ورا رود

لغت نامه دهخدا

ورارود. [ وَ ] ( اِخ ) ماورأالنهر است و آن ملکی است مشهور. ( برهان ) ( انجمن آرا ).ممالکی که در آنطرف رود آمویه واقع شده و به تازی ماوراءالنهر گویند. ( ناظم الاطباء ). ورزرود. ( انجمن آرا ). ورازرود. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). اسدی گوید: ورارود ماوراءالنهر است. فردوسی گوید :
اگر پهلوانی ندانی زبان
ورارود را ماوراءالنهر خوان.
( لغت فرس ص 109 ).
جهانگیری آرد: ورارود با اول مفتوح و رای ثانی مضموم و واو مجهول و ورازرود با اول مفتوح به ثانی زده و الف مفتوح به زای منقوطه زده و ورزرود به اول مفتوح به ثانی زده و زای منقوطه مکسور و رای مضموم نام ماوراءالنهر است. و در صحاح الفرس نیز آمده :ورارود ماوراءالنهر است. ( فرهنگ نظام ). و در فهرست ولف مستقلاً ورارود نیامده اما ورزرود را به معنی سرزمین ماوراءالنهر آورده ، و به فرهنگ عبدالقادر شماره 2644 ارجاع کرده است ولی بیت مزبور را در شاهنامه های مأخذ خود نیافته است. رشیدی گوید آزارود و زارود؛ ماوراءالنهر. فخری گوید :
یک موی مباد از سر او کم که جهان را
آن موی به از جمله سمرقند و ازارود.
و رودکی ( چنین است ! ) گوید :
اگر پهلوانی ندانی زبان
وزارود را ماورالنهر دان.
و گاهی به مد الف و غیرمد و حذف کلمه رود نیز آید چنانکه گویند سیب آزا؛ یعنی سیب ماوراءالنهر. مؤلف سراج ازارود ( بالکسر و بفتح نیز ) بدین معنی مخفف ( از آن روی رود ) و از رود به حذف الف دوم مخفف آن و آزارود به مد و آزا تنها به مد و به غیر مد غیر ثابت و ورارود ( ثانی رای مهمله ) غلط وتصحیف ازارود چه ورا به معنی آنطرف عربی است نه پهلوی و تبدیل الف به واو جائز. ( حاشیه فرهنگ رشیدی ذیل آزارود ). ولی وجه اشتقاق سراج درست نمی نماید. ورازود هم که برهان آورده تصحیف است. ( حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ فارسی

ترجمه ماورائ النهر است . فردوسی گوید : اگر پهلوانی ندانی زبان ورا رود را ماورالنهر خوان

پیشنهاد کاربران

ماوراالنهر به سرزمین پهناوری در آسیای مرکزی، که در شمال شرقی فلات ایران قرار دارد. به آن ورا رود یا فرا رود یا وراز رود نیز گفته می شود؛ کشورهایی چون قزاقزستان، ترکمنستان، ازبکستات ، تاجیکستان و . . .

بپرس