وعده بهشت به تائبان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وعده بهشت به تائبان (قرآن). خداوند به تائبان در قرآن کریم وعده بهشت داده است.
الا من تاب وءامن وعمل صــلحا فاولـئک یدخلون الجنة ولایظـلمون شیـا(مگر آنان که توبه کنند، و ایمان بیاورند، و کار شایسته انجام دهند؛ چنین کسانی داخل بهشت می شوند، و کمترین ستمی به آنان نخواهد شد.) جنت عدن التی وعد الرحمـن عباده بالغیب انه کان وعده ماتیا.(وارد باغهایی جاودانی می شوند که خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده است؛ هر چند آن را ندیده اند؛ مسلماً وعده خدا تحقق یافتنی است!)
توصیف بهشت
کلمه" عدن" به معنای اقامت است، و اگر بهشت را عدن نامیده اند اشاره به این است که انسان بهشتی در بهشت، جاودان و ابدی است، و کلمه" وعده به غیب" وعده به چیزی است که موعود فعلا آن را نمی بیند، و" ماتی" بودن" وعد" به این است که تخلف نکند، در مجمع البیان گفته: کلمه" ماتی" اسم مفعول است ولی معنای فاعل دارد، چون درست است که تو، به آن وعده می رسی، ولی آن هم به تو می رسد، هم چنان که هر چیز که به آدمی برسد آدمی هم به آن می رسد، هم گفته می شود پنجاه سال بر من آمد، و هم من به پنجاه رسیدم، بعضی دیگر گفته اند: موعود آدمی نیست، بلکه بهشت است و مؤمنین به بهشت می رسند، نه اینکه بهشت به مؤمنین برسد. .. انی تبت الیک... (ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمی گردم و توبه می کنم، و من از مسلمانانم! » ) اولـئک الذین نتقبل عنهم احسن ما عملوا ونتجاوز عن سیـاتهم فی اصحـب الجنة وعد الصدق الذی کانوا یوعدون.(آنها کسانی هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول می کنیم و از گناهانشان می گذریم و در میان بهشتیان جای دارند؛ این وعده راستی است که وعده داده می شدند.)
تفسیر مرتبط
" اولئک الذین نتقبل عنهم احسن ما عملوا و نتجاوز. عن سیئاتهم فی اصحاب الجنة... " کلمه" نتقبل" متکلم مع الغیر از مضارع باب تفعل است، و تقبل همان معنای قبول را دارد، اما از آن بلیغ تر است. و مراد از" احسن ما عملوا" اطاعتهای واجب و مستحب است، چون این طاعات است که پذیرفته می شود، اما مباحات هر چند هم دارای حسن باشد تقبل نمی پذیرد- صاحب مجمع البیان چنین گفته، و تفسیر خوبی است. مؤید آن این است که تقبل بهترین عمل را در مقابل بخشودگی گناهان قرار داده، پس کانه گفته شده اعمال انسان دو جور است، یا طاعات است، یعنی واجبات و مستحبات، که بهترین اعمال او است که ما آن را قبول می کنیم، و یا گناهان است که از آن درمی گذریم، و اما آن اعمالی که طاعت و حسنه نیست نه مقبول است و نه غیر مقبول. و جمله" فی اصحاب الجنة" متعلق است به جمله" نتجاوز" و معنایش این است که: ما از گناهان آنان نیز در جمله کسانی که گناهانشان بخشوده می شود و اهل بهشت می شوند، درمی گذریم. در نتیجه جمله مزبور حال از ضمیر" عنهم" خواهد بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس