وکالت در روحانیت شیعه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در این مقاله به نقش هایی از قبیل «وکالت» و «نقابت» که در زمان های خاص تاریخی بوده، و نیز «نیابت» و «مرجعیت» که در طول تاریخ شیعه توسط علما، فقها و اهل علم و حدیث ایفا شده است، پرداخته می شود. البته هر چند بحث «نیابت» که از آن به عنوان «نیابت خاصه» بحث می شود، به دوره خاص غیبت صغری اشاره دارد، ولی نیابت به معنای عام، با استفاده از احادیث پیامبر و معصومان (علیهم السّلام) برای علما و فقهای جامع الشرایط پس از عصر معصومان ادامه دارد و به وقت و زمان خاصی منحصر نیست. در ذیل به توضیح هر یک از این مسائل پرداخته می شود.
برای بررسی سازمان وکالت در این بخش معنا و پیشینه تاریخی وکالت، عوامل شکل گیری و کارکردهای سازمان وکالت بررسی می شوند.
← معنای لغوی و اصطلاحی وکالت
هر چند تحت عنوان «سازمان وکالت» از نایبان ائمه اطهار (علیهم السّلام)، به ویژه نواب خاص امام دوازدهم نیز یاد شد، اما به دلیل آن که بین «وکالت» و «نیابت» تفاوت هایی وجود دارد، به جاست از نیابت به صورت جداگانه بحث کنیم:
← معنای لغوی و اصطلاحی نیابت
گفتنی است که در اوایل پیدایش حوزه و تشکیلات دینی، واژه «مرجعیت» به مفهوم کنونی آن شکل نگرفته بود و در قالب فرهنگ ادبیات متداول نبود؛ بلکه از مفاهیمی هم چون: عالم، راوی، فقیه و محدث یاد شده است. اما به اعتبار این که پس از آغاز غیبت کبری، این علما و فقهای دینی بودند که همواره مرجع شیعیان در حل مشکلات دینی و غیر دینی شان بودند، این بحث تحت عنوان «مرجعیت» ذکر می شود.پس از عصر ائمه، نهاد وکالت و نیابت که رابط میان معصومان (علیهم السّلام) و مردم بود، جای خودرا به علمای دینی و آگاهان به احادیث و مسائل فقهی (مرجعیت) داد؛ زیرا از اساسی ترین و مهم ترین ویژگی های فقهای آشنا با احکام دینی و مراجع تقلید، جانشینی ائمه اطهار (علهیم السلام) است، چنان که در بحث جایگاه تشکیلات دینی نیز مطرح گردید.به عبارت دیگر، جایگاه مرجع، جانشینی ائمه اطهار (علیهم السّلام) است؛ بدین معنا که فقیه واجد شرایط، قائم مقام امام عصر (عجّل الله فرجه الشریف) می باشد و خود به خود، رسالت و وظایف امامان معصوم به او منتقل می شود. بنابر این می توان گفت: نهاد «مرجعیت»، تداوم نهاد وکالت و نیابت توسط عالمان و فقیهان دینی است.در عصر غیبت صغری، وکیلان و نواب اربعه، بین امام و شیعیان نقش رابط را ایفا می نمودند و حضرت ولی عصر (عجّل الله فرجه الشریف) مشکلات مردم را به وسیله آنان حل و فصل می کرد. اما در دوران غیبت کبری، فقهای عادل و واجد شرایط را به گونه ای نا متعین و عمومی به عنوان «نایب عام» خود، به مقام ولایت و حکومت نصب نمود و شناسایی و گزینش آن ها را نیز بر عهده خود مسلمانان گذاشت.
منتظری، حسینعلی، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمه محمود صلواتی، ج۱، ص۱۲.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس