واژه بست

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَست و بست نشینی، مکانهای معین محترم و غالباً مقدسِ مصون از تعرض؛ و عمل پناه بردن به آنها. معمولاً افراد مجرم یا مغضوب و یا مظلوم (برای احقاق حقشان) به آن مکانها پناه می بردند.
واژة بست (مانند شکست و نشست و دید و بُرد و نظایر آنها) اسم مصدر است که در شکل با مادة ماضی یکی است. این واژه، که در فرهنگها اصلاً به معنی سد و بند، حدّ، مانع و دیوار است، به علاقة مجاورت و ملازمت، معنای جای بسته و محدود و یا محوطه و محدوده ای را به خود گرفته است که آن را با وسایلی مانند چوب ، ریسمان ، سنگ یا زنجیر مسدود و محدود و بدین ترتیب مأمون و محفوظ کرده باشند. بنابراین، بست از مصدر ساده و کهنسال «بستن» است که در طول زمان هیچگونه تغییر و ابدالی در آن راه نیافته است و شکل دگرگون شدة لفظ دیگری نیست.

پیشینه
آنچه درباره پیشینه و اشتقاق این واژه عنوان کرده اند و از جمله وابستگی آن با مصدر upastہm فارسی باستان «به معنای یاری و حمایت» که در فارسی میانه به صورت m ¥ abesta یا n  abesta و در پازند m  awasta و در ارمنی عاریتی apastan به معنای «پناهگاه» در آمده بکلّی بی پایه است. واژة اخیر که به صورتهای اوستام، اُستام و وَستام و به معنای اعتماد و توکّل به فارسی دری رسیده در شعر ابوشکور و در ویس و رامین و فرهنگ شاهنامة عبدالقادر (ش ۱۴۵۸) و بیش از سی بار در ترجمة قرآن قدس، در برگردان واژة «توکل» و مشتقات آن آمده است. بنابراین، واژه ای که تا میانة قرن پنجم و شاید هم دیرتر در فارسی دیده می شود بسیار بعید است که در اواخر قرن دهم یکباره و برخلاف قواعد ابدال و تسهیل به صورت «بست» تغییر شکل داده باشد. پیشوند فعلی ـ upa باستانی هیچگاه به «ب» مبدّل نشده است.

بست نشینی
بست نشینی سنت بسیار کهنسالی است که در آیینهایی چون جوانمردی و مهمان نوازی و حق جوار ریشه دارد و نزد همة اقوام و ملتهای باستانی شناخته و معمول بوده است.

معنا
...

پیشنهاد کاربران

بپرس