پادرمیانی

/pAdarmiyAni/

مترادف پادرمیانی: توسط، شفاعت، مداخله، میانجیگری، وساطت

معنی انگلیسی:
intercession, interposition, intervention

فرهنگ معین

(دَ ) (ص . ) مجازاً: میانجیگری و واسطه شدن جهت آشتی و یا از میان بردن اختلاف طرف های دعوا، وساطت .

واژه نامه بختیاریکا

تش کوری

مترادف ها

intercession (اسم)
وساطت، پایمردی، شفاعت، پادرمیانی، میانجی گری

پیشنهاد کاربران

میشه به صورت خیلی واضح و ساده توضیح دهید
میانجی گری
دخالت

بپرس