیف کند.

بپرس