ورودیه
/vorudiyye/
برابر پارسی: درآیه، پذیرانه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
پذیرش، دخول، تصدیق، قبول، اعتراف، ورودیه، درامد، اجازهء ورود، بارداد
مدخل، ورود، ورودیه، اجازه ورود، درون رفت، حق ورود، دروازهءدخول، درب مدخل
باب، مدخل، ورودیه، دریچه، دروازه، گیت، در بزرگ، دریجه سد، وسایل ورود
جریان، ورودیه، درامد، عایدات، عایدی، دخل، وارد شونده، جدید الورود
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید