پاتلن

لغت نامه دهخدا

پاتلن. [ ت ِ ل َ ] ( اِخ ) نام وکیل عدلیه ای در یکی از داستانهای قرن پانزدهم میلادی و اکنون مترادف مکر، حیله ، دسیسه ، خیانت ، تملق و تزویر. از داستان مضحکی که راجع به او در مائه پانزدهم میلادی معروف بود «بردیس » و «پالاپرا» در مائه هیجدهم کمدی مفرحی تصنیف کردند ( 1706م. مطابق با 1118 هَ. ق. ) که داستان آن از این قرار است : ارباب گیوم ( آن یله ) چوپان خود را به سرقت گوسفندان متهم ساخت و کار آنان به محاکمه کشید. در محکمه ناگهان چشم گیوم به وکیل مدافع متهم مذکور موسوم به پاتلن افتاد و بخاطر آورد که وی شش گز ماهوت ازو گرفته و بها نداده است از این روی افکارش مشوش شد و دو موضوع فوق را بهم آمیخت. قاضی که چیزی از گفته های او درنمی یافت هر لحظه سخنان نامنتظم او را می گسیخت و میگفت : «آقای گیوم از گوسفندان خود سخن گوئید» و این جمله در زبان فرانسه مثل شده است و مراد از آن این است که به مطلبی که رشته آن گسیخته است بازگردید. نظیر، از نان و گوشت حرف بزن.

واژه نامه بختیاریکا

( پا تِلن ) لگدمال

پیشنهاد کاربران

بپرس